Depart
انگلیسی
فعل
- ️راهامیدَن📤[≛]راهی شدن؛ ️عَزْمیدَن📤[≛]عازم شدن:
- Before we depart, let's make sure we have everything we need for the trip.پیشَز[؟]پیش از راهامیدَن، بگذار داشتن نیازاءهای[؟]نیازمندیهای سفر امان را بِاِطْمینیم[؟]اطمینان یابیم.
- ️دِگَرْمیدَن📤[≛]روی گرداندن:
- The team decided to depart from their usual strategy and try something new.تیم هه تَصْمید[؟]تصمیم گرفت از راهبرد معمول اشان بِدِگَرْمَند و چیزهای جدید هی را بِتَلاشَند[؟]مورد تلاش قرار دهند.