آشکتن
ظاهر
مصدر «آشُکْتَن»، به معنی «آشکار کردن»، از «آشکـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آشِکْت»، «آواثاء:آشک»، و «آواثاء:آشکین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /آشُکْتَن/📥 ❖ریشهشناسی: آشکـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | متضاد «آشکتن»: ربطاء:آشکتن/ضد
- تعریف «آشکتن». فرایند فَهْمانْدَن ([؟] مورد فهمیدهشدن قرار دادن) چیزی پنهان: [💬یا بعبارتی «آشکار کردن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /آشُکْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آشکتن»: ▶ «آشِکْت» (بنگذشته «آشکتن»)، «آواثاء:آشک» (بنکنون «آشکتن»)، «آواثاء:آشکین» (بنآینده «آشکتن») ◀
- تعریف «آشکتن». چیزی پنهان را فَهْمانْدَن ([؟] مورد فهمیدهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «آشکار کردن»]
- مثال. درواقع، دانشمندان فیزیک با کَشِفْتَن ([؟] کشف کردن) رابطهها علت بُروزِمْدَن ([؟] مورد بروزیافتن قرار گرفتن) پدیدهها را آشُکَنْد (؟ آشکار میکنند).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «آشُکْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بآشک | - | - | آواثاء:بآشکید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نآشک | - | - | آواثاء:نآشکید | - |
ترجمه
فَهْمانْدَن (؟ مورد فهمیدهشدن قرار دادن) چیزی پنهان
- ترجمه (معادل) انگلیسی «آشکتن»: To demystify؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «آشکتن»: To expose