پرش به محتوا

زحمدن

از واژسین

مصدر «زَحِمْدَن»، به‌معنی «مورد زحمت‌دیدن قرار دادن» می‌باشد؛ به زبان ساده‌تر، فرایندی که در آن کسی کاری را انجام دهد که برایش وقتگیر، دشوار، یا ناخوشایند باشد. این مصدر از «زحمـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «زَحِمْد»، «زَحِم»، و «زَحِمْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «زحمدن». فرایند دُچْدَن ([؟] مورد دچار شدن قرار دادن) کسی به زَحِمِمَت ([؟] میزان زحمت‌یافتگی):‌ [💬یا بعبارتی «مورد زحمت‌دیدن قرار دادن»]
    🚀مثال. زَحِمْدَن (؟ مورد زحمت‌دیدن قرار دادن) کسی برای تَلْگِفْتَن ([؟] مورد بارگیری شدن قرار دادن) این فایل‌ها شایسته نَئَد ([؟] نیست)؟

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /زَحِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «زحمدن»: «زَحِمْد» (بن‌گذشته «زحمدن»)، «زَحِم» (بن‌کنون «زحمدن»)، «زَحِمْن» (بن‌آینده «زحمدن»)
  1. تعریف «زحمدن». کسی را به زَحِمِمَت ([؟] میزان زحمت‌یافتگی) دُچْدَن ([؟] مورد دچار شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد زحمت‌دیدن قرار دادن»]
    🚀مثال. علی را برای تَلْگِفْتَن ([؟] مورد بارگیری شدن قرار دادن) این فایل‌ها زَحِمْدَم (؟ مورد زحمت‌دیدن قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های وَقِعائی نافَرْجامی سادی «زَحِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] زَحِمْدَم آواثاء:زحمدی زَحِمْد آواثاء:زحمدیم آواثاء:زحمدید آواثاء:زحمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نازَحِمْدَم ناآواثاء:زحمدی نازَحِمْد ناآواثاء:زحمدیم ناآواثاء:زحمدید ناآواثاء:زحمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:زحمم آواثاء:زحمی آواثاء:زحمَد آواثاء:زحمیم آواثاء:زحمید آواثاء:زحمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:زحمم ناآواثاء:زحمی ناآواثاء:زحمَد ناآواثاء:زحمیم ناآواثاء:زحمید ناآواثاء:زحمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:زحمنم آواثاء:زحمنی آواثاء:زحمنَد آواثاء:زحمنیم آواثاء:زحمنید آواثاء:زحمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:زحمنم ناآواثاء:زحمنی ناآواثاء:زحمنَد ناآواثاء:زحمنیم ناآواثاء:زحمنید ناآواثاء:زحمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «زَحِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِزَحِمْدَم بِآواثاء:زحمدی بِزَحِمْد بِآواثاء:زحمدیم بِآواثاء:زحمدید بِآواثاء:زحمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَزَحِمْدَم نَآواثاء:زحمدی نَزَحِمْد نَآواثاء:زحمدیم نَآواثاء:زحمدید نَآواثاء:زحمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:زحمم بِآواثاء:زحمی بِآواثاء:زحمَد بِآواثاء:زحمیم بِآواثاء:زحمید بِآواثاء:زحمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:زحمم نَآواثاء:زحمی نَآواثاء:زحمَد نَآواثاء:زحمیم نَآواثاء:زحمید نَآواثاء:زحمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:زحمنم بِآواثاء:زحمنی بِآواثاء:زحمنَد بِآواثاء:زحمنیم بِآواثاء:زحمنید بِآواثاء:زحمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:زحمنم نَآواثاء:زحمنی نَآواثاء:زحمنَد نَآواثاء:زحمنیم نَآواثاء:زحمنید نَآواثاء:زحمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «زَحِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بزحم - - آواثاء:بزحمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نزحم - - آواثاء:نزحمید -

ترجمه

اَنِجْدَن (؟ مورد انجام‌شدن قرار دادن) بارَنْج (؟ با رنج)