پرش به محتوا

حرمدن

از واژسین

مصدر «حَرِمْدَن»، به معنی «حرام کردن (دارای حریم کردن)»، از «حرمـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «حَرِمْد»، «حَرِم»، و «حَرِمْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «حرمدن». فرایند وَضِعْدَن ([؟] مورد وضع‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حد مَنْعائی ([؟] منع‌کننده‌ای) برای فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «حرام کردن (دارای حریم کردن)»]
    🚀مثال. حَرِمْدَن (؟ حرام کردن (دارای حریم کردن)) خوردن چربی گوسفند برای اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))، بخاطر گناه‌ها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) ئِد ([؟] بود).
  1. تعریف «حرمدن». فرایند وَضِعْدَن ([؟] مورد وضع‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حد رَقِبائی ([؟] مراقبت‌کننده‌ای) برای چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد حریم/محدوده دار شدن قرار دادن به قصد مراقبت»]
    🚀مثال. حَرَمْدَن (؟ مورد حریم/محدوده دار شدن قرار دادن به قصد مراقبت) جایگاه پدر و مادر برای همه فرزندان اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) لَزِمِمائَد ([؟] لازم است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /حَرِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «حرمدن»: «حَرِمْد» (بن‌گذشته «حرمدن»)، «حَرِم» (بن‌کنون «حرمدن»)، «حَرِمْن» (بن‌آینده «حرمدن»)
  1. تعریف «حرمدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حد مَنْعائی ([؟] منع‌کننده‌ای) را برای فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) وَضِعْدَن ([؟] مورد وضع‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «حرام کردن (دارای حریم کردن)»]
    🚀مثال. خدا خوردن چربی گوسفند را برای اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) حَرِمْد (؟ حرام کرد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «حَرِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:حرمدم آواثاء:حرمدی حَرِمْد آواثاء:حرمدیم آواثاء:حرمدید آواثاء:حرمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:حرمدم ناآواثاء:حرمدی ناحَرِمْد ناآواثاء:حرمدیم ناآواثاء:حرمدید ناآواثاء:حرمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:حرمم آواثاء:حرمی آواثاء:حرمَد آواثاء:حرمیم آواثاء:حرمید آواثاء:حرمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:حرمم ناآواثاء:حرمی ناآواثاء:حرمَد ناآواثاء:حرمیم ناآواثاء:حرمید ناآواثاء:حرمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:حرمنم آواثاء:حرمنی آواثاء:حرمنَد آواثاء:حرمنیم آواثاء:حرمنید آواثاء:حرمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:حرمنم ناآواثاء:حرمنی ناآواثاء:حرمنَد ناآواثاء:حرمنیم ناآواثاء:حرمنید ناآواثاء:حرمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «حَرِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:حرمدم بِآواثاء:حرمدی بِحَرِمْد بِآواثاء:حرمدیم بِآواثاء:حرمدید بِآواثاء:حرمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:حرمدم نَآواثاء:حرمدی نَحَرِمْد نَآواثاء:حرمدیم نَآواثاء:حرمدید نَآواثاء:حرمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:حرمم بِآواثاء:حرمی بِآواثاء:حرمَد بِآواثاء:حرمیم بِآواثاء:حرمید بِآواثاء:حرمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:حرمم نَآواثاء:حرمی نَآواثاء:حرمَد نَآواثاء:حرمیم نَآواثاء:حرمید نَآواثاء:حرمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:حرمنم بِآواثاء:حرمنی بِآواثاء:حرمنَد بِآواثاء:حرمنیم بِآواثاء:حرمنید بِآواثاء:حرمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:حرمنم نَآواثاء:حرمنی نَآواثاء:حرمنَد نَآواثاء:حرمنیم نَآواثاء:حرمنید نَآواثاء:حرمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «حَرِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بحرم - - آواثاء:بحرمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نحرم - - آواثاء:نحرمید -
  • 🗣تلفظ: /حَرَمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «حرَمدن»: «حَرَمْد» (بن‌گذشته «حرَمدن»)، «حَرَم» (بن‌کنون «حرَمدن»)، «حَرَمْن» (بن‌آینده «حرَمدن»)
  1. تعریف «حرمدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حد رَقِبائی ([؟] مراقبت‌کننده‌ای) را برای چیزی وَضِعْدَن ([؟] مورد وضع‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد حریم/محدوده دار شدن قرار دادن به قصد مراقبت»]
    🚀مثال. علی جایگاه پدر و مادر اَش ([؟] آن/آنرا) را حَرَمْد ([؟] معناء:حرَمد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «حَرَمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:حرَمدم آواثاء:حرَمدی حَرَمْد آواثاء:حرَمدیم آواثاء:حرَمدید آواثاء:حرَمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:حرَمدم ناآواثاء:حرَمدی ناحَرَمْد ناآواثاء:حرَمدیم ناآواثاء:حرَمدید ناآواثاء:حرَمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:حرَمم آواثاء:حرَمی حَرَمَد آواثاء:حرَمیم آواثاء:حرَمید آواثاء:حرَمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:حرَمم ناآواثاء:حرَمی ناحَرَمَد ناآواثاء:حرَمیم ناآواثاء:حرَمید ناآواثاء:حرَمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:حرَمنم آواثاء:حرَمنی آواثاء:حرَمنَد آواثاء:حرَمنیم آواثاء:حرَمنید آواثاء:حرَمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:حرَمنم ناآواثاء:حرَمنی ناآواثاء:حرَمنَد ناآواثاء:حرَمنیم ناآواثاء:حرَمنید ناآواثاء:حرَمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «حَرَمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:حرَمدم بِآواثاء:حرَمدی بِحَرَمْد بِآواثاء:حرَمدیم بِآواثاء:حرَمدید بِآواثاء:حرَمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:حرَمدم نَآواثاء:حرَمدی نَحَرَمْد نَآواثاء:حرَمدیم نَآواثاء:حرَمدید نَآواثاء:حرَمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:حرَمم بِآواثاء:حرَمی بِحَرَمَد بِآواثاء:حرَمیم بِآواثاء:حرَمید بِآواثاء:حرَمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:حرَمم نَآواثاء:حرَمی نَحَرَمَد نَآواثاء:حرَمیم نَآواثاء:حرَمید نَآواثاء:حرَمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:حرَمنم بِآواثاء:حرَمنی بِآواثاء:حرَمنَد بِآواثاء:حرَمنیم بِآواثاء:حرَمنید بِآواثاء:حرَمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:حرَمنم نَآواثاء:حرَمنی نَآواثاء:حرَمنَد نَآواثاء:حرَمنیم نَآواثاء:حرَمنید نَآواثاء:حرَمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «حَرَمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بحرَم - - آواثاء:بحرَمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نحرَم - - آواثاء:نحرَمید -

ترجمه

وَضِعْدَن (؟ مورد وضع‌شدن قرار دادن) حد مَنْعائی (؟ منع‌کننده‌ای)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To prohibit؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To condemn؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To declare haram
وَضِعْدَن (؟ مورد وضع‌شدن قرار دادن) حد رَقِبائی (؟ مراقبت‌کننده‌ای)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To safeguard؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To set apart؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To sanctify؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حرمدن»: To consecrate