پرش به محتوا

عزمدن

از واژسین
(تغییرمسیر از عزمیدن)

مصدر «عَزِمْدَن»، به‌معنی «مورد عزم قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن محقق شدن مطلوبی، با ترک وضعیت، حالت، یا مکان کنونی، حاصل بشود. این مصدر از «عزمـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «عَزِمْدَن»

بن‌های تصریفی «عَزِمْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «عزمدن». فرایند شُروعْدَن ([؟] مورد شروع‌شدن قرار دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) برای نائِلْدَن ([؟] مورد دست‌یابی قرار دادن) به قصد یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با تَرْکیدَن ([؟] مورد ترک‌شدن قرار دادن) وَقِعْمائِیَّت ([؟] موقعیت) کنونی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد عزم قرار دادن»]
    🚀مثال. عَزِمْدَن (؟ مورد عزم قرار دادن) تَآموزِمِش ([؟] روند تحصیل) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دانشگاه شَهِرْماء ([؟] مشهور)، باید از قَطْعْماءهای ([؟] مقطع‌های) پایین بِئَد ([؟] باشد).

عملواژه

  1. تعریف «عزمدن». فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را برای نائِلْدَن ([؟] مورد دست‌یابی قرار دادن) به قصد یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با تَرْکیدَن ([؟] مورد ترک‌شدن قرار دادن) وَقِعْمائِیَّت ([؟] موقعیت) کنونی شُروعْدَن ([؟] مورد شروع‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد عزم قرار دادن»]
    🚀مثال. وقتی در مقطع ابتدایی می‌تُآموزِمْدَم ([؟] تحصیل می‌کردم)، تَآموزِمِش ([؟] روند تحصیل) در دانشگاه شریف را عَزِمْدَم (؟ مورد عزم قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «عَزِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] عَزِمْدَم آواثاء:عزمدی عَزِمْد آواثاء:عزمدیم آواثاء:عزمدید آواثاء:عزمدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:عزمم آواثاء:عزمی آواثاء:عزمَد آواثاء:عزمیم آواثاء:عزمید آواثاء:عزمند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:عزمنم آواثاء:عزمنی آواثاء:عزمنَد آواثاء:عزمنیم آواثاء:عزمنید آواثاء:عزمنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عزمدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «عَزِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بعزم - - آواثاء:بعزمید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نعزم - - آواثاء:نعزمید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناعزم - - آواثاء:ناعزمید -

ترجمه

شُروعْدَن (؟ مورد شروع‌شدن قرار دادن) با تَرْکیدَن (؟ مورد ترک‌شدن قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «عزمدن»: depart؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «عزمدن»: decide