پرش به محتوا

نحوثدن

از واژسین

مصدر «نَحْوِثْدَن»، به‌معنی «مورد ثبت نحوه قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن نحوه ساخت، کار، یا تعامل با چیزی ثبت بشود. این مصدر از «نحو + ـثـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «نَحْوِثْدَن»

بن‌های تصریفی «نَحْوِثْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـتد» یا «ـتن» با «ـدت» ← «نَحْوِثِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «نَحْوِثْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» یا «ـتن» با «ـِدْن» ← «نَحْوِثِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «نَحْوِث»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «نَحْوِثِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما ← «نَحْوِثْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «نَحْوِثِنْن»

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /نَحْوِثْدَن/ ریشه‌شناسی: نحو + ـثـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | هم‌ردیف(های) «نحوثدن»: سَنَدیدَن ([؟] مورد مستند شدن قرار دادن)؛ بُنِچْدَن ([؟] مورد مستندسازی شدن قرار دادن)
  1. تعریف «نحوثدن». فرایند ثَبْتیدَن ([؟] مورد ثبت‌شدن قرار دادن) شیوه سازاژ ([؟] ساخت) یا بَهْرِش ([؟] معناء:بهرش) سیستم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ثبت نحوه قرار دادن»]
    🚀مثال. نَحْوِثْدَن (؟ مورد ثبت نحوه قرار دادن) رابَک ([؟] رابط برنامه کاربردی) نرم‌افزار خِیْلی ([؟] مقدار زیادی) اَهِمْناک ([؟] دارای اهمیت) ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: مستندسازی کردن رابط برنامه کاربردی خیلی مهم است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /نَحْوِثْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «نحوثدن»: بن گذشته در گذشته «نحوثدن»: «نَحْوِثِتْد»؛ بن گذشته «نحوثدن»: «نَحْوِثْد»؛ بن آینده در گذشته «نحوثدن»: «نَحْوِثِتْن»«نَحْوِث» (بن‌کنون «نحوثدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «نحوثدن»: «نَحْوِثِنْت»؛ بن آینده «نحوثدن»: «نَحْوِثْن»؛ بن آینده در آینده «نحوثدن»: «نَحْوِثِنْن»
  1. تعریف «نحوثدن». شیوه سازاژ ([؟] ساخت) یا بَهْرِش ([؟] معناء:بهرش) سیستم هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را ثَبْتیدَن ([؟] مورد ثبت‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ثبت نحوه قرار دادن»]
    🚀مثال. بایَد ([؟] باید) رابَک ([؟] رابط برنامه کاربردی) نرم‌افزار را هم بِنَحْوِثی (؟ مورد ثبت نحوه قرار بدهی).🌐ترجمه: باید رابط برنامه کاربردی را هم مستندسازی کنی.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «نَحْوِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] نَحْوِثِتْدَم نَحْوِثِتْدی نَحْوِثِتْد نَحْوِثِتْدیم نَحْوِثِتْدید نَحْوِثِتْدَنْد
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] نَحْوِثْدَم نَحْوِثْدی نَحْوِثْد نَحْوِثْدیم نَحْوِثْدید نَحْوِثْدَنْد
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] نَحْوِثِتْنَم نَحْوِثِتْنی نَحْوِثِتْنَد نَحْوِثِتْنیم نَحْوِثِتْنید نَحْوِثِتْنَنْد
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] نَحْوِثَم نَحْوِثی نَحْوِثَد نَحْوِثیم نَحْوِثید نَحْوِثَنْد
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] نَحْوِثِنْتَم نَحْوِثِنْتی نَحْوِثِنْت نَحْوِثِنْتیم نَحْوِثِنْتید نَحْوِثِنْتَنْد
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] نَحْوِثْنَم نَحْوِثْنی نَحْوِثْنَد نَحْوِثْنیم نَحْوِثْنید نَحْوِثْنَنْد
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] نَحْوِثِنْنَم نَحْوِثِنْنی نَحْوِثِنْنَد نَحْوِثِنْنیم نَحْوِثِنْنید نَحْوِثِنْنَنْد
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «نَحْوِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - بِنَحْوِث - - بِنَحْوِثید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - نَنَحْوِث - - نَنَحْوِثید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - نانَحْوِث - - نانَحْوِثید -

ترجمه

ثَبْتیدَن (؟ مورد ثبت‌شدن قرار دادن) سازاژ (؟ ساخت)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «نحوثدن»: To document