پرش به محتوا

خلفتن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۵۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مصدر «خُلِفْتَن»، به معنی «مورد اختلاف قرار دادن»، از «خلفـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «خُلِفْت»، «آواثاء:خلف»، و «آواثاء:خلفن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /خُلِفْتَن/📥 ریشه‌شناسی: خلفـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] متضاد «خلفتن»: ربطاء:خلفتن/ضد
  1. تعریف «خلفتن». فرایند ایجِدَن ([؟] ایجاد کردن) ناهمسانی هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بین چند چیز هَمْنُوع ([؟] هم‌نوع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اختلاف قرار دادن»]
    🚀مثال. خُلِفْتَن (؟ مورد اختلاف قرار دادن) همسایه‌ها از هم خوب نَئَد ([؟] نیست).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /خُلِفْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «خلفتن»: «خُلِفْت» (بن‌گذشته «خلفتن»)، «آواثاء:خلف» (بن‌کنون «خلفتن»)، «آواثاء:خلفن» (بن‌آینده «خلفتن»)
  1. تعریف «خلفتن». ناهمسانی هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بین چند چیز هَمْنُوع ([؟] هم‌نوع) ایجِدَن ([؟] ایجاد کردن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اختلاف قرار دادن»]
    🚀مثال. پرنده‌ها اَش ([؟] آن) را با فامْدَن ([؟] مورد رنگ‌آمیزی قرار دادن) از هم خُلِفْت (؟ مورد اختلاف قرار داد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «خُلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:خلفتم آواثاء:خلفتی خُلِفْت آواثاء:خلفتیم آواثاء:خلفتید آواثاء:خلفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:خلفتم ناآواثاء:خلفتی ناخُلِفْت ناآواثاء:خلفتیم ناآواثاء:خلفتید ناآواثاء:خلفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:خلفم آواثاء:خلفی آواثاء:خلفد آواثاء:خلفیم آواثاء:خلفید آواثاء:خلفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:خلفم ناآواثاء:خلفی ناآواثاء:خلفد ناآواثاء:خلفیم ناآواثاء:خلفید ناآواثاء:خلفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:خلفنم آواثاء:خلفنی آواثاء:خلفنَد آواثاء:خلفنیم آواثاء:خلفنید آواثاء:خلفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:خلفنم ناآواثاء:خلفنی ناآواثاء:خلفنَد ناآواثاء:خلفنیم ناآواثاء:خلفنید ناآواثاء:خلفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «خُلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:خلفتم بِآواثاء:خلفتی بِخُلِفْت بِآواثاء:خلفتیم بِآواثاء:خلفتید بِآواثاء:خلفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:خلفتم نَآواثاء:خلفتی نَخُلِفْت نَآواثاء:خلفتیم نَآواثاء:خلفتید نَآواثاء:خلفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:خلفم بِآواثاء:خلفی بِآواثاء:خلفد بِآواثاء:خلفیم بِآواثاء:خلفید بِآواثاء:خلفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:خلفم نَآواثاء:خلفی نَآواثاء:خلفد نَآواثاء:خلفیم نَآواثاء:خلفید نَآواثاء:خلفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:خلفنم بِآواثاء:خلفنی بِآواثاء:خلفنَد بِآواثاء:خلفنیم بِآواثاء:خلفنید بِآواثاء:خلفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:خلفنم نَآواثاء:خلفنی نَآواثاء:خلفنَد نَآواثاء:خلفنیم نَآواثاء:خلفنید نَآواثاء:خلفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «خُلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بخلف - - آواثاء:بخلفید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نخلف - - آواثاء:نخلفید -

ترجمه

ایجِدَن ناهمسانی

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «خُلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفمدن|آواثاء:خلفمدن]] ([؟] معناء:خلفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفمادن|آواثاء:خلفمادن]] ([؟] معناء:خلفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفماندن|آواثاء:خلفماندن]] ([؟] معناء:خلفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفماردن|آواثاء:خلفماردن]] ([؟] معناء:خلفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفمابدن|آواثاء:خلفمابدن]] ([؟] معناء:خلفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفمژدن|آواثاء:خلفمژدن]] ([؟] معناء:خلفمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌خُلِفْتَن ([؟] مورد اختلاف قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفادن|آواثاء:خلفادن]] ([؟] معناء:خلفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفاندن|آواثاء:خلفاندن]] ([؟] معناء:خلفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفاردن|آواثاء:خلفاردن]] ([؟] معناء:خلفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفابدن|آواثاء:خلفابدن]] ([؟] معناء:خلفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفژدن|آواثاء:خلفژدن]] ([؟] معناء:خلفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشتن|آواثاء:خلفشتن]] ([؟] معناء:خلفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفاشتن|آواثاء:خلفاشتن]] ([؟] معناء:خلفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفانشتن|آواثاء:خلفانشتن]] ([؟] معناء:خلفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفارشتن|آواثاء:خلفارشتن]] ([؟] معناء:خلفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفابشتن|آواثاء:خلفابشتن]] ([؟] معناء:خلفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفژشتن|آواثاء:خلفژشتن]] ([؟] معناء:خلفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشاندن|آواثاء:خلفشاندن]] ([؟] معناء:خلفشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشاردن|آواثاء:خلفشاردن]] ([؟] معناء:خلفشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشابدن|آواثاء:خلفشابدن]] ([؟] معناء:خلفشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشژدن|آواثاء:خلفشژدن]] ([؟] معناء:خلفشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «خُلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففمدن|آواثاء:خلففمدن]] ([؟] معناء:خلففمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففمادن|آواثاء:خلففمادن]] ([؟] معناء:خلففمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففماندن|آواثاء:خلففماندن]] ([؟] معناء:خلففماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففماردن|آواثاء:خلففماردن]] ([؟] معناء:خلففماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففمابدن|آواثاء:خلففمابدن]] ([؟] معناء:خلففمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففمژدن|آواثاء:خلففمژدن]] ([؟] معناء:خلففمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففتن|آواثاء:خلففتن]] ([؟] معناء:خلففتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففادن|آواثاء:خلففادن]] ([؟] معناء:خلففادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففاندن|آواثاء:خلففاندن]] ([؟] معناء:خلففاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففاردن|آواثاء:خلففاردن]] ([؟] معناء:خلففاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففابدن|آواثاء:خلففابدن]] ([؟] معناء:خلففابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففژدن|آواثاء:خلففژدن]] ([؟] معناء:خلففژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففشتن|آواثاء:خلففشتن]] ([؟] معناء:خلففشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففاشتن|آواثاء:خلففاشتن]] ([؟] معناء:خلففاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففانشتن|آواثاء:خلففانشتن]] ([؟] معناء:خلففانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففارشتن|آواثاء:خلففارشتن]] ([؟] معناء:خلففارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففابشتن|آواثاء:خلففابشتن]] ([؟] معناء:خلففابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلففژشتن|آواثاء:خلففژشتن]] ([؟] معناء:خلففژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشفاندن|آواثاء:خلفشفاندن]] ([؟] معناء:خلفشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشفاردن|آواثاء:خلفشفاردن]] ([؟] معناء:خلفشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشفابدن|آواثاء:خلفشفابدن]] ([؟] معناء:خلفشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشفژدن|آواثاء:خلفشفژدن]] ([؟] معناء:خلفشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «خُلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخمدن|آواثاء:خلفخمدن]] ([؟] معناء:خلفخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخمادن|آواثاء:خلفخمادن]] ([؟] معناء:خلفخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخماندن|آواثاء:خلفخماندن]] ([؟] معناء:خلفخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخماردن|آواثاء:خلفخماردن]] ([؟] معناء:خلفخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخمابدن|آواثاء:خلفخمابدن]] ([؟] معناء:خلفخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخمژدن|آواثاء:خلفخمژدن]] ([؟] معناء:خلفخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفختن|آواثاء:خلفختن]] ([؟] معناء:خلفختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخادن|آواثاء:خلفخادن]] ([؟] معناء:خلفخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخاندن|آواثاء:خلفخاندن]] ([؟] معناء:خلفخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخاردن|آواثاء:خلفخاردن]] ([؟] معناء:خلفخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخابدن|آواثاء:خلفخابدن]] ([؟] معناء:خلفخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخژدن|آواثاء:خلفخژدن]] ([؟] معناء:خلفخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخشتن|آواثاء:خلفخشتن]] ([؟] معناء:خلفخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخاشتن|آواثاء:خلفخاشتن]] ([؟] معناء:خلفخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخانشتن|آواثاء:خلفخانشتن]] ([؟] معناء:خلفخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخارشتن|آواثاء:خلفخارشتن]] ([؟] معناء:خلفخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخابشتن|آواثاء:خلفخابشتن]] ([؟] معناء:خلفخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفخژشتن|آواثاء:خلفخژشتن]] ([؟] معناء:خلفخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشخاندن|آواثاء:خلفشخاندن]] ([؟] معناء:خلفشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشخاردن|آواثاء:خلفشخاردن]] ([؟] معناء:خلفشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشخابدن|آواثاء:خلفشخابدن]] ([؟] معناء:خلفشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[خلفشخژدن|آواثاء:خلفشخژدن]] ([؟] معناء:خلفشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «خُلِفْتَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تخلفتن|آواثاء:تخلفتن]] ([؟] معناء:تخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شخلفتن|آواثاء:شخلفتن]] ([؟] معناء:شخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مخلفتن|آواثاء:مخلفتن]] ([؟] معناء:مخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انخلفتن|آواثاء:انخلفتن]] ([؟] معناء:انخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امخلفتن|آواثاء:امخلفتن]] ([؟] معناء:امخلفتن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئخلفتن|آواثاء:ئخلفتن]] ([؟] معناء:ئخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئخلفتن|آواثاء:مئخلفتن]] ([؟] معناء:مئخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئخلفتن|آواثاء:وئخلفتن]] ([؟] معناء:وئخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئخلفتن|آواثاء:هئخلفتن]] ([؟] معناء:هئخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئخلفتن|آواثاء:فئخلفتن]] ([؟] معناء:فئخلفتن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثخلفتن|آواثاء:ثخلفتن]] ([؟] معناء:ثخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بخلفتن|آواثاء:بخلفتن]] ([؟] معناء:بخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نخلفتن|آواثاء:نخلفتن]] ([؟] معناء:نخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پخلفتن|آواثاء:پخلفتن]] ([؟] معناء:پخلفتن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وخلفتن|آواثاء:وخلفتن]] ([؟] معناء:وخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فخلفتن|آواثاء:فخلفتن]] ([؟] معناء:فخلفتن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هخلفتن|آواثاء:هخلفتن]] ([؟] معناء:هخلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یخلفتن|آواثاء:یخلفتن]] ([؟] معناء:یخلفتن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی