آسیب زدن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
*: {{×م/فا|طوفان [[ممکن بودن|ممکن است]] به سقف '''آسیب بزند'''.|طوفان {{-|هه}} {{-|ماید}} سقف {{-|هه}} را '''{{-*|بتصدمَد}}'''.}} | *: {{×م/فا|طوفان [[ممکن بودن|ممکن است]] به سقف '''آسیب بزند'''.|طوفان {{-|هه}} {{-|ماید}} سقف {{-|هه}} را '''{{-*|بتصدمَد}}'''.}} | ||
* {{×-|تنقصدن}} | * {{×-|تنقصدن}} | ||
*: {{×م/فا|حین [[حمل و نقل]]، به [[دستگاه برش]] '''آسیب زدند'''؛ طوریکه دیگر به [[عکس (؟)|عکس]] [[چرخیدن (؟)|نمیچرخد]].|{{-|برشال}} را حین {{-|حملدن}} '''{{-*|تنقصدند}}'''؛ {{-|بطوریکه}} دیگر {{-| | *: {{×م/فا|حین [[حمل و نقل]]، به [[دستگاه برش]] '''آسیب زدند'''؛ طوریکه دیگر به [[عکس (؟)|عکس]] [[چرخیدن (؟)|نمیچرخد]].|{{-|برشال}} را حین {{-|حملدن}} '''{{-*|تنقصدند}}'''؛ {{-|بطوریکه}} دیگر {{-|باجهت}} وارون {{-|چرخمدن|نچرخمَد}}.}} | ||
* {{×-|تخسردن}} | * {{×-|تخسردن}} | ||
*: {{×م/فا|با [[فریاد زدن|فریادهای]] نابجا، به [[اعتماد به نفس|اعتماد به نفسش]] '''داشت آسیب میزد'''.|با {{-|نفردن}} نابجا، {{-|خودباوری}} {{-|اش}} را '''{{-*|ئفیتخسرد}}'''.}} | *: {{×م/فا|با [[فریاد زدن|فریادهای]] نابجا، به [[اعتماد به نفس|اعتماد به نفسش]] '''داشت آسیب میزد'''.|با {{-|نفردن}} نابجا، {{-|خودباوری}} {{-|اش}} را '''{{-*|ئفیتخسرد}}'''.}} | ||
---- | ---- | ||
{{+/؟|[[خراب کردن]]؛ [[صدمه زدن]]؛ [[ناقص کردن]]؛ [[نقصان زدن]]؛ [[خسارت زدن]]؛ [[دچار خسران کردن]]}} | {{+/؟|[[خراب کردن]]؛ [[صدمه زدن]]؛ [[ناقص کردن]]؛ [[نقصان زدن]]؛ [[خسارت زدن]]؛ [[دچار خسران کردن]]}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۰۵
عَبِرات ([؟] عبارت) «آسیب زدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تَخَرِبْدَن:❖ مورد خرابیگرفته قرار دادن؛
- مثال. صاعقه به بخشی از اطلاعات آسیب زد.معادل: آذرخش بخشی از اِطَلِعانها ([؟] مطلعکنها (اطلاعات)) را تَخَرِبْد (؟ مورد خرابیگرفته قرار داد).
- تَآسیبْدَن:❖ مورد آسیبگرفته قرار دادن؛
- مثال. لو رفتن اطلاعات، به شرکت شدیدا آسیب زد.معادل: لُویِشْدَن ([؟] مورد لو دادن قرار داده شدن) اِطَلِعانها ([؟] مطلعکنها (اطلاعات))، شَدّاً ([؟] بهحالت شدید) شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) را تَآسیبْد (؟ مورد آسیبگرفته قرار داد).
- تَصَدِمْدَن:❖ مورد صدمهگرفته قرار دادن؛
- تَنَقِصْدَن:❖ مورد نقصانگرفته قرار دادن؛
- مثال. حین حمل و نقل، به دستگاه برش آسیب زدند؛ طوریکه دیگر به عکس نمیچرخد.معادل: بُرِشال ([؟] وسیله برش (دستگاه برش)) را حین حَمِلْدَن ([؟] مورد حملشدن قرار دادن) تَنَقِصْدَنْد (؟ مورد نقصانگرفته قرار دادند)؛ بِطوریکِه ([؟] بهطوریکه) دیگر باجَهَت ([؟] بهجهت؛ در جهت) وارون نَچَرْخِمَد ([؟] مورد چرخش قرار نگیرد).
- تَخُسِرْدَن:❖ مورد خسرانگرفته قرار دادن؛
- مثال. با فریادهای نابجا، به اعتماد به نفسش داشت آسیب میزد.معادل: با نَفِرْدَن ([؟] مورد فریاد شدن قرار دادن) نابجا، خُودْباوَری ([؟] اعتماد به نفس) اَش ([؟] آن/آنرا) را ئِفیتَخُسِرْد (؟ در جریان مورد خسرانگرفته قرار داد).