پرش به محتوا

کلفتن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۴۷ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مصدر «کَلِفْتَن»، به معنی «مکلف کردن»، از «کلفـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «کَلِفْت»، «آواثاء:کلف»، و «آواثاء:کلفن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /کَلِفْتَن/📥 ریشه‌شناسی: کلفـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «کلفتن». فرایند تُدارْدَن ([؟] مورد دارا شدن قرار دادن) کسی از وظیفه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مکلف کردن»]
    🚀مثال. کَلِفْتَن (؟ مکلف کردن) انسان‌های ناتوان به اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) کارهای دشوار شایسته نَئَد ([؟] نیست).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /کَلِفْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «کلفتن»: «کَلِفْت» (بن‌گذشته «کلفتن»)، «آواثاء:کلف» (بن‌کنون «کلفتن»)، «آواثاء:کلفن» (بن‌آینده «کلفتن»)
  1. تعریف «کلفتن». کسی را از وظیفه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) تُدارْدَن ([؟] مورد دارا شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مکلف کردن»]
    🚀مثال. دختر اَش ([؟] آن) را به دوشیدن روزانه گاوها کَلِفْت (؟ مورد تکلیف قرار داد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «کَلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:کلفتم آواثاء:کلفتی کَلِفْت آواثاء:کلفتیم آواثاء:کلفتید آواثاء:کلفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:کلفتم ناآواثاء:کلفتی ناکَلِفْت ناآواثاء:کلفتیم ناآواثاء:کلفتید ناآواثاء:کلفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:کلفم آواثاء:کلفی آواثاء:کلفد آواثاء:کلفیم کَلِفْت آواثاء:کلفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:کلفم ناآواثاء:کلفی ناآواثاء:کلفد ناآواثاء:کلفیم ناکَلِفْت ناآواثاء:کلفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:کلفنم آواثاء:کلفنی آواثاء:کلفنَد آواثاء:کلفنیم آواثاء:کلفنید آواثاء:کلفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:کلفنم ناآواثاء:کلفنی ناآواثاء:کلفنَد ناآواثاء:کلفنیم ناآواثاء:کلفنید ناآواثاء:کلفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «کَلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:کلفتم بِآواثاء:کلفتی بِکَلِفْت بِآواثاء:کلفتیم بِآواثاء:کلفتید بِآواثاء:کلفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:کلفتم نَآواثاء:کلفتی نَکَلِفْت نَآواثاء:کلفتیم نَآواثاء:کلفتید نَآواثاء:کلفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:کلفم بِآواثاء:کلفی بِآواثاء:کلفد بِآواثاء:کلفیم بِکَلِفْت بِآواثاء:کلفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:کلفم نَآواثاء:کلفی نَآواثاء:کلفد نَآواثاء:کلفیم نَکَلِفْت نَآواثاء:کلفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:کلفنم بِآواثاء:کلفنی بِآواثاء:کلفنَد بِآواثاء:کلفنیم بِآواثاء:کلفنید بِآواثاء:کلفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:کلفنم نَآواثاء:کلفنی نَآواثاء:کلفنَد نَآواثاء:کلفنیم نَآواثاء:کلفنید نَآواثاء:کلفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «کَلِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بکلف - - آواثاء:بکلفید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نکلف - - آواثاء:نکلفید -

ترجمه

تُدارْدَن از وظیفه هی
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «کلفتن»: To assign

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «کَلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفمدن|آواثاء:کلفمدن]] ([؟] معناء:کلفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفمادن|آواثاء:کلفمادن]] ([؟] معناء:کلفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفماندن|آواثاء:کلفماندن]] ([؟] معناء:کلفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفماردن|آواثاء:کلفماردن]] ([؟] معناء:کلفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفمابدن|آواثاء:کلفمابدن]] ([؟] معناء:کلفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفمژدن|آواثاء:کلفمژدن]] ([؟] معناء:کلفمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌کَلِفْتَن ([؟] مکلف کردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفادن|آواثاء:کلفادن]] ([؟] معناء:کلفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفاندن|آواثاء:کلفاندن]] ([؟] معناء:کلفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفاردن|آواثاء:کلفاردن]] ([؟] معناء:کلفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفابدن|آواثاء:کلفابدن]] ([؟] معناء:کلفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفژدن|آواثاء:کلفژدن]] ([؟] معناء:کلفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشتن|آواثاء:کلفشتن]] ([؟] معناء:کلفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفاشتن|آواثاء:کلفاشتن]] ([؟] معناء:کلفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفانشتن|آواثاء:کلفانشتن]] ([؟] معناء:کلفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفارشتن|آواثاء:کلفارشتن]] ([؟] معناء:کلفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفابشتن|آواثاء:کلفابشتن]] ([؟] معناء:کلفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفژشتن|آواثاء:کلفژشتن]] ([؟] معناء:کلفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشاندن|آواثاء:کلفشاندن]] ([؟] معناء:کلفشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشاردن|آواثاء:کلفشاردن]] ([؟] معناء:کلفشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشابدن|آواثاء:کلفشابدن]] ([؟] معناء:کلفشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشژدن|آواثاء:کلفشژدن]] ([؟] معناء:کلفشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «کَلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففمدن|آواثاء:کلففمدن]] ([؟] معناء:کلففمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففمادن|آواثاء:کلففمادن]] ([؟] معناء:کلففمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففماندن|آواثاء:کلففماندن]] ([؟] معناء:کلففماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففماردن|آواثاء:کلففماردن]] ([؟] معناء:کلففماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففمابدن|آواثاء:کلففمابدن]] ([؟] معناء:کلففمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففمژدن|آواثاء:کلففمژدن]] ([؟] معناء:کلففمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففتن|آواثاء:کلففتن]] ([؟] معناء:کلففتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففادن|آواثاء:کلففادن]] ([؟] معناء:کلففادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففاندن|آواثاء:کلففاندن]] ([؟] معناء:کلففاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففاردن|آواثاء:کلففاردن]] ([؟] معناء:کلففاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففابدن|آواثاء:کلففابدن]] ([؟] معناء:کلففابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففژدن|آواثاء:کلففژدن]] ([؟] معناء:کلففژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففشتن|آواثاء:کلففشتن]] ([؟] معناء:کلففشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففاشتن|آواثاء:کلففاشتن]] ([؟] معناء:کلففاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففانشتن|آواثاء:کلففانشتن]] ([؟] معناء:کلففانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففارشتن|آواثاء:کلففارشتن]] ([؟] معناء:کلففارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففابشتن|آواثاء:کلففابشتن]] ([؟] معناء:کلففابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلففژشتن|آواثاء:کلففژشتن]] ([؟] معناء:کلففژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشفاندن|آواثاء:کلفشفاندن]] ([؟] معناء:کلفشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشفاردن|آواثاء:کلفشفاردن]] ([؟] معناء:کلفشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشفابدن|آواثاء:کلفشفابدن]] ([؟] معناء:کلفشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشفژدن|آواثاء:کلفشفژدن]] ([؟] معناء:کلفشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «کَلِفْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخمدن|آواثاء:کلفخمدن]] ([؟] معناء:کلفخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخمادن|آواثاء:کلفخمادن]] ([؟] معناء:کلفخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخماندن|آواثاء:کلفخماندن]] ([؟] معناء:کلفخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخماردن|آواثاء:کلفخماردن]] ([؟] معناء:کلفخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخمابدن|آواثاء:کلفخمابدن]] ([؟] معناء:کلفخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخمژدن|آواثاء:کلفخمژدن]] ([؟] معناء:کلفخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفختن|آواثاء:کلفختن]] ([؟] معناء:کلفختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخادن|آواثاء:کلفخادن]] ([؟] معناء:کلفخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخاندن|آواثاء:کلفخاندن]] ([؟] معناء:کلفخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخاردن|آواثاء:کلفخاردن]] ([؟] معناء:کلفخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخابدن|آواثاء:کلفخابدن]] ([؟] معناء:کلفخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخژدن|آواثاء:کلفخژدن]] ([؟] معناء:کلفخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخشتن|آواثاء:کلفخشتن]] ([؟] معناء:کلفخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخاشتن|آواثاء:کلفخاشتن]] ([؟] معناء:کلفخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخانشتن|آواثاء:کلفخانشتن]] ([؟] معناء:کلفخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخارشتن|آواثاء:کلفخارشتن]] ([؟] معناء:کلفخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخابشتن|آواثاء:کلفخابشتن]] ([؟] معناء:کلفخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفخژشتن|آواثاء:کلفخژشتن]] ([؟] معناء:کلفخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشخاندن|آواثاء:کلفشخاندن]] ([؟] معناء:کلفشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشخاردن|آواثاء:کلفشخاردن]] ([؟] معناء:کلفشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشخابدن|آواثاء:کلفشخابدن]] ([؟] معناء:کلفشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کلفشخژدن|آواثاء:کلفشخژدن]] ([؟] معناء:کلفشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «کَلِفْتَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تکلفتن|آواثاء:تکلفتن]] ([؟] معناء:تکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شکلفتن|آواثاء:شکلفتن]] ([؟] معناء:شکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مکلفتن|آواثاء:مکلفتن]] ([؟] معناء:مکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انکلفتن|آواثاء:انکلفتن]] ([؟] معناء:انکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امکلفتن|آواثاء:امکلفتن]] ([؟] معناء:امکلفتن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئکلفتن|آواثاء:ئکلفتن]] ([؟] معناء:ئکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئکلفتن|آواثاء:مئکلفتن]] ([؟] معناء:مئکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئکلفتن|آواثاء:وئکلفتن]] ([؟] معناء:وئکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئکلفتن|آواثاء:هئکلفتن]] ([؟] معناء:هئکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئکلفتن|آواثاء:فئکلفتن]] ([؟] معناء:فئکلفتن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثکلفتن|آواثاء:ثکلفتن]] ([؟] معناء:ثکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بکلفتن|آواثاء:بکلفتن]] ([؟] معناء:بکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نکلفتن|آواثاء:نکلفتن]] ([؟] معناء:نکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پکلفتن|آواثاء:پکلفتن]] ([؟] معناء:پکلفتن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وکلفتن|آواثاء:وکلفتن]] ([؟] معناء:وکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فکلفتن|آواثاء:فکلفتن]] ([؟] معناء:فکلفتن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هکلفتن|آواثاء:هکلفتن]] ([؟] معناء:هکلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یکلفتن|آواثاء:یکلفتن]] ([؟] معناء:یکلفتن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی