شوقدن
ظاهر
مصدر «شُوقْدَن»، بهمعنی «مورد اشتیاق قرار دادن» میباشد؛ به زبان سادهتر، فرایندی که در آن چیزی (یاد، چهره، موقعیت، آیندهای...) مورد اشتیاق قرار میگیرد؛ بعبارتی، درون فاعل نوعی خواست شدید احساسی، دلتنگی، یا آرزو برای آن پدید میآید. این مصدر از «شوقـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «شُوقْد»، «شُوق»، و «شُوقْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /شُوقْدَن/📥 ریشهشناسی: شوقـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «شوقدن». فرایند خاهْدَن ([؟] مورد خواستهشدن قرار دادن) شیفانه ([؟] مشتاقانه) چیزی: [💬یا بعبارتی «مورد اشتیاق قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /شُوقْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «شوقدن»: ▶ «شُوقْد» (بنگذشته «شوقدن»)، «شُوق» (بنکنون «شوقدن»)، «شُوقْن» (بنآینده «شوقدن») ◀
- تعریف «شوقدن». چیزی را شیفانه ([؟] مشتاقانه) خاهْدَن ([؟] مورد خواستهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد اشتیاق قرار دادن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «شُوقْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بشوق | - | - | آواثاء:بشوقید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نشوق | - | - | آواثاء:نشوقید | - |
ترجمه
عنوانترجمه
- ترجمه (معادل) انگلیسی «شوقدن»: to long for something
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا