اجریدن
ظاهر
مصدر «اِجْریدَن»، به معنی «اجرا کردن»، از «اجر + ـیدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «اِجْرید»، «آواثاء:اجر»، و «آواثاء:اجرین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /اِجْریدَن/📥 ریشهشناسی: اجر + ـیدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] متضاد «اجریدن»: ربطاء:اجریدن/ضد
- تعریف «اجریدن». فرایند شُروعْدَن ([؟] شروع کردن) عملکرد هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم: [💬یا بعبارتی «اجرا کردن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /اِجْریدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اجریدن»: ▶ «اِجْرید» (بنگذشته «اجریدن»)، «آواثاء:اجر» (بنکنون «اجریدن»)، «آواثاء:اجرین» (بنآینده «اجریدن») ◀
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اِجْریدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | بِاِجْر | - | - | آواثاء:باجرید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:ناجر | - | - | آواثاء:ناجرید | - |
ترجمه
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «اِجْریدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[اجرمدن|آواثاء:اجرمدن]] ([؟] معناء:اجرمدن) | [[اجرمادن|آواثاء:اجرمادن]] ([؟] معناء:اجرمادن) | [[اجرماندن|آواثاء:اجرماندن]] ([؟] معناء:اجرماندن) | [[اجرماردن|آواثاء:اجرماردن]] ([؟] معناء:اجرماردن) | [[اجرمابدن|آواثاء:اجرمابدن]] ([؟] معناء:اجرمابدن) | [[اجرمژدن|آواثاء:اجرمژدن]] ([؟] معناء:اجرمژدن) |
کُنادین- | اِجْریدَن ([؟] اجرا کردن) | [[اجرادن|آواثاء:اجرادن]] ([؟] معناء:اجرادن) | [[اجراندن|آواثاء:اجراندن]] ([؟] معناء:اجراندن) | اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن) | [[اجرابدن|آواثاء:اجرابدن]] ([؟] معناء:اجرابدن) | [[اجرژدن|آواثاء:اجرژدن]] ([؟] معناء:اجرژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | اِجْرِشْتَن ([؟] اجرا شدن) | [[اجراشتن|آواثاء:اجراشتن]] ([؟] معناء:اجراشتن) | [[اجرانشتن|آواثاء:اجرانشتن]] ([؟] معناء:اجرانشتن) | [[اجرارشتن|آواثاء:اجرارشتن]] ([؟] معناء:اجرارشتن) | [[اجرابشتن|آواثاء:اجرابشتن]] ([؟] معناء:اجرابشتن) | [[اجرژشتن|آواثاء:اجرژشتن]] ([؟] معناء:اجرژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[اجرشاندن|آواثاء:اجرشاندن]] ([؟] معناء:اجرشاندن) | [[اجرشاردن|آواثاء:اجرشاردن]] ([؟] معناء:اجرشاردن) | [[اجرشابدن|آواثاء:اجرشابدن]] ([؟] معناء:اجرشابدن) | [[اجرشژدن|آواثاء:اجرشژدن]] ([؟] معناء:اجرشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «اِجْریدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[اجرفمدن|آواثاء:اجرفمدن]] ([؟] معناء:اجرفمدن) | [[اجرفمادن|آواثاء:اجرفمادن]] ([؟] معناء:اجرفمادن) | [[اجرفماندن|آواثاء:اجرفماندن]] ([؟] معناء:اجرفماندن) | [[اجرفماردن|آواثاء:اجرفماردن]] ([؟] معناء:اجرفماردن) | [[اجرفمابدن|آواثاء:اجرفمابدن]] ([؟] معناء:اجرفمابدن) | [[اجرفمژدن|آواثاء:اجرفمژدن]] ([؟] معناء:اجرفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[اجرفتن|آواثاء:اجرفتن]] ([؟] معناء:اجرفتن) | [[اجرفادن|آواثاء:اجرفادن]] ([؟] معناء:اجرفادن) | [[اجرفاندن|آواثاء:اجرفاندن]] ([؟] معناء:اجرفاندن) | [[اجرفاردن|آواثاء:اجرفاردن]] ([؟] معناء:اجرفاردن) | [[اجرفابدن|آواثاء:اجرفابدن]] ([؟] معناء:اجرفابدن) | [[اجرفژدن|آواثاء:اجرفژدن]] ([؟] معناء:اجرفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[اجرفشتن|آواثاء:اجرفشتن]] ([؟] معناء:اجرفشتن) | [[اجرفاشتن|آواثاء:اجرفاشتن]] ([؟] معناء:اجرفاشتن) | [[اجرفانشتن|آواثاء:اجرفانشتن]] ([؟] معناء:اجرفانشتن) | [[اجرفارشتن|آواثاء:اجرفارشتن]] ([؟] معناء:اجرفارشتن) | [[اجرفابشتن|آواثاء:اجرفابشتن]] ([؟] معناء:اجرفابشتن) | [[اجرفژشتن|آواثاء:اجرفژشتن]] ([؟] معناء:اجرفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[اجرشفاندن|آواثاء:اجرشفاندن]] ([؟] معناء:اجرشفاندن) | [[اجرشفاردن|آواثاء:اجرشفاردن]] ([؟] معناء:اجرشفاردن) | [[اجرشفابدن|آواثاء:اجرشفابدن]] ([؟] معناء:اجرشفابدن) | [[اجرشفژدن|آواثاء:اجرشفژدن]] ([؟] معناء:اجرشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «اِجْریدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[اجرخمدن|آواثاء:اجرخمدن]] ([؟] معناء:اجرخمدن) | [[اجرخمادن|آواثاء:اجرخمادن]] ([؟] معناء:اجرخمادن) | [[اجرخماندن|آواثاء:اجرخماندن]] ([؟] معناء:اجرخماندن) | [[اجرخماردن|آواثاء:اجرخماردن]] ([؟] معناء:اجرخماردن) | [[اجرخمابدن|آواثاء:اجرخمابدن]] ([؟] معناء:اجرخمابدن) | [[اجرخمژدن|آواثاء:اجرخمژدن]] ([؟] معناء:اجرخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[اجرختن|آواثاء:اجرختن]] ([؟] معناء:اجرختن) | [[اجرخادن|آواثاء:اجرخادن]] ([؟] معناء:اجرخادن) | [[اجرخاندن|آواثاء:اجرخاندن]] ([؟] معناء:اجرخاندن) | [[اجرخاردن|آواثاء:اجرخاردن]] ([؟] معناء:اجرخاردن) | [[اجرخابدن|آواثاء:اجرخابدن]] ([؟] معناء:اجرخابدن) | [[اجرخژدن|آواثاء:اجرخژدن]] ([؟] معناء:اجرخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[اجرخشتن|آواثاء:اجرخشتن]] ([؟] معناء:اجرخشتن) | [[اجرخاشتن|آواثاء:اجرخاشتن]] ([؟] معناء:اجرخاشتن) | [[اجرخانشتن|آواثاء:اجرخانشتن]] ([؟] معناء:اجرخانشتن) | [[اجرخارشتن|آواثاء:اجرخارشتن]] ([؟] معناء:اجرخارشتن) | [[اجرخابشتن|آواثاء:اجرخابشتن]] ([؟] معناء:اجرخابشتن) | [[اجرخژشتن|آواثاء:اجرخژشتن]] ([؟] معناء:اجرخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[اجرشخاندن|آواثاء:اجرشخاندن]] ([؟] معناء:اجرشخاندن) | [[اجرشخاردن|آواثاء:اجرشخاردن]] ([؟] معناء:اجرشخاردن) | [[اجرشخابدن|آواثاء:اجرشخابدن]] ([؟] معناء:اجرشخابدن) | [[اجرشخژدن|آواثاء:اجرشخژدن]] ([؟] معناء:اجرشخژدن) |