پرش به محتوا

تآشندن

از واژسین

مصدر «تَآشِنْدَن» به‌معنی «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن کسی یا چیزی، چیزی دیگر را به‌شکل ابتدایی بشناسد. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـآشندن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَآشِنْدَن»

بن‌های تصریفی «تَآشِنْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَآشِنِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَآشِنْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَآشِنِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَآشِن»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَآشِنِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَآشِنْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَآشِنِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «آشِنْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. تَآشِنْدَن (؟ مورد آشنایی‌یافته قرار دادن) دانش‌آموزان بِهَم ([؟] به هم) وَظِفْماء ([؟] وظیفه) آموزگار ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: آشنا کردن دانش‌آموزان به‌هم وظیفه آموزگار است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَآشِنْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تآشندن»: بن گذشته در گذشته «تآشندن»: «تَآشِنِتْد»؛ بن گذشته «تآشندن»: «تَآشِنْد»؛ بن آینده در گذشته «تآشندن»: «تَآشِنِتْن»«تَآشِن» (بن‌کنون «تآشندن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تآشندن»: «تَآشِنِنْت»؛ بن آینده «تآشندن»: «تَآشِنْن»؛ بن آینده در آینده «تآشندن»: «تَآشِنِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «آشِنْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. آموزگار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دانش‌آموزان اَش ([؟] آن/آنرا) را بِهَم ([؟] به هم) تَآشِنْد (؟ مورد آشنایی‌یافته قرار دادن).🌐ترجمه: آن آموزگار دانش‌آموزانش را باهم آشنا کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَآشِنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تآشنتدم آواثاء:تآشنتدی تَآشِنِتْد آواثاء:تآشنتدیم آواثاء:تآشنتدید آواثاء:تآشنتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:تآشندم آواثاء:تآشندی تَآشِنْد آواثاء:تآشندیم آواثاء:تآشندید آواثاء:تآشندند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تآشنتنم آواثاء:تآشنتنی آواثاء:تآشنتند آواثاء:تآشنتنیم آواثاء:تآشنتنید آواثاء:تآشنتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تآشنم آواثاء:تآشنی آواثاء:تآشنَد آواثاء:تآشنیم آواثاء:تآشنید آواثاء:تآشنند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تآشننتم آواثاء:تآشننتی تَآشِنِنْت آواثاء:تآشننتیم آواثاء:تآشننتید آواثاء:تآشننتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تآشننم آواثاء:تآشننی آواثاء:تآشننَد آواثاء:تآشننیم آواثاء:تآشننید آواثاء:تآشننند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تآشنننم آواثاء:تآشنننی آواثاء:تآشنننَد آواثاء:تآشنننیم آواثاء:تآشنننید آواثاء:تآشنننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَآشِنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتآشن - - آواثاء:بتآشنید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتآشن - - آواثاء:نتآشنید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتآشن - - آواثاء:ناتآشنید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «آشِنْدَن (؟ مورد آشنایی‌یافتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تآشندن»: To familiarize؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تآشندن»: To introduce