پرش به محتوا

صدقندن

از واژسین
مصدر «صِدْقُنْدَن»، به معنی «نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی»، از «صدقـ + ـنـ [ میانوند «ـنـ» یک «مصدروند» به معنی «نمودن» است که بین «بن‌مصدر» و «مصدرساز»، قرار می‌گیرد.] + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «صِدْقُنْد»، «صِدْقُن»، و «صِدْقُنِن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /صِدْقُنْدَن/📥 ریشه‌شناسی: صدقـ + ـنـ [ میانوند «ـنـ» یک «مصدروند» به معنی «نمودن» است که بین «بن‌مصدر» و «مصدرساز»، قرار می‌گیرد.] + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] متضاد «صدقندن»: کِذْبُنْدَن ([؟] نشان دادن کذب گزاره‌ای بشکل منطقی)
  1. تعریف «صدقندن». فرایند نِمودَن ([؟] نشان دادن) مَنْطِقاً ([؟] بشکل منطقی) صدق یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گُزاره ([؟] جمله خبری):‌ [💬یا بعبارتی «نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی»]
    🚀مثال. در منطق برای صِدْقُنْدَن (؟ نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نتیجه معتبر باید اصل‌ها و قضیه‌ها را بدرستی بَهْرید ([؟] استفاده کرد).
    🚀مثال. صِدْقُنْدَن (؟ نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی) دو گزاره نَقْضْمِئا ([؟] متناقض)، نشان هَسْمائْدَن ([؟] موجود بودن) دستکم یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) مقدمه ناصِدْق ([؟] کذب) ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /صِدْقُنْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «صدقندن»: «صِدْقُنْد» (بن‌گذشته «صدقندن»)، «صِدْقُن» (بن‌کنون «صدقندن»)، «صِدْقُنِن» (بن‌آینده «صدقندن»)
  1. تعریف «صدقندن». صدق یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گُزاره ([؟] جمله خبری) را مَنْطِقاً ([؟] بشکل منطقی) نِمودَن ([؟] نشان دادن):‌ [💬یا بعبارتی «نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی»]
    🚀مثال. این دَعْوی ([؟] ادعا) را تایَد ([؟] شدنی است [الهام از «شاید»]) از گفته‌های خودتان بِصِدْقُنْد (؟ نشان داد صادق است).
    🚀مثال. بتوانی دَعْوی ([؟] ادعا) اَت ([؟] تو) را از گفته‌ها اَش ([؟] آن) بِصِدْقُنی (؟ نشان دهی صادق است)؟
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «صِدْقُنْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] صِدْقُنْدَم صِدْقُنْدی صِدْقُنْد صِدْقُنْدیم صِدْقُنْدید صِدْقُنْدَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناصِدْقُنْدَم ناصِدْقُنْدی ناصِدْقُنْد ناصِدْقُنْدیم ناصِدْقُنْدید ناصِدْقُنْدَنْد
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] صِدْقُنَم صِدْقُنی صِدْقُنَد صِدْقُنیم صِدْقُنید صِدْقُنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناصِدْقُنَم ناصِدْقُنی ناصِدْقُنَد ناصِدْقُنیم ناصِدْقُنید ناصِدْقُنَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] صِدْقُنِنَم صِدْقُنِنی صِدْقُنِنَد صِدْقُنِنیم صِدْقُنِنید صِدْقُنِنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناصِدْقُنِنَم ناصِدْقُنِنی ناصِدْقُنِنَد ناصِدْقُنِنیم ناصِدْقُنِنید ناصِدْقُنِنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «صِدْقُنْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِصِدْقُنْدَم بِصِدْقُنْدی بِصِدْقُنْد بِصِدْقُنْدیم بِصِدْقُنْدید بِصِدْقُنْدَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَصِدْقُنْدَم نَصِدْقُنْدی نَصِدْقُنْد نَصِدْقُنْدیم نَصِدْقُنْدید نَصِدْقُنْدَنْد
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِصِدْقُنَم بِصِدْقُنی بِصِدْقُنَد بِصِدْقُنیم بِصِدْقُنید بِصِدْقُنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَصِدْقُنَم نَصِدْقُنی نَصِدْقُنَد نَصِدْقُنیم نَصِدْقُنید نَصِدْقُنَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِصِدْقُنِنَم بِصِدْقُنِنی بِصِدْقُنِنَد بِصِدْقُنِنیم بِصِدْقُنِنید بِصِدْقُنِنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَصِدْقُنِنَم نَصِدْقُنِنی نَصِدْقُنِنَد نَصِدْقُنِنیم نَصِدْقُنِنید نَصِدْقُنِنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «صِدْقُنْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بصدقن - - آواثاء:بصدقنید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نصدقن - - آواثاء:نصدقنید -

ترجمه

نِمودَن صدق یِه گزاره
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «صدقندن»: To prove

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «صِدْقُنْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنمدن|آواثاء:صدقنمدن]] ([؟] معناء:صدقنمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنمادن|آواثاء:صدقنمادن]] ([؟] معناء:صدقنمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنماندن|آواثاء:صدقنماندن]] ([؟] معناء:صدقنماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنماردن|آواثاء:صدقنماردن]] ([؟] معناء:صدقنماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنمابدن|آواثاء:صدقنمابدن]] ([؟] معناء:صدقنمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنمژدن|آواثاء:صدقنمژدن]] ([؟] معناء:صدقنمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌صِدْقُنْدَن ([؟] نشان دادن صدق گزاره‌ای بشکل منطقی)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنادن|آواثاء:صدقنادن]] ([؟] معناء:صدقنادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقناندن|آواثاء:صدقناندن]] ([؟] معناء:صدقناندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقناردن|آواثاء:صدقناردن]] ([؟] معناء:صدقناردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنابدن|آواثاء:صدقنابدن]] ([؟] معناء:صدقنابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنژدن|آواثاء:صدقنژدن]] ([؟] معناء:صدقنژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشتن|آواثاء:صدقنشتن]] ([؟] معناء:صدقنشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقناشتن|آواثاء:صدقناشتن]] ([؟] معناء:صدقناشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنانشتن|آواثاء:صدقنانشتن]] ([؟] معناء:صدقنانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنارشتن|آواثاء:صدقنارشتن]] ([؟] معناء:صدقنارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنابشتن|آواثاء:صدقنابشتن]] ([؟] معناء:صدقنابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنژشتن|آواثاء:صدقنژشتن]] ([؟] معناء:صدقنژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشاندن|آواثاء:صدقنشاندن]] ([؟] معناء:صدقنشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشاردن|آواثاء:صدقنشاردن]] ([؟] معناء:صدقنشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشابدن|آواثاء:صدقنشابدن]] ([؟] معناء:صدقنشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشژدن|آواثاء:صدقنشژدن]] ([؟] معناء:صدقنشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «صِدْقُنْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفمدن|آواثاء:صدقنفمدن]] ([؟] معناء:صدقنفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفمادن|آواثاء:صدقنفمادن]] ([؟] معناء:صدقنفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفماندن|آواثاء:صدقنفماندن]] ([؟] معناء:صدقنفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفماردن|آواثاء:صدقنفماردن]] ([؟] معناء:صدقنفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفمابدن|آواثاء:صدقنفمابدن]] ([؟] معناء:صدقنفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفمژدن|آواثاء:صدقنفمژدن]] ([؟] معناء:صدقنفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفتن|آواثاء:صدقنفتن]] ([؟] معناء:صدقنفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفادن|آواثاء:صدقنفادن]] ([؟] معناء:صدقنفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفاندن|آواثاء:صدقنفاندن]] ([؟] معناء:صدقنفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفاردن|آواثاء:صدقنفاردن]] ([؟] معناء:صدقنفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفابدن|آواثاء:صدقنفابدن]] ([؟] معناء:صدقنفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفژدن|آواثاء:صدقنفژدن]] ([؟] معناء:صدقنفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفشتن|آواثاء:صدقنفشتن]] ([؟] معناء:صدقنفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفاشتن|آواثاء:صدقنفاشتن]] ([؟] معناء:صدقنفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفانشتن|آواثاء:صدقنفانشتن]] ([؟] معناء:صدقنفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفارشتن|آواثاء:صدقنفارشتن]] ([؟] معناء:صدقنفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفابشتن|آواثاء:صدقنفابشتن]] ([؟] معناء:صدقنفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنفژشتن|آواثاء:صدقنفژشتن]] ([؟] معناء:صدقنفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشفاندن|آواثاء:صدقنشفاندن]] ([؟] معناء:صدقنشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشفاردن|آواثاء:صدقنشفاردن]] ([؟] معناء:صدقنشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشفابدن|آواثاء:صدقنشفابدن]] ([؟] معناء:صدقنشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشفژدن|آواثاء:صدقنشفژدن]] ([؟] معناء:صدقنشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «صِدْقُنْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخمدن|آواثاء:صدقنخمدن]] ([؟] معناء:صدقنخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخمادن|آواثاء:صدقنخمادن]] ([؟] معناء:صدقنخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخماندن|آواثاء:صدقنخماندن]] ([؟] معناء:صدقنخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخماردن|آواثاء:صدقنخماردن]] ([؟] معناء:صدقنخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخمابدن|آواثاء:صدقنخمابدن]] ([؟] معناء:صدقنخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخمژدن|آواثاء:صدقنخمژدن]] ([؟] معناء:صدقنخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنختن|آواثاء:صدقنختن]] ([؟] معناء:صدقنختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخادن|آواثاء:صدقنخادن]] ([؟] معناء:صدقنخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخاندن|آواثاء:صدقنخاندن]] ([؟] معناء:صدقنخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخاردن|آواثاء:صدقنخاردن]] ([؟] معناء:صدقنخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخابدن|آواثاء:صدقنخابدن]] ([؟] معناء:صدقنخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخژدن|آواثاء:صدقنخژدن]] ([؟] معناء:صدقنخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخشتن|آواثاء:صدقنخشتن]] ([؟] معناء:صدقنخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخاشتن|آواثاء:صدقنخاشتن]] ([؟] معناء:صدقنخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخانشتن|آواثاء:صدقنخانشتن]] ([؟] معناء:صدقنخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخارشتن|آواثاء:صدقنخارشتن]] ([؟] معناء:صدقنخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخابشتن|آواثاء:صدقنخابشتن]] ([؟] معناء:صدقنخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنخژشتن|آواثاء:صدقنخژشتن]] ([؟] معناء:صدقنخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشخاندن|آواثاء:صدقنشخاندن]] ([؟] معناء:صدقنشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشخاردن|آواثاء:صدقنشخاردن]] ([؟] معناء:صدقنشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشخابدن|آواثاء:صدقنشخابدن]] ([؟] معناء:صدقنشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[صدقنشخژدن|آواثاء:صدقنشخژدن]] ([؟] معناء:صدقنشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «صِدْقُنْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تصدقندن|آواثاء:تصدقندن]] ([؟] معناء:تصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شصدقندن|آواثاء:شصدقندن]] ([؟] معناء:شصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مصدقندن|آواثاء:مصدقندن]] ([؟] معناء:مصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انصدقندن|آواثاء:انصدقندن]] ([؟] معناء:انصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امصدقندن|آواثاء:امصدقندن]] ([؟] معناء:امصدقندن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئصدقندن|آواثاء:ئصدقندن]] ([؟] معناء:ئصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئصدقندن|آواثاء:مئصدقندن]] ([؟] معناء:مئصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئصدقندن|آواثاء:وئصدقندن]] ([؟] معناء:وئصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئصدقندن|آواثاء:هئصدقندن]] ([؟] معناء:هئصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئصدقندن|آواثاء:فئصدقندن]] ([؟] معناء:فئصدقندن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثصدقندن|آواثاء:ثصدقندن]] ([؟] معناء:ثصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بصدقندن|آواثاء:بصدقندن]] ([؟] معناء:بصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نصدقندن|آواثاء:نصدقندن]] ([؟] معناء:نصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پصدقندن|آواثاء:پصدقندن]] ([؟] معناء:پصدقندن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وصدقندن|آواثاء:وصدقندن]] ([؟] معناء:وصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فصدقندن|آواثاء:فصدقندن]] ([؟] معناء:فصدقندن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هصدقندن|آواثاء:هصدقندن]] ([؟] معناء:هصدقندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یصدقندن|آواثاء:یصدقندن]] ([؟] معناء:یصدقندن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی