پرش به محتوا

تارزدن

از واژسین

مصدر «تَاَرِزْدَن» به‌معنی «مورد ارزش‌گرفته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی بر پایه معیارهایی خاص در معرض ارزش‌یابی - به‌قصد یافتن هم‌ارزش آن در یک سیستم - قرار بگیرد. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـارزدن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَاَرِزْدَن»

بن‌های تصریفی «تَاَرِزْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَاَرِزِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَاَرِزْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَاَرِزِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَاَرِز»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَاَرِزِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَاَرِزْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَاَرِزِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «اَرِزْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد ارزش‌گرفته قرار دادن»]
    🚀مثال. نَبایَد ([؟] نباید) تَاَرِزْدَن ([؟] مورد ارزش‌گرفته قرار دادن) گویِشْدِه ([؟] گفته‌شده (گفته)) اَش ([؟] آن/آنرا) بَدْبینانِه ([؟] به‌شکل بدبینی) بِئَد ([؟] باشد).🌐ترجمه: نباید ارزیابی کردن گفته‌اش به‌شکل بدبینی باشد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَاَرِزْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تارزدن»: بن گذشته در گذشته «تارزدن»: «تَاَرِزِتْد»؛ بن گذشته «تارزدن»: «تَاَرِزْد»؛ بن آینده در گذشته «تارزدن»: «تَاَرِزِتْن»«تَاَرِز» (بن‌کنون «تارزدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تارزدن»: «تَاَرِزِنْت»؛ بن آینده «تارزدن»: «تَاَرِزْن»؛ بن آینده در آینده «تارزدن»: «تَاَرِزِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «اَرِزْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد ارزش‌گرفته قرار دادن»]
    🚀مثال. گویِشْدِه ([؟] گفته‌شده (گفته)) اَش ([؟] آن/آنرا) را بَدْبینانِه ([؟] به‌شکل بدبینی) تَاَرِزْد (؟ معناء:تارزد).🌐ترجمه: گفته‌هایش را به‌شکل بدبینی ارزیابی کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَاَرِزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تارزتدم آواثاء:تارزتدی تَاَرِزِتْد آواثاء:تارزتدیم آواثاء:تارزتدید آواثاء:تارزتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:تارزدم آواثاء:تارزدی تَاَرِزْد آواثاء:تارزدیم آواثاء:تارزدید آواثاء:تارزدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تارزتنم آواثاء:تارزتنی آواثاء:تارزتند آواثاء:تارزتنیم آواثاء:تارزتنید آواثاء:تارزتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تارزم آواثاء:تارزی آواثاء:تارزَد آواثاء:تارزیم آواثاء:تارزید آواثاء:تارزند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تارزنتم آواثاء:تارزنتی تَاَرِزِنْت آواثاء:تارزنتیم آواثاء:تارزنتید آواثاء:تارزنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تارزنم آواثاء:تارزنی آواثاء:تارزنَد آواثاء:تارزنیم آواثاء:تارزنید آواثاء:تارزنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تارزننم آواثاء:تارزننی آواثاء:تارزننَد آواثاء:تارزننیم آواثاء:تارزننید آواثاء:تارزننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَاَرِزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتارز - - آواثاء:بتارزید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتارز - - آواثاء:نتارزید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتارز - - آواثاء:ناتارزید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «اَرِزْدَن (؟ مورد ارزش‌گرفتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تارزدن»: To evaluate؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تارزدن»: To compute