برگرداندن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «برگرداندن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- لیرِسْتَن:❖ مورد آوردن با برگشتن از جایی قرار دادن؛
- مثال. تابع
circle_area
مساحت دایره را بر میگرداند.معادل: تابعcircle_area
مَسِحْتِگی ([؟] مساحت) دایره را بِلیرِسَد (؟ مورد آوردن با برگشتن از جایی قرار بدهد).
- مثال. تابع
- بَرْگَرْدَن:❖ مورد برگردانده شدن قرار دادن؛
- مثال. بستههایی که دیروز گرفتم را برگرداندم.معادل: بستهها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که دیروز گرفتم را بَرْگَرْدَم (؟ مورد برگردانده شدن قرار دادم).
- بَرْگَرِمانْدَن:❖ مورد برگشتن قرار دادن؛