آگهمدن
ظاهر
مصدر «آگَهِمْدَن»، بهمعنی «مورد آگاهیگرفتن قرار دادن»، از «آگهـ + ـمدن [※ فراثاء:بنواج/مصدرساز/مدن] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آگَهِمْد»، «آگَهِم»، و «آگَهِمْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /آگَهِمْدَن/📥 ریشهشناسی: آگهـ + ـمدن [※ فراثاء:بنواج/مصدرساز/مدن] ❖ | متضاد «آگهمدن»: جَهِلِمْدَن ([؟] مورد جهل/غفلت یافتن قرار گرفتن)
- مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنِمادین عَلَنِئا «آگَهْتَن»: [💬به زبان ساده: «مورد آگاهیگرفتن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /آگَهِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آگهمدن»: ▶ «آگَهِمْد» (بنگذشته «آگهمدن»)، «آگَهِم» (بنکنون «آگهمدن»)، «آگَهِمْن» (بنآینده «آگهمدن») ◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنِمادین عَلَنِئا «آگَهْتَن»: [💬به زبان ساده: «مورد آگاهیگرفتن قرار دادن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «آگَهِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بآگهم | - | - | آواثاء:بآگهمید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نآگهم | - | - | آواثاء:نآگهمید | - |
ترجمه
مصدر کُنِمادین (؟ معناء:کنمادین) «آگَهْتَن (؟ مورد آگاهییافتن قرار دادن)»
- ترجمه (معادل) انگلیسی «آگهمدن»: To become aware؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «آگهمدن»: To find oneself informed
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنمادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنمادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنمادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنمادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنمادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنمادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنمادین علنئا