پرش به محتوا

اذیدن

از واژسین
مصدر «اَذّیدَن»، به معنی «اذیت کردن»، از «اذ + یدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:اذید»، «آواثاء:اذ»، و «آواثاء:اذین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /اَذّیدَن/📥 ریشه‌شناسی: اذ + یدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] متضاد «اذیدن»: ربطاء:اذیدن/ضد
  1. تعریف «اذیدن». فرایند دُچِدَن ([؟] دچار کردن) ناحَقّانه ([؟] بشکل ناحق) کسی به دشواری:‌ [💬یا بعبارتی «اذیت کردن»]
    🚀مثال. اَذّیدَن (؟ اذیت کردن) حیوان‌ها کار شایِسْمِئا ([؟] شایسته) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نَئَد ([؟] نیست).

عملواژه

  1. تعریف «اذیدن». کسی را ناحَقّانه ([؟] بشکل ناحق) به دشواری دُچِدَن ([؟] دچار کردن):‌ [💬یا بعبارتی «اذیت کردن»]
    🚀مثال. پسر همسایه اِمان ([؟] ما) گربه‌ها را می‌اَذَّد (؟ اذیت می‌کند).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «اَذّیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:اذیدم آواثاء:اذیدی آواثاء:اذید آواثاء:اذیدیم آواثاء:اذیدید آواثاء:اذیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:اذیدم ناآواثاء:اذیدی ناآواثاء:اذید ناآواثاء:اذیدیم ناآواثاء:اذیدید ناآواثاء:اذیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:اذم آواثاء:اذی آواثاء:اذد آواثاء:اذیم آواثاء:اذیٓد آواثاء:اذند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:اذم ناآواثاء:اذی ناآواثاء:اذد ناآواثاء:اذیم ناآواثاء:اذیٓد ناآواثاء:اذند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:اذینم آواثاء:اذینی آواثاء:اذیند آواثاء:اذینیم آواثاء:اذینید آواثاء:اذینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:اذینم ناآواثاء:اذینی ناآواثاء:اذیند ناآواثاء:اذینیم ناآواثاء:اذینید ناآواثاء:اذینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «اَذّیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:اذیدم بِآواثاء:اذیدی بِآواثاء:اذید بِآواثاء:اذیدیم بِآواثاء:اذیدید بِآواثاء:اذیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:اذیدم نَآواثاء:اذیدی نَآواثاء:اذید نَآواثاء:اذیدیم نَآواثاء:اذیدید نَآواثاء:اذیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:اذم بِآواثاء:اذی بِآواثاء:اذد بِآواثاء:اذیم بِآواثاء:اذیٓد بِآواثاء:اذند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:اذم نَآواثاء:اذی نَآواثاء:اذد نَآواثاء:اذیم نَآواثاء:اذیٓد نَآواثاء:اذند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:اذینم بِآواثاء:اذینی بِآواثاء:اذیند بِآواثاء:اذینیم بِآواثاء:اذینید بِآواثاء:اذینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:اذینم نَآواثاء:اذینی نَآواثاء:اذیند نَآواثاء:اذینیم نَآواثاء:اذینید نَآواثاء:اذینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اَذّیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:باذ - - آواثاء:باذید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:ناذ - - آواثاء:ناذید -

ترجمه

دُچِدَن به دشواری
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اذیدن»: bother

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «اَذّیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذمدن|آواثاء:اذمدن]] ([؟] معناء:اذمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذمادن|آواثاء:اذمادن]] ([؟] معناء:اذمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذماندن|آواثاء:اذماندن]] ([؟] معناء:اذماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذماردن|آواثاء:اذماردن]] ([؟] معناء:اذماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذمابدن|آواثاء:اذمابدن]] ([؟] معناء:اذمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذمژدن|آواثاء:اذمژدن]] ([؟] معناء:اذمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌اَذّیدَن ([؟] اذیت کردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذادن|آواثاء:اذادن]] ([؟] معناء:اذادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذاندن|آواثاء:اذاندن]] ([؟] معناء:اذاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذاردن|آواثاء:اذاردن]] ([؟] معناء:اذاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذابدن|آواثاء:اذابدن]] ([؟] معناء:اذابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذژدن|آواثاء:اذژدن]] ([؟] معناء:اذژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشتن|آواثاء:اذشتن]] ([؟] معناء:اذشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذاشتن|آواثاء:اذاشتن]] ([؟] معناء:اذاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذانشتن|آواثاء:اذانشتن]] ([؟] معناء:اذانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذارشتن|آواثاء:اذارشتن]] ([؟] معناء:اذارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذابشتن|آواثاء:اذابشتن]] ([؟] معناء:اذابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذژشتن|آواثاء:اذژشتن]] ([؟] معناء:اذژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشاندن|آواثاء:اذشاندن]] ([؟] معناء:اذشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشاردن|آواثاء:اذشاردن]] ([؟] معناء:اذشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشابدن|آواثاء:اذشابدن]] ([؟] معناء:اذشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشژدن|آواثاء:اذشژدن]] ([؟] معناء:اذشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «اَذّیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفمدن|آواثاء:اذفمدن]] ([؟] معناء:اذفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفمادن|آواثاء:اذفمادن]] ([؟] معناء:اذفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفماندن|آواثاء:اذفماندن]] ([؟] معناء:اذفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفماردن|آواثاء:اذفماردن]] ([؟] معناء:اذفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفمابدن|آواثاء:اذفمابدن]] ([؟] معناء:اذفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفمژدن|آواثاء:اذفمژدن]] ([؟] معناء:اذفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفتن|آواثاء:اذفتن]] ([؟] معناء:اذفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفادن|آواثاء:اذفادن]] ([؟] معناء:اذفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفاندن|آواثاء:اذفاندن]] ([؟] معناء:اذفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفاردن|آواثاء:اذفاردن]] ([؟] معناء:اذفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفابدن|آواثاء:اذفابدن]] ([؟] معناء:اذفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفژدن|آواثاء:اذفژدن]] ([؟] معناء:اذفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفشتن|آواثاء:اذفشتن]] ([؟] معناء:اذفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفاشتن|آواثاء:اذفاشتن]] ([؟] معناء:اذفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفانشتن|آواثاء:اذفانشتن]] ([؟] معناء:اذفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفارشتن|آواثاء:اذفارشتن]] ([؟] معناء:اذفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفابشتن|آواثاء:اذفابشتن]] ([؟] معناء:اذفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذفژشتن|آواثاء:اذفژشتن]] ([؟] معناء:اذفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشفاندن|آواثاء:اذشفاندن]] ([؟] معناء:اذشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشفاردن|آواثاء:اذشفاردن]] ([؟] معناء:اذشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشفابدن|آواثاء:اذشفابدن]] ([؟] معناء:اذشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشفژدن|آواثاء:اذشفژدن]] ([؟] معناء:اذشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «اَذّیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخمدن|آواثاء:اذخمدن]] ([؟] معناء:اذخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخمادن|آواثاء:اذخمادن]] ([؟] معناء:اذخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخماندن|آواثاء:اذخماندن]] ([؟] معناء:اذخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخماردن|آواثاء:اذخماردن]] ([؟] معناء:اذخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخمابدن|آواثاء:اذخمابدن]] ([؟] معناء:اذخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخمژدن|آواثاء:اذخمژدن]] ([؟] معناء:اذخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذختن|آواثاء:اذختن]] ([؟] معناء:اذختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخادن|آواثاء:اذخادن]] ([؟] معناء:اذخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخاندن|آواثاء:اذخاندن]] ([؟] معناء:اذخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخاردن|آواثاء:اذخاردن]] ([؟] معناء:اذخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخابدن|آواثاء:اذخابدن]] ([؟] معناء:اذخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخژدن|آواثاء:اذخژدن]] ([؟] معناء:اذخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخشتن|آواثاء:اذخشتن]] ([؟] معناء:اذخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخاشتن|آواثاء:اذخاشتن]] ([؟] معناء:اذخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخانشتن|آواثاء:اذخانشتن]] ([؟] معناء:اذخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخارشتن|آواثاء:اذخارشتن]] ([؟] معناء:اذخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخابشتن|آواثاء:اذخابشتن]] ([؟] معناء:اذخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذخژشتن|آواثاء:اذخژشتن]] ([؟] معناء:اذخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشخاندن|آواثاء:اذشخاندن]] ([؟] معناء:اذشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشخاردن|آواثاء:اذشخاردن]] ([؟] معناء:اذشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشخابدن|آواثاء:اذشخابدن]] ([؟] معناء:اذشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اذشخژدن|آواثاء:اذشخژدن]] ([؟] معناء:اذشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «اَذّیدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تاذیدن|آواثاء:تاذیدن]] ([؟] معناء:تاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شاذیدن|آواثاء:شاذیدن]] ([؟] معناء:شاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ماذیدن|آواثاء:ماذیدن]] ([؟] معناء:ماذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اناذیدن|آواثاء:اناذیدن]] ([؟] معناء:اناذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اماذیدن|آواثاء:اماذیدن]] ([؟] معناء:اماذیدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئاذیدن|آواثاء:ئاذیدن]] ([؟] معناء:ئاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئاذیدن|آواثاء:مئاذیدن]] ([؟] معناء:مئاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئاذیدن|آواثاء:وئاذیدن]] ([؟] معناء:وئاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئاذیدن|آواثاء:هئاذیدن]] ([؟] معناء:هئاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئاذیدن|آواثاء:فئاذیدن]] ([؟] معناء:فئاذیدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثاذیدن|آواثاء:ثاذیدن]] ([؟] معناء:ثاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[باذیدن|آواثاء:باذیدن]] ([؟] معناء:باذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ناذیدن|آواثاء:ناذیدن]] ([؟] معناء:ناذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پاذیدن|آواثاء:پاذیدن]] ([؟] معناء:پاذیدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[واذیدن|آواثاء:واذیدن]] ([؟] معناء:واذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فاذیدن|آواثاء:فاذیدن]] ([؟] معناء:فاذیدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هاذیدن|آواثاء:هاذیدن]] ([؟] معناء:هاذیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یاذیدن|آواثاء:یاذیدن]] ([؟] معناء:یاذیدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی