پرش به محتوا

تبشردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از واژسین
Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها)
آغازدن
 
Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها)
آغازدن
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۲

مصدر «تُبَشِّرْدَن»، به معنی «مورد بشارت‌دهی شدن قرار دادن»، از «تـ [ فراثاء:وندامو/ت] + ـبشر + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:تبشرد»، «آواثاء:تبشر»، و «آواثاء:تبشرن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /تُبَشِّرْدَن/📥 ریشه‌شناسی: تـ [ فراثاء:وندامو/ت] + ـبشر + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «تبشردن». فرایند تُآگَهْتَن ([؟] مورد آگاه‌شدن قرار دادن) کسی از خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز:‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌دهی شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. تُبَشِّرْدَن (؟ مورد بشارت‌دهی شدن قرار دادن) کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) از عَذَب ([؟] عذاب) اَزْطَرَف ([؟] از طرف) خدا ئَد ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «تبشردن». کسی را از خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز تُآگَهْتَن ([؟] مورد آگاه‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌دهی شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) را از عَذَب ([؟] عذاب) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بزرگ بِتُبَشِّر (؟ بشارت بده).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «تُبَشِّرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:تبشردم آواثاء:تبشردی آواثاء:تبشرد آواثاء:تبشردیم آواثاء:تبشردید آواثاء:تبشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:تبشردم ناآواثاء:تبشردی ناآواثاء:تبشرد ناآواثاء:تبشردیم ناآواثاء:تبشردید ناآواثاء:تبشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:تبشرم آواثاء:تبشری آواثاء:تبشرَد آواثاء:تبشریم آواثاء:تبشرید آواثاء:تبشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:تبشرم ناآواثاء:تبشری ناآواثاء:تبشرَد ناآواثاء:تبشریم ناآواثاء:تبشرید ناآواثاء:تبشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:تبشرنم آواثاء:تبشرنی آواثاء:تبشرنَد آواثاء:تبشرنیم آواثاء:تبشرنید آواثاء:تبشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:تبشرنم ناآواثاء:تبشرنی ناآواثاء:تبشرنَد ناآواثاء:تبشرنیم ناآواثاء:تبشرنید ناآواثاء:تبشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «تُبَشِّرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:تبشردم بِآواثاء:تبشردی بِآواثاء:تبشرد بِآواثاء:تبشردیم بِآواثاء:تبشردید بِآواثاء:تبشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:تبشردم نَآواثاء:تبشردی نَآواثاء:تبشرد نَآواثاء:تبشردیم نَآواثاء:تبشردید نَآواثاء:تبشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:تبشرم بِآواثاء:تبشری بِآواثاء:تبشرَد بِآواثاء:تبشریم بِآواثاء:تبشرید بِآواثاء:تبشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:تبشرم نَآواثاء:تبشری نَآواثاء:تبشرَد نَآواثاء:تبشریم نَآواثاء:تبشرید نَآواثاء:تبشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:تبشرنم بِآواثاء:تبشرنی بِآواثاء:تبشرنَد بِآواثاء:تبشرنیم بِآواثاء:تبشرنید بِآواثاء:تبشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:تبشرنم نَآواثاء:تبشرنی نَآواثاء:تبشرنَد نَآواثاء:تبشرنیم نَآواثاء:تبشرنید نَآواثاء:تبشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «تُبَشِّرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - بِتُبَشِّر - - آواثاء:بتبشرید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نتبشر - - آواثاء:نتبشرید -

ترجمه

تُآگَهْتَن (؟ مورد آگاه‌شدن قرار دادن) از خبر هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تبشردن»: to give glad tidings؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تبشردن»: To herald

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «بَشِّرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرمدن|آواثاء:بشرمدن]] ([؟] معناء:بشرمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرمادن|آواثاء:بشرمادن]] ([؟] معناء:بشرمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرماندن|آواثاء:بشرماندن]] ([؟] معناء:بشرماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرماردن|آواثاء:بشرماردن]] ([؟] معناء:بشرماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرمابدن|آواثاء:بشرمابدن]] ([؟] معناء:بشرمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرمژدن|آواثاء:بشرمژدن]] ([؟] معناء:بشرمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌بَشِّرْدَن ([؟] مورد بشارت‌یافتن قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرادن|آواثاء:بشرادن]] ([؟] معناء:بشرادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشراندن|آواثاء:بشراندن]] ([؟] معناء:بشراندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشراردن|آواثاء:بشراردن]] ([؟] معناء:بشراردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرابدن|آواثاء:بشرابدن]] ([؟] معناء:بشرابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرژدن|آواثاء:بشرژدن]] ([؟] معناء:بشرژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشتن|آواثاء:بشرشتن]] ([؟] معناء:بشرشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشراشتن|آواثاء:بشراشتن]] ([؟] معناء:بشراشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرانشتن|آواثاء:بشرانشتن]] ([؟] معناء:بشرانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرارشتن|آواثاء:بشرارشتن]] ([؟] معناء:بشرارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرابشتن|آواثاء:بشرابشتن]] ([؟] معناء:بشرابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرژشتن|آواثاء:بشرژشتن]] ([؟] معناء:بشرژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشاندن|آواثاء:بشرشاندن]] ([؟] معناء:بشرشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشاردن|آواثاء:بشرشاردن]] ([؟] معناء:بشرشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشابدن|آواثاء:بشرشابدن]] ([؟] معناء:بشرشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشژدن|آواثاء:بشرشژدن]] ([؟] معناء:بشرشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «بَشِّرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفمدن|آواثاء:بشرفمدن]] ([؟] معناء:بشرفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفمادن|آواثاء:بشرفمادن]] ([؟] معناء:بشرفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفماندن|آواثاء:بشرفماندن]] ([؟] معناء:بشرفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفماردن|آواثاء:بشرفماردن]] ([؟] معناء:بشرفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفمابدن|آواثاء:بشرفمابدن]] ([؟] معناء:بشرفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفمژدن|آواثاء:بشرفمژدن]] ([؟] معناء:بشرفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفتن|آواثاء:بشرفتن]] ([؟] معناء:بشرفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفادن|آواثاء:بشرفادن]] ([؟] معناء:بشرفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفاندن|آواثاء:بشرفاندن]] ([؟] معناء:بشرفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفاردن|آواثاء:بشرفاردن]] ([؟] معناء:بشرفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفابدن|آواثاء:بشرفابدن]] ([؟] معناء:بشرفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفژدن|آواثاء:بشرفژدن]] ([؟] معناء:بشرفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفشتن|آواثاء:بشرفشتن]] ([؟] معناء:بشرفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفاشتن|آواثاء:بشرفاشتن]] ([؟] معناء:بشرفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفانشتن|آواثاء:بشرفانشتن]] ([؟] معناء:بشرفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفارشتن|آواثاء:بشرفارشتن]] ([؟] معناء:بشرفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفابشتن|آواثاء:بشرفابشتن]] ([؟] معناء:بشرفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرفژشتن|آواثاء:بشرفژشتن]] ([؟] معناء:بشرفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشفاندن|آواثاء:بشرشفاندن]] ([؟] معناء:بشرشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشفاردن|آواثاء:بشرشفاردن]] ([؟] معناء:بشرشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشفابدن|آواثاء:بشرشفابدن]] ([؟] معناء:بشرشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشفژدن|آواثاء:بشرشفژدن]] ([؟] معناء:بشرشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «بَشِّرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخمدن|آواثاء:بشرخمدن]] ([؟] معناء:بشرخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخمادن|آواثاء:بشرخمادن]] ([؟] معناء:بشرخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخماندن|آواثاء:بشرخماندن]] ([؟] معناء:بشرخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخماردن|آواثاء:بشرخماردن]] ([؟] معناء:بشرخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخمابدن|آواثاء:بشرخمابدن]] ([؟] معناء:بشرخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخمژدن|آواثاء:بشرخمژدن]] ([؟] معناء:بشرخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرختن|آواثاء:بشرختن]] ([؟] معناء:بشرختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخادن|آواثاء:بشرخادن]] ([؟] معناء:بشرخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخاندن|آواثاء:بشرخاندن]] ([؟] معناء:بشرخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخاردن|آواثاء:بشرخاردن]] ([؟] معناء:بشرخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخابدن|آواثاء:بشرخابدن]] ([؟] معناء:بشرخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخژدن|آواثاء:بشرخژدن]] ([؟] معناء:بشرخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخشتن|آواثاء:بشرخشتن]] ([؟] معناء:بشرخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخاشتن|آواثاء:بشرخاشتن]] ([؟] معناء:بشرخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخانشتن|آواثاء:بشرخانشتن]] ([؟] معناء:بشرخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخارشتن|آواثاء:بشرخارشتن]] ([؟] معناء:بشرخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخابشتن|آواثاء:بشرخابشتن]] ([؟] معناء:بشرخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرخژشتن|آواثاء:بشرخژشتن]] ([؟] معناء:بشرخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشخاندن|آواثاء:بشرشخاندن]] ([؟] معناء:بشرشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشخاردن|آواثاء:بشرشخاردن]] ([؟] معناء:بشرشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشخابدن|آواثاء:بشرشخابدن]] ([؟] معناء:بشرشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بشرشخژدن|آواثاء:بشرشخژدن]] ([؟] معناء:بشرشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «بَشِّرْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌تُبَشِّرْدَن ([؟] مورد بشارت‌دهی شدن قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شبشردن|آواثاء:شبشردن]] ([؟] معناء:شبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مبشردن|آواثاء:مبشردن]] ([؟] معناء:مبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انبشردن|آواثاء:انبشردن]] ([؟] معناء:انبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امبشردن|آواثاء:امبشردن]] ([؟] معناء:امبشردن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئبشردن|آواثاء:ئبشردن]] ([؟] معناء:ئبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئبشردن|آواثاء:مئبشردن]] ([؟] معناء:مئبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئبشردن|آواثاء:وئبشردن]] ([؟] معناء:وئبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئبشردن|آواثاء:هئبشردن]] ([؟] معناء:هئبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئبشردن|آواثاء:فئبشردن]] ([؟] معناء:فئبشردن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثبشردن|آواثاء:ثبشردن]] ([؟] معناء:ثبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ببشردن|آواثاء:ببشردن]] ([؟] معناء:ببشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نبشردن|آواثاء:نبشردن]] ([؟] معناء:نبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پبشردن|آواثاء:پبشردن]] ([؟] معناء:پبشردن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وبشردن|آواثاء:وبشردن]] ([؟] معناء:وبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فبشردن|آواثاء:فبشردن]] ([؟] معناء:فبشردن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هبشردن|آواثاء:هبشردن]] ([؟] معناء:هبشردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یبشردن|آواثاء:یبشردن]] ([؟] معناء:یبشردن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی