پرش به محتوا

برآرندن

از واژسین

مصدر «بَرْآرُنْدَن»، به‌معنی «مورد نشان‌دادن برهان قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایند «صَدِقُنْدَن ([؟] منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن)» بطوریکه قصد نشان دادن ساختارمند روند اثبات صدق یا کذب گزاره‌ای باشد. این مصدر از «برآر + نـ [ میانوند «ـنـ» یک «مصدروند» به‌معنی «نمودن» است.] + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «بَرْآرُنْدَن»

بن‌های تصریفی «بَرْآرُنْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «برآرندن». فرایند نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) چگونگی نَتِجْدَن ([؟] مورد نتیجه‌گیری قرار دادن) گزاره هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از بُنْدَلِلْدْماءْها ([؟] بنیاد دلیل‌شده‌ها (مقدمه‌ها)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد نشان‌دادن برهان قرار دادن»]
    🚀مثال. برای بَرْآرُنْدَن (؟ مورد نشان‌دادن برهان قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نتیجه شَهِرْماء ([؟] مشهور) روش‌های نِویسْتاری ([؟] نوشتاری) گوناگون هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) هَسْمائْد ([؟] موجود بود).

عملواژه

  1. تعریف «برآرندن». چگونگی نَتِجْدَن ([؟] مورد نتیجه‌گیری قرار دادن) گزاره هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را از بُنْدَلِلْدْماءْها ([؟] بنیاد دلیل‌شده‌ها (مقدمه‌ها)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد نشان‌دادن برهان قرار دادن»]
    🚀مثال. در برگه آزمون، استاد اَزَمان ([؟] از ما) خاهْدِه ئِد ([؟] مورد خواسته‌شدن قرار داده بود) که قضیه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بَرْآرُنیم (؟ مورد نشان‌دادن برهان قرار بدهیم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «بَرْآرُنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:برآرندم آواثاء:برآرندی بَرْآرُنْد آواثاء:برآرندیم آواثاء:برآرندید آواثاء:برآرندند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:برآرنم آواثاء:برآرنی آواثاء:برآرنَد بَرْآرُنیم آواثاء:برآرنید آواثاء:برآرنند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:برآرنّم آواثاء:برآرنّی آواثاء:برآرنّد آواثاء:برآرنّیم آواثاء:برآرنّید آواثاء:برآرنّند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:برآرندن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «بَرْآرُنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:ببرآرن - - آواثاء:ببرآرنید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نبرآرن - - آواثاء:نبرآرنید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نابرآرن - - آواثاء:نابرآرنید -

ترجمه

نِمودَن (؟ مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) چگونگی نَتِجْدَن (؟ مورد نتیجه‌گیری قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «برآرندن»: To prove