بشارت دادن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «بشارت دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- بَشِّرْدَن:❖ مورد بشارتیافتن قرار دادن؛
- مثال. عذاب بزرگی به کافران را بشارت بده!معادل: عَذَب ([؟] عذاب) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بزرگ به کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) را بِبَشِّر (؟ مورد بشارتیافتن قرار بده).
- اُنْبَشِّرْدَن:❖ مورد دریافتکننده بشارت قرار دادن؛
- مثال. مردم را با عذابی بزرگ به کافران بشارت بده!معادل: مردم را با عَذَب ([؟] عذاب) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بزرگ به کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) بِاُنْبَشِّر (؟ مورد بشارتگرفته شدن قرار بده).
- تُبَشِّرْدَن:❖ مورد بشارتدهنده قرار دادن؛
- مثال. ما پیامبران را بشارت دهنده قرار دادیم.معادل: ما پیامبران را تُبَشِّرْدیم (؟ مورد بشارتدهنده شدن قرار دادن).