آسیب زدن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «آسیب زدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تَخَرِبْدَن:❖ مورد خرابیگرفته قرار دادن؛
- مثال. صاعقه به بخشی از اطلاعات آسیب زد.معادل: آذرخش بخشی از اِطَلِعانها ([؟] مطلعکنها (اطلاعات)) را تَخَرِبْد (؟ مورد خرابیگرفته قرار داد).
- تَآسیبْدَن:❖ مورد آسیبگرفته قرار دادن؛
- مثال. لو رفتن اطلاعات، به شرکت شدیدا آسیب زد.معادل: لُویِشْدَن ([؟] مورد لو دادن قرار داده شدن) اِطَلِعانها ([؟] مطلعکنها (اطلاعات))، شَدّاً ([؟] بهحالت شدید) شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) را تَآسیبْد (؟ مورد آسیبگرفته قرار داد).
- تَصَدِمْدَن:❖ مورد صدمهگرفته قرار دادن؛
- تَنَقِصْدَن:❖ مورد نقصانگرفته قرار دادن؛
- مثال. حین حمل و نقل، به دستگاه برش آسیب زدند؛ طوریکه دیگر به عکس نمیچرخد.معادل: بُرِشال ([؟] وسیله برش (دستگاه برش)) را حین حَمِلْدَن ([؟] مورد حملشدن قرار دادن) تَنَقِصْدَنْد (؟ مورد نقصانگرفته قرار دادند)؛ بِطوریکِه ([؟] بهطوریکه) دیگر بِجَهَت ([؟] مورد جهتگرفتن قرار بده) وارون نَچَرْخِمَد ([؟] مورد چرخش قرار نگیرد).
- تَخُسِرْدَن:❖ مورد خسرانگرفته قرار دادن؛
- مثال. با فریادهای نابجا، به اعتماد به نفسش داشت آسیب میزد.معادل: با نَفِرْدَن ([؟] مورد فریاد شدن قرار دادن) نابجا، خُودْباوَری ([؟] اعتماد به نفس) اَش ([؟] آن/آنرا) را ئِفیتَخُسِرْد (؟ در جریان مورد خسرانگرفته قرار داد).