یجایدن
ظاهر
(تغییرمسیر از جایگزین کردن)
مصدر «یُجایْدَن»، به معنی «جایگزین کردن»، از «یـ [※ فراثاء:وندامو/ی] + ـجایـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:یجاید»، «آواثاء:یجای»، و «آواثاء:یجاین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /یُجایْدَن/📥 ریشهشناسی: یـ [※ فراثاء:وندامو/ی] + ـجایـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.]
- مَصْدَر ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه تَبَعائی یُکُنین «جایْدَن»: [💬به زبان ساده: «جایگزین کردن»]
- مثال. یُجایْدَن (؟ جایگزین کردن) چرخ پراید با تراکتور ناممکن ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /یُجایْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «یجایدن»: ▶ «آواثاء:یجاید» (بنگذشته «یجایدن»)، «آواثاء:یجای» (بنکنون «یجایدن»)، «آواثاء:یجاین» (بنآینده «یجایدن») ◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه تَبَعائی یُکُنین «جایْدَن»: [💬به زبان ساده: «جایگزین کردن»]
- مثال. چرخ تراکتور را با پراید یُجایْدَم (؟ جایگزین کردم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «یُجایْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بیجای | - | - | آواثاء:بیجایید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نیجای | - | - | آواثاء:نیجایید | - |
ترجمه
جایْدَن (؟ جا دادن) بجای دیگری
- ترجمه (معادل) انگلیسی «یجایدن»: To replace
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «یُجایْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[یجایمدن|آواثاء:یجایمدن]] ([؟] معناء:یجایمدن) | [[یجایمادن|آواثاء:یجایمادن]] ([؟] معناء:یجایمادن) | [[یجایماندن|آواثاء:یجایماندن]] ([؟] معناء:یجایماندن) | [[یجایماردن|آواثاء:یجایماردن]] ([؟] معناء:یجایماردن) | [[یجایمابدن|آواثاء:یجایمابدن]] ([؟] معناء:یجایمابدن) | [[یجایمژدن|آواثاء:یجایمژدن]] ([؟] معناء:یجایمژدن) |
کُنادین- | یُجایْدَن ([؟] جایگزین کردن) | [[یجایادن|آواثاء:یجایادن]] ([؟] معناء:یجایادن) | [[یجایاندن|آواثاء:یجایاندن]] ([؟] معناء:یجایاندن) | [[یجایاردن|آواثاء:یجایاردن]] ([؟] معناء:یجایاردن) | [[یجایابدن|آواثاء:یجایابدن]] ([؟] معناء:یجایابدن) | [[یجایژدن|آواثاء:یجایژدن]] ([؟] معناء:یجایژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[یجایشتن|آواثاء:یجایشتن]] ([؟] معناء:یجایشتن) | [[یجایاشتن|آواثاء:یجایاشتن]] ([؟] معناء:یجایاشتن) | [[یجایانشتن|آواثاء:یجایانشتن]] ([؟] معناء:یجایانشتن) | [[یجایارشتن|آواثاء:یجایارشتن]] ([؟] معناء:یجایارشتن) | [[یجایابشتن|آواثاء:یجایابشتن]] ([؟] معناء:یجایابشتن) | [[یجایژشتن|آواثاء:یجایژشتن]] ([؟] معناء:یجایژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[یجایشاندن|آواثاء:یجایشاندن]] ([؟] معناء:یجایشاندن) | [[یجایشاردن|آواثاء:یجایشاردن]] ([؟] معناء:یجایشاردن) | [[یجایشابدن|آواثاء:یجایشابدن]] ([؟] معناء:یجایشابدن) | [[یجایشژدن|آواثاء:یجایشژدن]] ([؟] معناء:یجایشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «یُجایْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[یجایفمدن|آواثاء:یجایفمدن]] ([؟] معناء:یجایفمدن) | [[یجایفمادن|آواثاء:یجایفمادن]] ([؟] معناء:یجایفمادن) | [[یجایفماندن|آواثاء:یجایفماندن]] ([؟] معناء:یجایفماندن) | [[یجایفماردن|آواثاء:یجایفماردن]] ([؟] معناء:یجایفماردن) | [[یجایفمابدن|آواثاء:یجایفمابدن]] ([؟] معناء:یجایفمابدن) | [[یجایفمژدن|آواثاء:یجایفمژدن]] ([؟] معناء:یجایفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[یجایفتن|آواثاء:یجایفتن]] ([؟] معناء:یجایفتن) | [[یجایفادن|آواثاء:یجایفادن]] ([؟] معناء:یجایفادن) | [[یجایفاندن|آواثاء:یجایفاندن]] ([؟] معناء:یجایفاندن) | [[یجایفاردن|آواثاء:یجایفاردن]] ([؟] معناء:یجایفاردن) | [[یجایفابدن|آواثاء:یجایفابدن]] ([؟] معناء:یجایفابدن) | [[یجایفژدن|آواثاء:یجایفژدن]] ([؟] معناء:یجایفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[یجایفشتن|آواثاء:یجایفشتن]] ([؟] معناء:یجایفشتن) | [[یجایفاشتن|آواثاء:یجایفاشتن]] ([؟] معناء:یجایفاشتن) | [[یجایفانشتن|آواثاء:یجایفانشتن]] ([؟] معناء:یجایفانشتن) | [[یجایفارشتن|آواثاء:یجایفارشتن]] ([؟] معناء:یجایفارشتن) | [[یجایفابشتن|آواثاء:یجایفابشتن]] ([؟] معناء:یجایفابشتن) | [[یجایفژشتن|آواثاء:یجایفژشتن]] ([؟] معناء:یجایفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[یجایشفاندن|آواثاء:یجایشفاندن]] ([؟] معناء:یجایشفاندن) | [[یجایشفاردن|آواثاء:یجایشفاردن]] ([؟] معناء:یجایشفاردن) | [[یجایشفابدن|آواثاء:یجایشفابدن]] ([؟] معناء:یجایشفابدن) | [[یجایشفژدن|آواثاء:یجایشفژدن]] ([؟] معناء:یجایشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «یُجایْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[یجایخمدن|آواثاء:یجایخمدن]] ([؟] معناء:یجایخمدن) | [[یجایخمادن|آواثاء:یجایخمادن]] ([؟] معناء:یجایخمادن) | [[یجایخماندن|آواثاء:یجایخماندن]] ([؟] معناء:یجایخماندن) | [[یجایخماردن|آواثاء:یجایخماردن]] ([؟] معناء:یجایخماردن) | [[یجایخمابدن|آواثاء:یجایخمابدن]] ([؟] معناء:یجایخمابدن) | [[یجایخمژدن|آواثاء:یجایخمژدن]] ([؟] معناء:یجایخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[یجایختن|آواثاء:یجایختن]] ([؟] معناء:یجایختن) | [[یجایخادن|آواثاء:یجایخادن]] ([؟] معناء:یجایخادن) | [[یجایخاندن|آواثاء:یجایخاندن]] ([؟] معناء:یجایخاندن) | [[یجایخاردن|آواثاء:یجایخاردن]] ([؟] معناء:یجایخاردن) | [[یجایخابدن|آواثاء:یجایخابدن]] ([؟] معناء:یجایخابدن) | [[یجایخژدن|آواثاء:یجایخژدن]] ([؟] معناء:یجایخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[یجایخشتن|آواثاء:یجایخشتن]] ([؟] معناء:یجایخشتن) | [[یجایخاشتن|آواثاء:یجایخاشتن]] ([؟] معناء:یجایخاشتن) | [[یجایخانشتن|آواثاء:یجایخانشتن]] ([؟] معناء:یجایخانشتن) | [[یجایخارشتن|آواثاء:یجایخارشتن]] ([؟] معناء:یجایخارشتن) | [[یجایخابشتن|آواثاء:یجایخابشتن]] ([؟] معناء:یجایخابشتن) | [[یجایخژشتن|آواثاء:یجایخژشتن]] ([؟] معناء:یجایخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[یجایشخاندن|آواثاء:یجایشخاندن]] ([؟] معناء:یجایشخاندن) | [[یجایشخاردن|آواثاء:یجایشخاردن]] ([؟] معناء:یجایشخاردن) | [[یجایشخابدن|آواثاء:یجایشخابدن]] ([؟] معناء:یجایشخابدن) | [[یجایشخژدن|آواثاء:یجایشخژدن]] ([؟] معناء:یجایشخژدن) |