پرش به محتوا

عدلدن

از واژسین
مصدر «عَدِلّْدَن»، به معنی «اثبات کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل فیزیکی»، از «عدلـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «عَدِلّْد»، «آواثاء:عدل»، و «آواثاء:عدلین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /عَدِلّْدَن/📥 ریشه‌شناسی: عدلـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] متضاد «عدلدن»: رَیِّبْدَن ([؟] تکذیب کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل)
  1. تعریف «عدلدن». فرایند نِمودَن ([؟] نشان دادن) صدق دَعْوی ([؟] ادعا) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) دلیل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «اثبات کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل فیزیکی»]
    🚀مثال. عَدِلّْدَن (؟ اثبات کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل فیزیکی) جُرْمائْدَن ([؟] مجرم بودن) کسی با اثر انگشت یکی از ساده‌ترین روش‌ها ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /عَدِلّْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عدلدن»: «عَدِلّْد» (بن‌گذشته «عدلدن»)، «آواثاء:عدل» (بن‌کنون «عدلدن»)، «آواثاء:عدلین» (بن‌آینده «عدلدن»)
  1. تعریف «عدلدن». صدق دَعْوی ([؟] ادعا) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را با اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) دلیل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نِمودَن ([؟] نشان دادن):‌ [💬یا بعبارتی «اثبات کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل فیزیکی»]
    🚀مثال. کارآگاه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) جُرْمائْدَن ([؟] مجرم بودن) اَش ([؟] آن) را با اثر انگشت اَش ([؟] آن) عَدِلّْد (؟ اثبات کرد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «عَدِلّْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:عدلدم آواثاء:عدلدی عَدِلّْد آواثاء:عدلدیم آواثاء:عدلدید آواثاء:عدلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:عدلدم ناآواثاء:عدلدی ناعَدِلّْد ناآواثاء:عدلدیم ناآواثاء:عدلدید ناآواثاء:عدلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:عدلم آواثاء:عدلی آواثاء:عدلَد آواثاء:عدلیم آواثاء:عدلید آواثاء:عدلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:عدلم ناآواثاء:عدلی ناآواثاء:عدلَد ناآواثاء:عدلیم ناآواثاء:عدلید ناآواثاء:عدلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:عدلینم آواثاء:عدلینی آواثاء:عدلیند آواثاء:عدلینیم آواثاء:عدلینید آواثاء:عدلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:عدلینم ناآواثاء:عدلینی ناآواثاء:عدلیند ناآواثاء:عدلینیم ناآواثاء:عدلینید ناآواثاء:عدلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «عَدِلّْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:عدلدم بِآواثاء:عدلدی بِعَدِلّْد بِآواثاء:عدلدیم بِآواثاء:عدلدید بِآواثاء:عدلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:عدلدم نَآواثاء:عدلدی نَعَدِلّْد نَآواثاء:عدلدیم نَآواثاء:عدلدید نَآواثاء:عدلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:عدلم بِآواثاء:عدلی بِآواثاء:عدلَد بِآواثاء:عدلیم بِآواثاء:عدلید بِآواثاء:عدلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:عدلم نَآواثاء:عدلی نَآواثاء:عدلَد نَآواثاء:عدلیم نَآواثاء:عدلید نَآواثاء:عدلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:عدلینم بِآواثاء:عدلینی بِآواثاء:عدلیند بِآواثاء:عدلینیم بِآواثاء:عدلینید بِآواثاء:عدلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:عدلینم نَآواثاء:عدلینی نَآواثاء:عدلیند نَآواثاء:عدلینیم نَآواثاء:عدلینید نَآواثاء:عدلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عَدِلّْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بعدل - - آواثاء:بعدلید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نعدل - - آواثاء:نعدلید -

ترجمه

نِمودَن صدق دعوی
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «عدلدن»: To prove

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «عَدِلّْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلمدن|آواثاء:عدلمدن]] ([؟] معناء:عدلمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلمادن|آواثاء:عدلمادن]] ([؟] معناء:عدلمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلماندن|آواثاء:عدلماندن]] ([؟] معناء:عدلماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلماردن|آواثاء:عدلماردن]] ([؟] معناء:عدلماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلمابدن|آواثاء:عدلمابدن]] ([؟] معناء:عدلمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلمژدن|آواثاء:عدلمژدن]] ([؟] معناء:عدلمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌عَدِلّْدَن ([؟] اثبات کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل فیزیکی)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلادن|آواثاء:عدلادن]] ([؟] معناء:عدلادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلاندن|آواثاء:عدلاندن]] ([؟] معناء:عدلاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلاردن|آواثاء:عدلاردن]] ([؟] معناء:عدلاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلابدن|آواثاء:عدلابدن]] ([؟] معناء:عدلابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلژدن|آواثاء:عدلژدن]] ([؟] معناء:عدلژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشتن|آواثاء:عدلشتن]] ([؟] معناء:عدلشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلاشتن|آواثاء:عدلاشتن]] ([؟] معناء:عدلاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلانشتن|آواثاء:عدلانشتن]] ([؟] معناء:عدلانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلارشتن|آواثاء:عدلارشتن]] ([؟] معناء:عدلارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلابشتن|آواثاء:عدلابشتن]] ([؟] معناء:عدلابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلژشتن|آواثاء:عدلژشتن]] ([؟] معناء:عدلژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشاندن|آواثاء:عدلشاندن]] ([؟] معناء:عدلشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشاردن|آواثاء:عدلشاردن]] ([؟] معناء:عدلشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشابدن|آواثاء:عدلشابدن]] ([؟] معناء:عدلشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشژدن|آواثاء:عدلشژدن]] ([؟] معناء:عدلشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «عَدِلّْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفمدن|آواثاء:عدلفمدن]] ([؟] معناء:عدلفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفمادن|آواثاء:عدلفمادن]] ([؟] معناء:عدلفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفماندن|آواثاء:عدلفماندن]] ([؟] معناء:عدلفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفماردن|آواثاء:عدلفماردن]] ([؟] معناء:عدلفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفمابدن|آواثاء:عدلفمابدن]] ([؟] معناء:عدلفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفمژدن|آواثاء:عدلفمژدن]] ([؟] معناء:عدلفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفتن|آواثاء:عدلفتن]] ([؟] معناء:عدلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفادن|آواثاء:عدلفادن]] ([؟] معناء:عدلفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفاندن|آواثاء:عدلفاندن]] ([؟] معناء:عدلفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفاردن|آواثاء:عدلفاردن]] ([؟] معناء:عدلفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفابدن|آواثاء:عدلفابدن]] ([؟] معناء:عدلفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفژدن|آواثاء:عدلفژدن]] ([؟] معناء:عدلفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفشتن|آواثاء:عدلفشتن]] ([؟] معناء:عدلفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفاشتن|آواثاء:عدلفاشتن]] ([؟] معناء:عدلفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفانشتن|آواثاء:عدلفانشتن]] ([؟] معناء:عدلفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفارشتن|آواثاء:عدلفارشتن]] ([؟] معناء:عدلفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفابشتن|آواثاء:عدلفابشتن]] ([؟] معناء:عدلفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلفژشتن|آواثاء:عدلفژشتن]] ([؟] معناء:عدلفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشفاندن|آواثاء:عدلشفاندن]] ([؟] معناء:عدلشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشفاردن|آواثاء:عدلشفاردن]] ([؟] معناء:عدلشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشفابدن|آواثاء:عدلشفابدن]] ([؟] معناء:عدلشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشفژدن|آواثاء:عدلشفژدن]] ([؟] معناء:عدلشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «عَدِلّْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخمدن|آواثاء:عدلخمدن]] ([؟] معناء:عدلخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخمادن|آواثاء:عدلخمادن]] ([؟] معناء:عدلخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخماندن|آواثاء:عدلخماندن]] ([؟] معناء:عدلخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخماردن|آواثاء:عدلخماردن]] ([؟] معناء:عدلخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخمابدن|آواثاء:عدلخمابدن]] ([؟] معناء:عدلخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخمژدن|آواثاء:عدلخمژدن]] ([؟] معناء:عدلخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلختن|آواثاء:عدلختن]] ([؟] معناء:عدلختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخادن|آواثاء:عدلخادن]] ([؟] معناء:عدلخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخاندن|آواثاء:عدلخاندن]] ([؟] معناء:عدلخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخاردن|آواثاء:عدلخاردن]] ([؟] معناء:عدلخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخابدن|آواثاء:عدلخابدن]] ([؟] معناء:عدلخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخژدن|آواثاء:عدلخژدن]] ([؟] معناء:عدلخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخشتن|آواثاء:عدلخشتن]] ([؟] معناء:عدلخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخاشتن|آواثاء:عدلخاشتن]] ([؟] معناء:عدلخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخانشتن|آواثاء:عدلخانشتن]] ([؟] معناء:عدلخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخارشتن|آواثاء:عدلخارشتن]] ([؟] معناء:عدلخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخابشتن|آواثاء:عدلخابشتن]] ([؟] معناء:عدلخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلخژشتن|آواثاء:عدلخژشتن]] ([؟] معناء:عدلخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشخاندن|آواثاء:عدلشخاندن]] ([؟] معناء:عدلشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشخاردن|آواثاء:عدلشخاردن]] ([؟] معناء:عدلشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشخابدن|آواثاء:عدلشخابدن]] ([؟] معناء:عدلشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عدلشخژدن|آواثاء:عدلشخژدن]] ([؟] معناء:عدلشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «عَدِلّْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تعدلدن|آواثاء:تعدلدن]] ([؟] معناء:تعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شعدلدن|آواثاء:شعدلدن]] ([؟] معناء:شعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[معدلدن|آواثاء:معدلدن]] ([؟] معناء:معدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انعدلدن|آواثاء:انعدلدن]] ([؟] معناء:انعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امعدلدن|آواثاء:امعدلدن]] ([؟] معناء:امعدلدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئعدلدن|آواثاء:ئعدلدن]] ([؟] معناء:ئعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئعدلدن|آواثاء:مئعدلدن]] ([؟] معناء:مئعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئعدلدن|آواثاء:وئعدلدن]] ([؟] معناء:وئعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئعدلدن|آواثاء:هئعدلدن]] ([؟] معناء:هئعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئعدلدن|آواثاء:فئعدلدن]] ([؟] معناء:فئعدلدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثعدلدن|آواثاء:ثعدلدن]] ([؟] معناء:ثعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بعدلدن|آواثاء:بعدلدن]] ([؟] معناء:بعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نعدلدن|آواثاء:نعدلدن]] ([؟] معناء:نعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پعدلدن|آواثاء:پعدلدن]] ([؟] معناء:پعدلدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وعدلدن|آواثاء:وعدلدن]] ([؟] معناء:وعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فعدلدن|آواثاء:فعدلدن]] ([؟] معناء:فعدلدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هعدلدن|آواثاء:هعدلدن]] ([؟] معناء:هعدلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یعدلدن|آواثاء:یعدلدن]] ([؟] معناء:یعدلدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی