برگرداندن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
*: {{×م/فا|[[بسته (؟)|بستههایی]] که دیروز [[گرفتن|گرفتم]] را '''برگرداندم'''.|بستهها {{-|هی}} که دیروز {{-|استودن|استودم}} را '''{{-*|برگردم}}'''.}} | *: {{×م/فا|[[بسته (؟)|بستههایی]] که دیروز [[گرفتن|گرفتم]] را '''برگرداندم'''.|بستهها {{-|هی}} که دیروز {{-|استودن|استودم}} را '''{{-*|برگردم}}'''.}} | ||
* {{×-|برگرماندن}} | * {{×-|برگرماندن}} | ||
*: {{×م/فا|باشه، وقتی [[رسیدن | *: {{×م/فا|باشه، وقتی [[رسیدن|رسید]]، '''بر میگردانمش'''.|باشه، وقتی {{-|رسمدن|برسمَد}}، '''{{-*|ببرگرمانّم}}''' {{-|اش}}.}} | ||
* {{×-|واروندن}} | * {{×-|واروندن}} | ||
*: {{×م/فا|با '''وارون کردن''' «ایران»، [[کلمه (؟)|کلمه]] «ناریا» [[ساخته شدن|ساخته میشود]].|با '''{{-*|واروندن}}''' «ایران»، واژه «ناریا» {{-|سازشتن|بسازشد}}.}} | *: {{×م/فا|با '''وارون کردن''' «ایران»، [[کلمه (؟)|کلمه]] «ناریا» [[ساخته شدن|ساخته میشود]].|با '''{{-*|واروندن}}''' «ایران»، واژه «ناریا» {{-|سازشتن|بسازشد}}.}} | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*: {{×م/فا|وقتی [[اوضاع|اوضاعش]] [[وخیم شدن|وخیم شد]]، کاپشنش را '''برگرداند'''.|وقتی {{-|وضعیت}} {{-|اش}} {{-|وخیمشتن|وخیمشت}}، کاپشن {{-|اش}} را '''{{-*|پشرود}}'''.}} | *: {{×م/فا|وقتی [[اوضاع|اوضاعش]] [[وخیم شدن|وخیم شد]]، کاپشنش را '''برگرداند'''.|وقتی {{-|وضعیت}} {{-|اش}} {{-|وخیمشتن|وخیمشت}}، کاپشن {{-|اش}} را '''{{-*|پشرود}}'''.}} | ||
* {{×-|کلتهدن}} | * {{×-|کلتهدن}} | ||
*: {{×م/فا|علی [[راننده (؟)|راننده]] خوبی [[بودن|است]]، طوریکه [[توانستن|میتواند]] در یک کوچه باریک هم ماشین را '''برگرداند'''.|علی {{-|روننده}} خوب {{-|هی}} {{-| | *: {{×م/فا|علی [[راننده (؟)|راننده]] خوبی [[بودن|است]]، طوریکه [[توانستن|میتواند]] در یک کوچه باریک هم ماشین را '''برگرداند'''.|علی {{-|روننده}} خوب {{-|هی}} {{-|ئدن|ئَد}}، {{-|بطوریکه}} {{-|توانائدن|توانائَد}} در {{-|یه}} کوچه باریک هم خودرو را '''{{-*|بکلتهَد}}'''.}} | ||
* {{×-|کرچتن}} | * {{×-|کرچتن}} | ||
*: {{×م/فا|آن [[شوینده (؟)|شوینده]]، رنگ پیراهنم را '''برگرداند'''.|{{-|شویاء}} {{-|هه}} رنگ پیراهن {{-|ام}} را '''{{-*|کرچت}}'''.}} | *: {{×م/فا|آن [[شوینده (؟)|شوینده]]، رنگ پیراهنم را '''برگرداند'''.|{{-|شویاء}} {{-|هه}} رنگ پیراهن {{-|ام}} را '''{{-*|کرچت}}'''.}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۳۳
عَبِرات ([؟] عبارت) «برگرداندن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- لیرِسْتَن:❖ مورد آوردن با برگشتن از جایی قرار دادن؛
- بَرْگَرْدَن:❖ مورد برگردانده شدن قرار دادن؛
- بَرْگَرِمانْدَن:❖ مورد برگشتن قرار دادن؛
- وارونْدَن:❖ مورد وارونشدن قرار دادن؛
- مثال. با وارون کردن «ایران»، کلمه «ناریا» ساخته میشود.معادل: با وارونْدَن (؟ مورد وارونشدن قرار دادن) «ایران»، واژه «ناریا» بِسازِشَد ([؟] مورد ساختهشدن قرار داده بشود).
- وَرْگَنْدَن:❖ مورد چرخاندهشدن قرار دادن؛
- مثال. وقتی بچه بودم، میتوانستم با یک ضربه یک کارت را برگردانم!معادل: وقتی بچه ئِسْدَم ([؟] بودم (فعل ربط))، تَوانائْدَم ([؟] توانا بودم) با یک ضربه یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کارت را بِوَرْگَنَم (؟ مورد چرخاندهشدن قرار بدهم)!
- پُشْرودَن:❖ مورد پشترو شدن قرار دادن؛
- کَلْتِهْدَن:❖ مورد سروته شدن قرار دادن؛
- مثال. علی راننده خوبی است، طوریکه میتواند در یک کوچه باریک هم ماشین را برگرداند.معادل: علی رونَنْدِه ([؟] راننده) خوب هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ئَد ([؟] است (فعل ربط))، بِطوریکِه ([؟] بهطوریکه) تَوانائَد ([؟] توانا است) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کوچه باریک هم خودرو را بِکَلْتِهَد (؟ مورد سروته شدن قرار بدهد).
- کَرِچْتَن:❖ مورد بیریخت شدن قرار دادن؛
- تَرْجُمْدَن:❖ مورد ترجمهشدن قرار دادن؛
- مثال. باید این سندها را به فارسی برگردانیم.معادل: بایَد ([؟] باید) این سَنَدْنامِهها ([؟] سندها (کاغذی)) را به فارسی بِتَرْجُمیم (؟ مورد ترجمهشدن قرار بدهیم).
همچنین ببین: باز گرداندن؛ برعکس کردن؛ عکس کردن؛ بازگشت دادن؛ پس دادن؛ وارون کردن؛ پشت رو کردن؛ سروته کردن؛ از ریخت انداختن؛ ترجمه کردن