پرش به محتوا

اثبات کردن

از واژسین

عَبِرْماء ([؟] عبارت) «اثبات کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • فَرْنودَن: مورد اثبات‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. آیا می‌توانی اثبات کنی تو بستنیم را نخوردی؟🔮معادل: آیا توانی بِفَرْنویی (؟ مورد اثبات‌شدن قرار بدهی) که تو بستنی اَم ([؟] من/خودم) را نخوردی؟
  • عَدِلّْدَن: مورد شواهد آوری شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. کارآگاه توانست اثبات کند که او قاتل است.🔮معادل: کارآگاه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) توانست بِعَدِلَّد (؟ مورد شواهد آوری شدن قرار بدهد) که او کُشاء ([؟] قاتل) ئَد ([؟] است).
  • صَدِقُنْدَن: منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. می‌توانی نتیجه این قضیه را با استفاده از این مقدمه‌ها اثبات کنی؟🔮معادل: توانی نتیجه این قضیه را با بَهِرْدَن ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار دادن) این صِدْقِپْماءها ([؟] صادق پنداشته شونده‌ها) بِصَدِقُنی (؟ منطقا مورد اثبات‌شدن قرار بدهی)؟
  • صَدِقونْدَن: منطقا مورد کشف‌شدن اثباتی قرار دادن؛
    🗝️مثال. فیثاغورس توانست رابطه c2=a2+b2 را اثبات کند.🔮معادل: فیثاغورس توانست رَبْطاء ([؟] رابطه) c2=a2+b2 را بِصَدِقونَد (؟ منطقا مورد کشف‌شدن اثباتی قرار بدهد).
  • بَرْآرُنْدَن: مورد نشان‌دادن برهان قرار دادن؛
    🗝️مثال. معلم‌امان از من خواست که با نوشتن برهان یک قضیه منطقی را اثبات کنیم.🔮معادل: آموزگار اِمان ([؟] ما) اَزَم ([؟] از من) خواست که یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) قضیه منطقی را بِبَرْآرُنَم (؟ مورد نشان‌دادن برهان قرار بدهم).
  • بَرْآرونْدَن: مورد رونمایی برهان قرار دادن؛
    🗝️مثال. دمورگان توانست با استفاده از اصل‌ها و قضیه‌های منطقی اثبات کند که ¬(AB)=(¬A)(¬B) است.🔮معادل: دمورگان توانست بِبَرْآرونَد (؟ معناء:ببرآرونَد) که ¬(AB)=(¬A)(¬B) ئَد ([؟] است).