پرش به محتوا

تبشردن

از واژسین

مصدر «تُبَشِّرْدَن»، به معنی «مورد بشارت‌دهنده قرار دادن»، از «تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] + ـبشر + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «تُبَشِّرْد»، «آواثاء:تبشر»، و «آواثاء:تبشرن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «تبشردن». فرایند تُآگَهْتَن ([؟] مورد آگاه‌شدن قرار دادن) کسی از خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز:‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌دهنده قرار دادن»]
    🚀مثال. تُبَشِّرْدَن (؟ مورد بشارت‌دهنده قرار دادن) پیامبران اَزْطَرَف ([؟] از طرف) خدا ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تُبَشِّرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تبشردن»: «تُبَشِّرْد» (بن‌گذشته «تبشردن»)، «آواثاء:تبشر» (بن‌کنون «تبشردن»)، «آواثاء:تبشرن» (بن‌آینده «تبشردن»)
  1. تعریف «تبشردن». کسی را از خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز تُآگَهْتَن ([؟] مورد آگاه‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌دهنده قرار دادن»]
    🚀مثال. خدا پیامبران را برای مردم تُبَشِّرْد (؟ مورد بشارت‌دهنده قرار داد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «تُبَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:تبشردم آواثاء:تبشردی تُبَشِّرْد تُبَشِّرْدیم آواثاء:تبشردید آواثاء:تبشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:تبشردم ناآواثاء:تبشردی ناتُبَشِّرْد ناتُبَشِّرْدیم ناآواثاء:تبشردید ناآواثاء:تبشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:تبشرم آواثاء:تبشری آواثاء:تبشرَد آواثاء:تبشریم آواثاء:تبشرید آواثاء:تبشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:تبشرم ناآواثاء:تبشری ناآواثاء:تبشرَد ناآواثاء:تبشریم ناآواثاء:تبشرید ناآواثاء:تبشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:تبشرنم آواثاء:تبشرنی آواثاء:تبشرنَد آواثاء:تبشرنیم آواثاء:تبشرنید آواثاء:تبشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:تبشرنم ناآواثاء:تبشرنی ناآواثاء:تبشرنَد ناآواثاء:تبشرنیم ناآواثاء:تبشرنید ناآواثاء:تبشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «تُبَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:تبشردم بِآواثاء:تبشردی بِتُبَشِّرْد بِتُبَشِّرْدیم بِآواثاء:تبشردید بِآواثاء:تبشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:تبشردم نَآواثاء:تبشردی نَتُبَشِّرْد نَتُبَشِّرْدیم نَآواثاء:تبشردید نَآواثاء:تبشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:تبشرم بِآواثاء:تبشری بِآواثاء:تبشرَد بِآواثاء:تبشریم بِآواثاء:تبشرید بِآواثاء:تبشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:تبشرم نَآواثاء:تبشری نَآواثاء:تبشرَد نَآواثاء:تبشریم نَآواثاء:تبشرید نَآواثاء:تبشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:تبشرنم بِآواثاء:تبشرنی بِآواثاء:تبشرنَد بِآواثاء:تبشرنیم بِآواثاء:تبشرنید بِآواثاء:تبشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:تبشرنم نَآواثاء:تبشرنی نَآواثاء:تبشرنَد نَآواثاء:تبشرنیم نَآواثاء:تبشرنید نَآواثاء:تبشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «تُبَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - بِتُبَشِّر - - آواثاء:بتبشرید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نتبشر - - آواثاء:نتبشرید -

ترجمه

تُآگَهْتَن (؟ مورد آگاه‌شدن قرار دادن) از خبر هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تبشردن»: to give glad tidings؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تبشردن»: To herald