پرش به محتوا

فرامودن

از واژسین

مصدر «فَرامودَن»، به‌معنی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن اطلاعی از پایگاه‌داده‌ای حذف بشود. این مصدر از «فرامو + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «فَرامودَن»

بن‌های تصریفی «فَرامودَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «فرامودن». فرایند حَذِفْتَن ([؟] مورد حذف‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان‌ها ([؟] مطلع‌کن‌ها (اطلاعات)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از ذَخیرْلان ([؟] محل ذخیره‌سازی داده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. گاهیاً ([؟] گاهی) فَرامودَن (؟ مورد فراموش‌شدن قرار دادن) داده‌های اَهِمِمْئا ([؟] مهم‌شونده‌ای) از پایگاه‌داده، هزینه سنگینی را به شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) بِاِنْحَمِلَد ([؟] مورد حمل‌شده قرار بدهد).

عملواژه

  1. تعریف «فرامودن». اِطْلِعان‌ها ([؟] مطلع‌کن‌ها (اطلاعات)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را از ذَخیرْلان ([؟] محل ذخیره‌سازی داده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) حَذِفْتَن ([؟] مورد حذف‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. نیرو تازه‌کار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بسیاری از داده‌های اَهِمِمْئا ([؟] مهم‌شونده‌ای) شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) را، با اِجْریدَن ([؟] مورد اجراشدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کد ناخاهِمْئا ([؟] ناخواسته‌ای)، از پایگاه‌داده فَرامود (؟ مورد فراموش‌شدن قرار داد)!
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «فَرامودَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] فَرامودَم آواثاء:فرامودی فَرامود آواثاء:فرامودیم آواثاء:فرامودید آواثاء:فرامودند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:فرامویم آواثاء:فرامویی آواثاء:فراموید آواثاء:فراموییم آواثاء:فرامویید آواثاء:فرامویند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:فرامونم آواثاء:فرامونی آواثاء:فراموند آواثاء:فرامونیم آواثاء:فرامونید آواثاء:فرامونند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:فرامودن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «فَرامودَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بفراموی - - آواثاء:بفرامویید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نفراموی - - آواثاء:نفرامویید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نافراموی - - آواثاء:نافرامویید -

ترجمه

حَذِفْتَن (؟ مورد حذف‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان (؟ مطلع‌کن (اطلاع))
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «فرامودن»: To remove