جایگزین کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «جایگزین کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- یُجایْدَن:❖ مورد جایگزینشدن قرار دادن؛
- رُتَخِبْدَن:❖ مورد بازانتخابی قرار دادن؛
- مثال. پلیس با آگاهی دادن از ترافیک سنگین در بزرگراه، رانندگان را تشویق به جایگزین کردن مسیرشان کرد.معادل: پلیس با اِمْآگَهْتَن (؟ مورد خودآگاهیشده قرار دادن) عُبورِش ([؟] جریان عبور (ترافیک)) سنگین بزرگراه، رونَنْدِگان ([؟] رانندگان) را به رُتَخِبْدَن (؟ مورد بازانتخابی قرار دادن) سَیِریجِنْها ([؟] مسیرها) اِشان ([؟] آنها/خودشان) تَشُوقْد ([؟] مورد تشویقشده قرار داد).
همچنینی ببین تغییر دادن؛ جابجا کردن؛ عوض کردن؛ معاوضه کردن