گرفتن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «گرفتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اَسْتودَن:❖ مورد ستاندهشدن قرار دادن؛
- مثال. بستههایی که دیروز گرفتم را برگرداندم.معادل: بستهها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که دیروز اَسْتودَم (؟ مورد ستاندهشدن قرار دادم) را بَرْگَرْدَم ([؟] مورد برگردانده شدن قرار دادم).
- کَسِبْدَن:❖ مورد کسبشدن قرار دادن؛
- تَهِیْدَن:❖ مورد تهیهشدن قرار دادن؛
- مثال. دیروز یک داروی جدید گرفت، ولی دارو درد پاهایش را بیشتر کرد.معادل: دیروز یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دارو جدید تَهِیْد (؟ مورد تهیهشدن قرار داد)، ولی دارو هه ([؟] مذکور؛ یادشده) درد پاها اَش ([؟] آن/آنرا) را [[بیشتن|آواثاء:بیشت]] ([؟] معناء:بیشت).
همچنین ببین: ستاندن؛ کسب کردن؛ دریافت کردن؛ تهیه کردن