پرش به محتوا

بشردن

از واژسین

مصدر «بَشِّرْدَن»، به‌معنی «مورد بشارت‌یافتن قرار دادن» می‌باشد؛ به زبان ساده‌تر، فرایندی که در آن یک خبر سرور آفرین داده بشود. این مصدر از «بشر + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «آواثاء:بشرد»، «آواثاء:بشر»، و «آواثاء:بشرن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «بشردن». فرایند اِمْآگَهْتَن ([؟] مورد خودآگاهی‌شده قرار دادن) خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز:‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. بَشِّرْدَن (؟ مورد بشارت‌یافتن قرار دادن) عَذَب ([؟] عذاب) کَفِرَنْدِگان ([؟] کافران) اَزْطَرَف ([؟] از طرف) خدا ئِس ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «بشردن». خبر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) پنهان و سرورانگیز را اِمْآگَهْتَن ([؟] مورد خودآگاهی‌شده قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد بشارت‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. عَذَب ([؟] عذاب) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بزرگ به کَفِرَنْدِگان ([؟] کافران) را بِبَشِّر (؟ مورد بشارت‌یافتن قرار بده).
عَمَلْواژه‌های وَقِعائی نافَرْجامی سادی «بَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:بشردم آواثاء:بشردی آواثاء:بشرد آواثاء:بشردیم آواثاء:بشردید آواثاء:بشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:بشردم ناآواثاء:بشردی ناآواثاء:بشرد ناآواثاء:بشردیم ناآواثاء:بشردید ناآواثاء:بشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:بشرم آواثاء:بشری آواثاء:بشرَد آواثاء:بشریم آواثاء:بشرید آواثاء:بشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:بشرم ناآواثاء:بشری ناآواثاء:بشرَد ناآواثاء:بشریم ناآواثاء:بشرید ناآواثاء:بشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:بشرنم آواثاء:بشرنی آواثاء:بشرنَد آواثاء:بشرنیم آواثاء:بشرنید آواثاء:بشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:بشرنم ناآواثاء:بشرنی ناآواثاء:بشرنَد ناآواثاء:بشرنیم ناآواثاء:بشرنید ناآواثاء:بشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «بَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:بشردم بِآواثاء:بشردی بِآواثاء:بشرد بِآواثاء:بشردیم بِآواثاء:بشردید بِآواثاء:بشردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:بشردم نَآواثاء:بشردی نَآواثاء:بشرد نَآواثاء:بشردیم نَآواثاء:بشردید نَآواثاء:بشردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:بشرم بِآواثاء:بشری بِآواثاء:بشرَد بِآواثاء:بشریم بِآواثاء:بشرید بِآواثاء:بشرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:بشرم نَآواثاء:بشری نَآواثاء:بشرَد نَآواثاء:بشریم نَآواثاء:بشرید نَآواثاء:بشرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:بشرنم بِآواثاء:بشرنی بِآواثاء:بشرنَد بِآواثاء:بشرنیم بِآواثاء:بشرنید بِآواثاء:بشرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:بشرنم نَآواثاء:بشرنی نَآواثاء:بشرنَد نَآواثاء:بشرنیم نَآواثاء:بشرنید نَآواثاء:بشرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «بَشِّرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - بِبَشِّر - - آواثاء:ببشرید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نبشر - - آواثاء:نبشرید -

ترجمه

اِمْآگَهْتَن (؟ مورد خودآگاهی‌شده قرار دادن) خبر هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)