تغییر دادن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «تغییر دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- غِیْرْدَن:❖ مورد تغییرداده شدن قرار دادن؛
- عَوَضْدَن:❖ مورد تعویضشدن قرار دادن؛
- مثال. بعد از شنیدن خبر، مقدار متغیر
tax_rate
را تغییر داد.معادل: پَسَز ([؟] پس از) شِنودَن ([؟] مورد شنیدهشدن قرار دادن) خبر هه ([؟] مذکور؛ یادشده)، اَرِزْماء ([؟] ارزشیافتگی) غِیْرْپَذیر ([؟] متغیر)tax_rate
را عَوَضْد (؟ مورد تعویضشدن قرار داد).
- مثال. بعد از شنیدن خبر، مقدار متغیر
- دِگَرْدَن:❖ مورد تغییر خصوصیت قرار دادن؛
- مثال. تجربههای سخت زندگی او را بهمرور تغییر دادند.معادل: تجربههای دشوار زندگی او را مُروراً ([؟] بهمرور) دِگَرْدَنْد (؟ مورد تغییر خصوصیت قرار دادند).