پرش به محتوا

کتمدن

از واژسین

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /کُتِمْدَن/📥 ریشه‌شناسی: کتمـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «کتمدن». فرایند پِنْهیدَن ([؟] مورد آشکار نکردن قرار دادن) وَقَعِیَّت ([؟] واقعیت) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «معناء:کتمدن»]
    🚀مثال. کُتِمْدَن (؟ معناء:کتمدن) گواه خدا گناه بزرگ هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /کُتِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «کتمدن»: «کُتِمْد» (بن‌گذشته «کتمدن»)، «کُتِم» (بن‌کنون «کتمدن»)، «کُتِمْن» (بن‌آینده «کتمدن»)
  1. تعریف «کتمدن». وَقَعِیَّت ([؟] واقعیت) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را پِنْهیدَن ([؟] مورد آشکار نکردن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «معناء:کتمدن»]
    الگو:مثال
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «کُتِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:کتمدم آواثاء:کتمدی کُتِمْد آواثاء:کتمدیم آواثاء:کتمدید آواثاء:کتمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:کتمدم ناآواثاء:کتمدی ناکُتِمْد ناآواثاء:کتمدیم ناآواثاء:کتمدید ناآواثاء:کتمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:کتمم آواثاء:کتمی آواثاء:کتمَد آواثاء:کتمیم آواثاء:کتمید آواثاء:کتمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:کتمم ناآواثاء:کتمی ناآواثاء:کتمَد ناآواثاء:کتمیم ناآواثاء:کتمید ناآواثاء:کتمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:کتمنم آواثاء:کتمنی آواثاء:کتمنَد آواثاء:کتمنیم آواثاء:کتمنید آواثاء:کتمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:کتمنم ناآواثاء:کتمنی ناآواثاء:کتمنَد ناآواثاء:کتمنیم ناآواثاء:کتمنید ناآواثاء:کتمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «کُتِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:کتمدم بِآواثاء:کتمدی بِکُتِمْد بِآواثاء:کتمدیم بِآواثاء:کتمدید بِآواثاء:کتمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:کتمدم نَآواثاء:کتمدی نَکُتِمْد نَآواثاء:کتمدیم نَآواثاء:کتمدید نَآواثاء:کتمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:کتمم بِآواثاء:کتمی بِآواثاء:کتمَد بِآواثاء:کتمیم بِآواثاء:کتمید بِآواثاء:کتمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:کتمم نَآواثاء:کتمی نَآواثاء:کتمَد نَآواثاء:کتمیم نَآواثاء:کتمید نَآواثاء:کتمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:کتمنم بِآواثاء:کتمنی بِآواثاء:کتمنَد بِآواثاء:کتمنیم بِآواثاء:کتمنید بِآواثاء:کتمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:کتمنم نَآواثاء:کتمنی نَآواثاء:کتمنَد نَآواثاء:کتمنیم نَآواثاء:کتمنید نَآواثاء:کتمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «کُتِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بکتم - - آواثاء:بکتمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نکتم - - آواثاء:نکتمید -

ترجمه

پِنْهیدَن (؟ مورد آشکار نکردن قرار دادن) وَقَعِیَّت (؟ واقعیت) هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «کتمدن»: To hide؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «کتمدن»: To cover up

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «کُتِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتممدن|آواثاء:کتممدن]] ([؟] معناء:کتممدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتممادن|آواثاء:کتممادن]] ([؟] معناء:کتممادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمماندن|آواثاء:کتمماندن]] ([؟] معناء:کتمماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمماردن|آواثاء:کتمماردن]] ([؟] معناء:کتمماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتممابدن|آواثاء:کتممابدن]] ([؟] معناء:کتممابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتممژدن|آواثاء:کتممژدن]] ([؟] معناء:کتممژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌کُتِمْدَن ([؟] معناء:کتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمادن|آواثاء:کتمادن]] ([؟] معناء:کتمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتماندن|آواثاء:کتماندن]] ([؟] معناء:کتماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتماردن|آواثاء:کتماردن]] ([؟] معناء:کتماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمابدن|آواثاء:کتمابدن]] ([؟] معناء:کتمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمژدن|آواثاء:کتمژدن]] ([؟] معناء:کتمژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشتن|آواثاء:کتمشتن]] ([؟] معناء:کتمشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتماشتن|آواثاء:کتماشتن]] ([؟] معناء:کتماشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمانشتن|آواثاء:کتمانشتن]] ([؟] معناء:کتمانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمارشتن|آواثاء:کتمارشتن]] ([؟] معناء:کتمارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمابشتن|آواثاء:کتمابشتن]] ([؟] معناء:کتمابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمژشتن|آواثاء:کتمژشتن]] ([؟] معناء:کتمژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشاندن|آواثاء:کتمشاندن]] ([؟] معناء:کتمشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشاردن|آواثاء:کتمشاردن]] ([؟] معناء:کتمشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشابدن|آواثاء:کتمشابدن]] ([؟] معناء:کتمشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشژدن|آواثاء:کتمشژدن]] ([؟] معناء:کتمشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «کُتِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفمدن|آواثاء:کتمفمدن]] ([؟] معناء:کتمفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفمادن|آواثاء:کتمفمادن]] ([؟] معناء:کتمفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفماندن|آواثاء:کتمفماندن]] ([؟] معناء:کتمفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفماردن|آواثاء:کتمفماردن]] ([؟] معناء:کتمفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفمابدن|آواثاء:کتمفمابدن]] ([؟] معناء:کتمفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفمژدن|آواثاء:کتمفمژدن]] ([؟] معناء:کتمفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفتن|آواثاء:کتمفتن]] ([؟] معناء:کتمفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفادن|آواثاء:کتمفادن]] ([؟] معناء:کتمفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفاندن|آواثاء:کتمفاندن]] ([؟] معناء:کتمفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفاردن|آواثاء:کتمفاردن]] ([؟] معناء:کتمفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفابدن|آواثاء:کتمفابدن]] ([؟] معناء:کتمفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفژدن|آواثاء:کتمفژدن]] ([؟] معناء:کتمفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفشتن|آواثاء:کتمفشتن]] ([؟] معناء:کتمفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفاشتن|آواثاء:کتمفاشتن]] ([؟] معناء:کتمفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفانشتن|آواثاء:کتمفانشتن]] ([؟] معناء:کتمفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفارشتن|آواثاء:کتمفارشتن]] ([؟] معناء:کتمفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفابشتن|آواثاء:کتمفابشتن]] ([؟] معناء:کتمفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمفژشتن|آواثاء:کتمفژشتن]] ([؟] معناء:کتمفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشفاندن|آواثاء:کتمشفاندن]] ([؟] معناء:کتمشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشفاردن|آواثاء:کتمشفاردن]] ([؟] معناء:کتمشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشفابدن|آواثاء:کتمشفابدن]] ([؟] معناء:کتمشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشفژدن|آواثاء:کتمشفژدن]] ([؟] معناء:کتمشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «کُتِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخمدن|آواثاء:کتمخمدن]] ([؟] معناء:کتمخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخمادن|آواثاء:کتمخمادن]] ([؟] معناء:کتمخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخماندن|آواثاء:کتمخماندن]] ([؟] معناء:کتمخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخماردن|آواثاء:کتمخماردن]] ([؟] معناء:کتمخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخمابدن|آواثاء:کتمخمابدن]] ([؟] معناء:کتمخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخمژدن|آواثاء:کتمخمژدن]] ([؟] معناء:کتمخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمختن|آواثاء:کتمختن]] ([؟] معناء:کتمختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخادن|آواثاء:کتمخادن]] ([؟] معناء:کتمخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخاندن|آواثاء:کتمخاندن]] ([؟] معناء:کتمخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخاردن|آواثاء:کتمخاردن]] ([؟] معناء:کتمخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخابدن|آواثاء:کتمخابدن]] ([؟] معناء:کتمخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخژدن|آواثاء:کتمخژدن]] ([؟] معناء:کتمخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخشتن|آواثاء:کتمخشتن]] ([؟] معناء:کتمخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخاشتن|آواثاء:کتمخاشتن]] ([؟] معناء:کتمخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخانشتن|آواثاء:کتمخانشتن]] ([؟] معناء:کتمخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخارشتن|آواثاء:کتمخارشتن]] ([؟] معناء:کتمخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخابشتن|آواثاء:کتمخابشتن]] ([؟] معناء:کتمخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمخژشتن|آواثاء:کتمخژشتن]] ([؟] معناء:کتمخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشخاندن|آواثاء:کتمشخاندن]] ([؟] معناء:کتمشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشخاردن|آواثاء:کتمشخاردن]] ([؟] معناء:کتمشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشخابدن|آواثاء:کتمشخابدن]] ([؟] معناء:کتمشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کتمشخژدن|آواثاء:کتمشخژدن]] ([؟] معناء:کتمشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «کُتِمْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تکتمدن|آواثاء:تکتمدن]] ([؟] معناء:تکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شکتمدن|آواثاء:شکتمدن]] ([؟] معناء:شکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مکتمدن|آواثاء:مکتمدن]] ([؟] معناء:مکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انکتمدن|آواثاء:انکتمدن]] ([؟] معناء:انکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امکتمدن|آواثاء:امکتمدن]] ([؟] معناء:امکتمدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئکتمدن|آواثاء:ئکتمدن]] ([؟] معناء:ئکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئکتمدن|آواثاء:مئکتمدن]] ([؟] معناء:مئکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئکتمدن|آواثاء:وئکتمدن]] ([؟] معناء:وئکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئکتمدن|آواثاء:هئکتمدن]] ([؟] معناء:هئکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئکتمدن|آواثاء:فئکتمدن]] ([؟] معناء:فئکتمدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثکتمدن|آواثاء:ثکتمدن]] ([؟] معناء:ثکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بکتمدن|آواثاء:بکتمدن]] ([؟] معناء:بکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نکتمدن|آواثاء:نکتمدن]] ([؟] معناء:نکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پکتمدن|آواثاء:پکتمدن]] ([؟] معناء:پکتمدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وکتمدن|آواثاء:وکتمدن]] ([؟] معناء:وکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فکتمدن|آواثاء:فکتمدن]] ([؟] معناء:فکتمدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هکتمدن|آواثاء:هکتمدن]] ([؟] معناء:هکتمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یکتمدن|آواثاء:یکتمدن]] ([؟] معناء:یکتمدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی