پرش به محتوا

فروکاودن

از واژسین

مصدر «فُروکاوْدَن»، به‌معنی «مورد کاوش از درون قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی درون یک عالم، از دید درونی همان عالم، مورد کاوش و بررسی قرار بگیرد. این مصدر از «فرو [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/فرو] + کاودن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «فُروکاوْدَن»

بن‌های تصریفی «فُروکاوْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «فُروکاوِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «فُروکاوْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «فُروکاوِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «فُروکاو»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «فُروکاوِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «فُروکاوْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «فُروکاوِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «فروکاودن». فرایند کاوْدَن ([؟] مورد کاویده‌شدن قرار دادن) چیزی بِقَص ([؟] به‌قصد) شِناسْدَن ([؟] مورد شناخته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) عالم اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد کاوش از درون قرار دادن»]
    🚀مثال. فُروکاوْدَن (؟ مورد کاوش از درون قرار دادن) در کهکشان راه شیری شَدّاً ([؟] به‌حالت شدید) هیجان‌انگیز ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: کاوش کردن درون کهکشان راه شیری شدیدا هیجان‌انگیز است.
    🚀مثال. آیا روزی فُروکاوْدَن (؟ مورد کاوش از درون قرار دادن) در جهان الکترون‌ها برای انسان‌ها بِمُکِنْمائِشَد ([؟] ممکن بشود)؟🌐ترجمه: آیا روزی کاوش کردن درون جهان الکترون‌ها برای انسان ممکن می‌شود؟

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /فُروکاوْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «فروکاودن»: بن گذشته در گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوِتْد»؛ بن گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوْد»؛ بن آینده در گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوِتْن»«فُروکاو» (بن‌کنون «فروکاودن»)، ؛ بن گذشته در آینده «فروکاودن»: «فُروکاوِنْت»؛ بن آینده «فروکاودن»: «فُروکاوْن»؛ بن آینده در آینده «فروکاودن»: «فُروکاوِنْن»
  1. تعریف «فروکاودن». چیزی را بِقَص ([؟] به‌قصد) شِناسْدَن ([؟] مورد شناخته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) عالم اَش ([؟] آن/آنرا) کاوْدَن ([؟] مورد کاویده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد کاوش از درون قرار دادن»]
    🚀مثال. برای یابْدَن ([؟] مورد پیدا‌شدن قرار دادن) خِبْط ([؟] خِبط (خطا))، هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) آن را بِفُروکاویم (؟ مورد کاوش از درون قرار بدهیم).🌐ترجمه: برای یافتن خطا بهتر است آن را از درون کاوش کنیم.
    🚀مثال. اِیْکاش ([؟] ای کاش) تَوانائْدَم ([؟] توانا بودم) با یک ربات فُروبینالی ([؟] میکروسکوپی) در جهان اتم‌ها بِفُروکاوْدَم (؟ مورد کاوش از درون قرار بدادم)!🌐ترجمه: ای‌کاش می‌توانستم با یک ربات میکروسکوپی در جهان اتم‌ها از درون کاوش می‌کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «فُروکاوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:فروکاوتدم آواثاء:فروکاوتدی فُروکاوِتْد آواثاء:فروکاوتدیم آواثاء:فروکاوتدید آواثاء:فروکاوتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] فُروکاوْدَم آواثاء:فروکاودی فُروکاوْد آواثاء:فروکاودیم آواثاء:فروکاودید آواثاء:فروکاودند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:فروکاوتنم آواثاء:فروکاوتنی آواثاء:فروکاوتند آواثاء:فروکاوتنیم آواثاء:فروکاوتنید آواثاء:فروکاوتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:فروکاوم آواثاء:فروکاوی آواثاء:فروکاوَد آواثاء:فروکاویم آواثاء:فروکاوید آواثاء:فروکاوند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:فروکاونتم آواثاء:فروکاونتی فُروکاوِنْت آواثاء:فروکاونتیم آواثاء:فروکاونتید آواثاء:فروکاونتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:فروکاونم آواثاء:فروکاونی آواثاء:فروکاونَد آواثاء:فروکاونیم آواثاء:فروکاونید آواثاء:فروکاونند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:فروکاوننم آواثاء:فروکاوننی آواثاء:فروکاوننَد آواثاء:فروکاوننیم آواثاء:فروکاوننید آواثاء:فروکاوننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «فُروکاوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بفروکاو - - آواثاء:بفروکاوید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نفروکاو - - آواثاء:نفروکاوید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نافروکاو - - آواثاء:نافروکاوید -

ترجمه

کاوْدَن (؟ مورد کاویده‌شدن قرار دادن) چیزی از درون

ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: To probe into؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: To delve into