پرش به محتوا

زحمدن

از واژسین
مصدر «زَحِمْدَن»، به معنی «مورد پذیرش زحمت قرار دادن»، از «زحمـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:زحمد»، «آواثاء:زحم»، و «آواثاء:زحمن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /زَحِمْدَن/📥 ریشه‌شناسی: زحمـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «زحمدن». فرایند اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بارَنْج ([؟] با رنج):‌ [💬یا بعبارتی «مورد پذیرش زحمت قرار دادن»]
    🚀مثال. زَحِمْدَن (؟ مورد پذیرش زحمت قرار دادن) شستن ظرف‌های ناهار با کی ئَد ([؟] است)؟

عملواژه

  1. تعریف «زحمدن». فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بارَنْج ([؟] با رنج) اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد پذیرش زحمت قرار دادن»]
    🚀مثال. شستن ظرف‌های ناهار را زَحِمْدَم (؟ مورد پذیرش زحمت قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «زَحِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] زَحِمْدَم آواثاء:زحمدی آواثاء:زحمد آواثاء:زحمدیم آواثاء:زحمدید آواثاء:زحمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نازَحِمْدَم ناآواثاء:زحمدی ناآواثاء:زحمد ناآواثاء:زحمدیم ناآواثاء:زحمدید ناآواثاء:زحمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:زحمم آواثاء:زحمی آواثاء:زحمَد آواثاء:زحمیم آواثاء:زحمید آواثاء:زحمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:زحمم ناآواثاء:زحمی ناآواثاء:زحمَد ناآواثاء:زحمیم ناآواثاء:زحمید ناآواثاء:زحمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:زحمنم آواثاء:زحمنی آواثاء:زحمنَد آواثاء:زحمنیم آواثاء:زحمنید آواثاء:زحمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:زحمنم ناآواثاء:زحمنی ناآواثاء:زحمنَد ناآواثاء:زحمنیم ناآواثاء:زحمنید ناآواثاء:زحمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «زَحِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِزَحِمْدَم بِآواثاء:زحمدی بِآواثاء:زحمد بِآواثاء:زحمدیم بِآواثاء:زحمدید بِآواثاء:زحمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَزَحِمْدَم نَآواثاء:زحمدی نَآواثاء:زحمد نَآواثاء:زحمدیم نَآواثاء:زحمدید نَآواثاء:زحمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:زحمم بِآواثاء:زحمی بِآواثاء:زحمَد بِآواثاء:زحمیم بِآواثاء:زحمید بِآواثاء:زحمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:زحمم نَآواثاء:زحمی نَآواثاء:زحمَد نَآواثاء:زحمیم نَآواثاء:زحمید نَآواثاء:زحمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:زحمنم بِآواثاء:زحمنی بِآواثاء:زحمنَد بِآواثاء:زحمنیم بِآواثاء:زحمنید بِآواثاء:زحمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:زحمنم نَآواثاء:زحمنی نَآواثاء:زحمنَد نَآواثاء:زحمنیم نَآواثاء:زحمنید نَآواثاء:زحمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «زَحِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بزحم - - آواثاء:بزحمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نزحم - - آواثاء:نزحمید -

ترجمه

اَنْجِدَن بارَنْج
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «زحمدن»: bother

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «زَحِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحممدن|آواثاء:زحممدن]] ([؟] معناء:زحممدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحممادن|آواثاء:زحممادن]] ([؟] معناء:زحممادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمماندن|آواثاء:زحمماندن]] ([؟] معناء:زحمماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمماردن|آواثاء:زحمماردن]] ([؟] معناء:زحمماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحممابدن|آواثاء:زحممابدن]] ([؟] معناء:زحممابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحممژدن|آواثاء:زحممژدن]] ([؟] معناء:زحممژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌زَحِمْدَن ([؟] مورد پذیرش زحمت قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمادن|آواثاء:زحمادن]] ([؟] معناء:زحمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحماندن|آواثاء:زحماندن]] ([؟] معناء:زحماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحماردن|آواثاء:زحماردن]] ([؟] معناء:زحماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمابدن|آواثاء:زحمابدن]] ([؟] معناء:زحمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمژدن|آواثاء:زحمژدن]] ([؟] معناء:زحمژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشتن|آواثاء:زحمشتن]] ([؟] معناء:زحمشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحماشتن|آواثاء:زحماشتن]] ([؟] معناء:زحماشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمانشتن|آواثاء:زحمانشتن]] ([؟] معناء:زحمانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمارشتن|آواثاء:زحمارشتن]] ([؟] معناء:زحمارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمابشتن|آواثاء:زحمابشتن]] ([؟] معناء:زحمابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمژشتن|آواثاء:زحمژشتن]] ([؟] معناء:زحمژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشاندن|آواثاء:زحمشاندن]] ([؟] معناء:زحمشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشاردن|آواثاء:زحمشاردن]] ([؟] معناء:زحمشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشابدن|آواثاء:زحمشابدن]] ([؟] معناء:زحمشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشژدن|آواثاء:زحمشژدن]] ([؟] معناء:زحمشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «زَحِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفمدن|آواثاء:زحمفمدن]] ([؟] معناء:زحمفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفمادن|آواثاء:زحمفمادن]] ([؟] معناء:زحمفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفماندن|آواثاء:زحمفماندن]] ([؟] معناء:زحمفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفماردن|آواثاء:زحمفماردن]] ([؟] معناء:زحمفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفمابدن|آواثاء:زحمفمابدن]] ([؟] معناء:زحمفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفمژدن|آواثاء:زحمفمژدن]] ([؟] معناء:زحمفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفتن|آواثاء:زحمفتن]] ([؟] معناء:زحمفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفادن|آواثاء:زحمفادن]] ([؟] معناء:زحمفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفاندن|آواثاء:زحمفاندن]] ([؟] معناء:زحمفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفاردن|آواثاء:زحمفاردن]] ([؟] معناء:زحمفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفابدن|آواثاء:زحمفابدن]] ([؟] معناء:زحمفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفژدن|آواثاء:زحمفژدن]] ([؟] معناء:زحمفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفشتن|آواثاء:زحمفشتن]] ([؟] معناء:زحمفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفاشتن|آواثاء:زحمفاشتن]] ([؟] معناء:زحمفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفانشتن|آواثاء:زحمفانشتن]] ([؟] معناء:زحمفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفارشتن|آواثاء:زحمفارشتن]] ([؟] معناء:زحمفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفابشتن|آواثاء:زحمفابشتن]] ([؟] معناء:زحمفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمفژشتن|آواثاء:زحمفژشتن]] ([؟] معناء:زحمفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشفاندن|آواثاء:زحمشفاندن]] ([؟] معناء:زحمشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشفاردن|آواثاء:زحمشفاردن]] ([؟] معناء:زحمشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشفابدن|آواثاء:زحمشفابدن]] ([؟] معناء:زحمشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشفژدن|آواثاء:زحمشفژدن]] ([؟] معناء:زحمشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «زَحِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخمدن|آواثاء:زحمخمدن]] ([؟] معناء:زحمخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخمادن|آواثاء:زحمخمادن]] ([؟] معناء:زحمخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخماندن|آواثاء:زحمخماندن]] ([؟] معناء:زحمخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخماردن|آواثاء:زحمخماردن]] ([؟] معناء:زحمخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخمابدن|آواثاء:زحمخمابدن]] ([؟] معناء:زحمخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخمژدن|آواثاء:زحمخمژدن]] ([؟] معناء:زحمخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمختن|آواثاء:زحمختن]] ([؟] معناء:زحمختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخادن|آواثاء:زحمخادن]] ([؟] معناء:زحمخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخاندن|آواثاء:زحمخاندن]] ([؟] معناء:زحمخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخاردن|آواثاء:زحمخاردن]] ([؟] معناء:زحمخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخابدن|آواثاء:زحمخابدن]] ([؟] معناء:زحمخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخژدن|آواثاء:زحمخژدن]] ([؟] معناء:زحمخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخشتن|آواثاء:زحمخشتن]] ([؟] معناء:زحمخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخاشتن|آواثاء:زحمخاشتن]] ([؟] معناء:زحمخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخانشتن|آواثاء:زحمخانشتن]] ([؟] معناء:زحمخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخارشتن|آواثاء:زحمخارشتن]] ([؟] معناء:زحمخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخابشتن|آواثاء:زحمخابشتن]] ([؟] معناء:زحمخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمخژشتن|آواثاء:زحمخژشتن]] ([؟] معناء:زحمخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشخاندن|آواثاء:زحمشخاندن]] ([؟] معناء:زحمشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشخاردن|آواثاء:زحمشخاردن]] ([؟] معناء:زحمشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشخابدن|آواثاء:زحمشخابدن]] ([؟] معناء:زحمشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[زحمشخژدن|آواثاء:زحمشخژدن]] ([؟] معناء:زحمشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «زَحِمْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تزحمدن|آواثاء:تزحمدن]] ([؟] معناء:تزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شزحمدن|آواثاء:شزحمدن]] ([؟] معناء:شزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مزحمدن|آواثاء:مزحمدن]] ([؟] معناء:مزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انزحمدن|آواثاء:انزحمدن]] ([؟] معناء:انزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امزحمدن|آواثاء:امزحمدن]] ([؟] معناء:امزحمدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئزحمدن|آواثاء:ئزحمدن]] ([؟] معناء:ئزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئزحمدن|آواثاء:مئزحمدن]] ([؟] معناء:مئزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئزحمدن|آواثاء:وئزحمدن]] ([؟] معناء:وئزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئزحمدن|آواثاء:هئزحمدن]] ([؟] معناء:هئزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئزحمدن|آواثاء:فئزحمدن]] ([؟] معناء:فئزحمدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثزحمدن|آواثاء:ثزحمدن]] ([؟] معناء:ثزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بزحمدن|آواثاء:بزحمدن]] ([؟] معناء:بزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نزحمدن|آواثاء:نزحمدن]] ([؟] معناء:نزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پزحمدن|آواثاء:پزحمدن]] ([؟] معناء:پزحمدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وزحمدن|آواثاء:وزحمدن]] ([؟] معناء:وزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فزحمدن|آواثاء:فزحمدن]] ([؟] معناء:فزحمدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هزحمدن|آواثاء:هزحمدن]] ([؟] معناء:هزحمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یزحمدن|آواثاء:یزحمدن]] ([؟] معناء:یزحمدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی