هدیدن
ظاهر
مصدر «هُدیدَن»، به معنی «هدایت کردن»، از «هدایت + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «هُدید»، «هُد»، و «هُدین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /هُدیدَن/📥 ❖ریشهشناسی: هدایت + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | متضاد «هدیدن»: گُمْرَهْتَن ([؟] مورد گمراهشدن قرار دادن)
- تعریف «هدیدن». فرایند فَرْمودَن ([؟] مورد ابلاغ قرار دادن) روالها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بقصد نِیْلْدَن ([؟] به دستیابی رساندن) هدف هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «هدایت کردن»]
- مثال. هُدیدَن (؟ هدایت کردن) گروه فَرْمِثَنْدِهها ([؟] برنامهنویسها) با حسن ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /هُدیدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «هدیدن»: ▶ «هُدید» (بنگذشته «هدیدن»)، «هُد» (بنکنون «هدیدن»)، «هُدین» (بنآینده «هدیدن») ◀
- تعریف «هدیدن». روالها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بقصد نِیْلْدَن ([؟] به دستیابی رساندن) هدف هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) فَرْمودَن ([؟] مورد ابلاغ قرار دادن): [💬یا بعبارتی «هدایت کردن»]
- مثال. حسن گروه فَرْمِثَنْدِهها ([؟] برنامهنویسها) را فیهُدَد (؟ داشت هدایت میکرد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «هُدیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بهد | - | - | آواثاء:بهدید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نهد | - | - | آواثاء:نهدید | - |
ترجمه
فَرْمودَن (؟ مورد ابلاغ قرار دادن) روالها