ثبتیدن
ظاهر
مصدر «ثَبْتیدَن»، به معنی «مورد ثبتشدن قرار دادن»، از «ثبتـ + ـیدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «ثَبْتید»، «ثَبْت»، و «ثَبْتین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /ثَبْتیدَن/📥 ریشهشناسی: ثبتـ + ـیدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] متضاد «ثبتیدن»: فَرامودَن ([؟] مورد فراموششدن قرار دادن)
- تعریف «ثبتیدن». فرایند کُمانْدَن ([؟] دارای ماندگاری کردن) اطلاع هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با نِگُرْدَن ([؟] مورد نظیر قرار دادن (نگاشتن)) اَش ([؟] آن) به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حالت یا وضعیت مادی: [💬یا بعبارتی «مورد ثبتشدن قرار دادن»]
- مثال. برای ثَبْتیدَن (؟ مورد ثبتشدن قرار دادن) این داده در پایگاهداده باید دستور زیر را بِاِجْری ([؟] اجرا کنی).
عملواژه
- ️تلفظ: /ثَبْتیدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ثبتیدن»: ▶ «ثَبْتید» (بنگذشته «ثبتیدن»)، «ثَبْت» (بنکنون «ثبتیدن»)، «ثَبْتین» (بنآینده «ثبتیدن») ◀
- تعریف «ثبتیدن». اطلاع هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را با نِگُرْدَن ([؟] مورد نظیر قرار دادن (نگاشتن)) اَش ([؟] آن) به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حالت یا وضعیت مادی کُمانْدَن ([؟] دارای ماندگاری کردن): [💬یا بعبارتی «مورد ثبتشدن قرار دادن»]
- مثال. این دادهها را در پایگاهداده ثَبْتیدَم (؟ ثبت کردم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «ثَبْتیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بثبت | - | - | آواثاء:بثبتید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نثبت | - | - | آواثاء:نثبتید | - |
ترجمه
کُمانْدَن اطلاع
- ترجمه (معادل) انگلیسی «ثبتیدن»: To register؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «ثبتیدن»: To record
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «ثَبْتیدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[ثبتمدن|آواثاء:ثبتمدن]] ([؟] معناء:ثبتمدن) | [[ثبتمادن|آواثاء:ثبتمادن]] ([؟] معناء:ثبتمادن) | [[ثبتماندن|آواثاء:ثبتماندن]] ([؟] معناء:ثبتماندن) | [[ثبتماردن|آواثاء:ثبتماردن]] ([؟] معناء:ثبتماردن) | [[ثبتمابدن|آواثاء:ثبتمابدن]] ([؟] معناء:ثبتمابدن) | [[ثبتمژدن|آواثاء:ثبتمژدن]] ([؟] معناء:ثبتمژدن) |
کُنادین- | ثَبْتیدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن) | [[ثبتادن|آواثاء:ثبتادن]] ([؟] معناء:ثبتادن) | [[ثبتاندن|آواثاء:ثبتاندن]] ([؟] معناء:ثبتاندن) | [[ثبتاردن|آواثاء:ثبتاردن]] ([؟] معناء:ثبتاردن) | [[ثبتابدن|آواثاء:ثبتابدن]] ([؟] معناء:ثبتابدن) | [[ثبتژدن|آواثاء:ثبتژدن]] ([؟] معناء:ثبتژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | ثَبْتِشْتَن ([؟] ثبت شدن) | [[ثبتاشتن|آواثاء:ثبتاشتن]] ([؟] معناء:ثبتاشتن) | [[ثبتانشتن|آواثاء:ثبتانشتن]] ([؟] معناء:ثبتانشتن) | [[ثبتارشتن|آواثاء:ثبتارشتن]] ([؟] معناء:ثبتارشتن) | [[ثبتابشتن|آواثاء:ثبتابشتن]] ([؟] معناء:ثبتابشتن) | [[ثبتژشتن|آواثاء:ثبتژشتن]] ([؟] معناء:ثبتژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[ثبتشاندن|آواثاء:ثبتشاندن]] ([؟] معناء:ثبتشاندن) | [[ثبتشاردن|آواثاء:ثبتشاردن]] ([؟] معناء:ثبتشاردن) | [[ثبتشابدن|آواثاء:ثبتشابدن]] ([؟] معناء:ثبتشابدن) | [[ثبتشژدن|آواثاء:ثبتشژدن]] ([؟] معناء:ثبتشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «ثَبْتیدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[ثبتفمدن|آواثاء:ثبتفمدن]] ([؟] معناء:ثبتفمدن) | [[ثبتفمادن|آواثاء:ثبتفمادن]] ([؟] معناء:ثبتفمادن) | [[ثبتفماندن|آواثاء:ثبتفماندن]] ([؟] معناء:ثبتفماندن) | [[ثبتفماردن|آواثاء:ثبتفماردن]] ([؟] معناء:ثبتفماردن) | [[ثبتفمابدن|آواثاء:ثبتفمابدن]] ([؟] معناء:ثبتفمابدن) | [[ثبتفمژدن|آواثاء:ثبتفمژدن]] ([؟] معناء:ثبتفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[ثبتفتن|آواثاء:ثبتفتن]] ([؟] معناء:ثبتفتن) | [[ثبتفادن|آواثاء:ثبتفادن]] ([؟] معناء:ثبتفادن) | [[ثبتفاندن|آواثاء:ثبتفاندن]] ([؟] معناء:ثبتفاندن) | [[ثبتفاردن|آواثاء:ثبتفاردن]] ([؟] معناء:ثبتفاردن) | [[ثبتفابدن|آواثاء:ثبتفابدن]] ([؟] معناء:ثبتفابدن) | [[ثبتفژدن|آواثاء:ثبتفژدن]] ([؟] معناء:ثبتفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[ثبتفشتن|آواثاء:ثبتفشتن]] ([؟] معناء:ثبتفشتن) | [[ثبتفاشتن|آواثاء:ثبتفاشتن]] ([؟] معناء:ثبتفاشتن) | [[ثبتفانشتن|آواثاء:ثبتفانشتن]] ([؟] معناء:ثبتفانشتن) | [[ثبتفارشتن|آواثاء:ثبتفارشتن]] ([؟] معناء:ثبتفارشتن) | [[ثبتفابشتن|آواثاء:ثبتفابشتن]] ([؟] معناء:ثبتفابشتن) | [[ثبتفژشتن|آواثاء:ثبتفژشتن]] ([؟] معناء:ثبتفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[ثبتشفاندن|آواثاء:ثبتشفاندن]] ([؟] معناء:ثبتشفاندن) | [[ثبتشفاردن|آواثاء:ثبتشفاردن]] ([؟] معناء:ثبتشفاردن) | [[ثبتشفابدن|آواثاء:ثبتشفابدن]] ([؟] معناء:ثبتشفابدن) | [[ثبتشفژدن|آواثاء:ثبتشفژدن]] ([؟] معناء:ثبتشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «ثَبْتیدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[ثبتخمدن|آواثاء:ثبتخمدن]] ([؟] معناء:ثبتخمدن) | [[ثبتخمادن|آواثاء:ثبتخمادن]] ([؟] معناء:ثبتخمادن) | [[ثبتخماندن|آواثاء:ثبتخماندن]] ([؟] معناء:ثبتخماندن) | [[ثبتخماردن|آواثاء:ثبتخماردن]] ([؟] معناء:ثبتخماردن) | [[ثبتخمابدن|آواثاء:ثبتخمابدن]] ([؟] معناء:ثبتخمابدن) | [[ثبتخمژدن|آواثاء:ثبتخمژدن]] ([؟] معناء:ثبتخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[ثبتختن|آواثاء:ثبتختن]] ([؟] معناء:ثبتختن) | [[ثبتخادن|آواثاء:ثبتخادن]] ([؟] معناء:ثبتخادن) | [[ثبتخاندن|آواثاء:ثبتخاندن]] ([؟] معناء:ثبتخاندن) | [[ثبتخاردن|آواثاء:ثبتخاردن]] ([؟] معناء:ثبتخاردن) | [[ثبتخابدن|آواثاء:ثبتخابدن]] ([؟] معناء:ثبتخابدن) | [[ثبتخژدن|آواثاء:ثبتخژدن]] ([؟] معناء:ثبتخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[ثبتخشتن|آواثاء:ثبتخشتن]] ([؟] معناء:ثبتخشتن) | [[ثبتخاشتن|آواثاء:ثبتخاشتن]] ([؟] معناء:ثبتخاشتن) | [[ثبتخانشتن|آواثاء:ثبتخانشتن]] ([؟] معناء:ثبتخانشتن) | [[ثبتخارشتن|آواثاء:ثبتخارشتن]] ([؟] معناء:ثبتخارشتن) | [[ثبتخابشتن|آواثاء:ثبتخابشتن]] ([؟] معناء:ثبتخابشتن) | [[ثبتخژشتن|آواثاء:ثبتخژشتن]] ([؟] معناء:ثبتخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[ثبتشخاندن|آواثاء:ثبتشخاندن]] ([؟] معناء:ثبتشخاندن) | [[ثبتشخاردن|آواثاء:ثبتشخاردن]] ([؟] معناء:ثبتشخاردن) | [[ثبتشخابدن|آواثاء:ثبتشخابدن]] ([؟] معناء:ثبتشخابدن) | [[ثبتشخژدن|آواثاء:ثبتشخژدن]] ([؟] معناء:ثبتشخژدن) |