پرش به محتوا

انعذبدن

از واژسین

مصدر «اُنْعَذِبْدَن»، به معنی «مورد عذاب‌یافتن قرار دادن»، از «انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] + عَذِبْدَن ([؟] مورد عذاب‌شدن قرار دادن)» ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «اُنْعَذِبْد»، «اُنْعَذِب»، و «اُنْعَذِبْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «انعذبدن». فرایند دُچِدَن ([؟] دچار کردن) کسی بخاطر عمل اَش ([؟] آن/آنرا) به درد و رنج هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد عذاب‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. اُنْعَذِبْدَن (؟ مورد عذاب‌یافتن قرار دادن) کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) با خدا ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اُنْعَذِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «انعذبدن»: «اُنْعَذِبْد» (بن‌گذشته «انعذبدن»)، «اُنْعَذِب» (بن‌کنون «انعذبدن»)، «اُنْعَذِبْن» (بن‌آینده «انعذبدن»)
  1. تعریف «انعذبدن». کسی را بخاطر عمل اَش ([؟] آن/آنرا) به درد و رنج هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) دُچِدَن ([؟] دچار کردن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد عذاب‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. خدا وَعْدیده ([؟] وعده داده) کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) را شدیداً بِاُنْعَذِبَد (؟ مورد عذاب‌یافتن قرار بدهد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «اُنْعَذِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:انعذبدم آواثاء:انعذبدی اُنْعَذِبْد آواثاء:انعذبدیم آواثاء:انعذبدید آواثاء:انعذبدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:انعذبدم ناآواثاء:انعذبدی نااُنْعَذِبْد ناآواثاء:انعذبدیم ناآواثاء:انعذبدید ناآواثاء:انعذبدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:انعذبم آواثاء:انعذبی آواثاء:انعذبَد آواثاء:انعذبیم آواثاء:انعذبید آواثاء:انعذبند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:انعذبم ناآواثاء:انعذبی ناآواثاء:انعذبَد ناآواثاء:انعذبیم ناآواثاء:انعذبید ناآواثاء:انعذبند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:انعذبنم آواثاء:انعذبنی آواثاء:انعذبنَد آواثاء:انعذبنیم آواثاء:انعذبنید آواثاء:انعذبنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:انعذبنم ناآواثاء:انعذبنی ناآواثاء:انعذبنَد ناآواثاء:انعذبنیم ناآواثاء:انعذبنید ناآواثاء:انعذبنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «اُنْعَذِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:انعذبدم بِآواثاء:انعذبدی بِاُنْعَذِبْد بِآواثاء:انعذبدیم بِآواثاء:انعذبدید بِآواثاء:انعذبدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:انعذبدم نَآواثاء:انعذبدی نَاُنْعَذِبْد نَآواثاء:انعذبدیم نَآواثاء:انعذبدید نَآواثاء:انعذبدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:انعذبم بِآواثاء:انعذبی بِآواثاء:انعذبَد بِآواثاء:انعذبیم بِآواثاء:انعذبید بِآواثاء:انعذبند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:انعذبم نَآواثاء:انعذبی نَآواثاء:انعذبَد نَآواثاء:انعذبیم نَآواثاء:انعذبید نَآواثاء:انعذبند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:انعذبنم بِآواثاء:انعذبنی بِآواثاء:انعذبنَد بِآواثاء:انعذبنیم بِآواثاء:انعذبنید بِآواثاء:انعذبنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:انعذبنم نَآواثاء:انعذبنی نَآواثاء:انعذبنَد نَآواثاء:انعذبنیم نَآواثاء:انعذبنید نَآواثاء:انعذبنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اُنْعَذِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بانعذب - - آواثاء:بانعذبید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نانعذب - - آواثاء:نانعذبید -

ترجمه

دُچِدَن (؟ دچار کردن) به رنج
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «انعذبدن»: To punish