پرش به محتوا

مجبدن

از واژسین

مصدر «مُجِبْدَن» به‌معنی «مورد مجاب‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فراثاء:مجبدن این مصدر از «مجبـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «مُجِبْدَن»

بن‌های تصریفی «مُجِبْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «مجبدن». فرایند اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیرگرفتن قرار دادن) گرایش یا میل کسی برای اَنِجْدَن ([؟] مورد انجام‌شدن قرار دادن) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیان‌شدن قرار دادن) جنبه‌های مثبت:‌ [💬یا بعبارتی «مورد مجاب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای مُجِبْدَن (؟ مورد مجاب‌شدن قرار دادن) پدر اَت ([؟] تو)، میزان سودی که تا سال آینده بِکَسِبید ([؟] کسب بکنید) را بِهِش ([؟] به او/آن) بگو.

عملواژه

  1. تعریف «مجبدن». گرایش یا میل کسی را برای اَنِجْدَن ([؟] مورد انجام‌شدن قرار دادن) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیان‌شدن قرار دادن) جنبه‌های مثبت، اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیرگرفتن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد مجاب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. پدر اَم ([؟] من/خودم) را، با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیان‌شدن قرار دادن) میزان سودی که تا سال آینده بِکَسِبْنیم ([؟] مورد کسب‌شدن قرار خواهیم داد)، مُجابْدَم (؟ مورد مجاب‌شدن قرار دادم) تا پَسَنْداز ([؟] پس‌انداز) اَش ([؟] آن/آنرا) را روی طَرِح ([؟] طرح) اَم ([؟] من/خودم) بِتُمْثَمَرَد ([؟] مورد ثمردهی احتمالی قرار بدهد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «مُجِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:مجبدم آواثاء:مجبدی آواثاء:مجبد آواثاء:مجبدیم آواثاء:مجبدید آواثاء:مجبدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:مجبم آواثاء:مجبی آواثاء:مجبَد آواثاء:مجبیم آواثاء:مجبید آواثاء:مجبند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:مجبنم آواثاء:مجبنی آواثاء:مجبنَد آواثاء:مجبنیم آواثاء:مجبنید آواثاء:مجبنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:مجبدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «مُجِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بمجب - - آواثاء:بمجبید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نمجب - - آواثاء:نمجبید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نامجب - - آواثاء:نامجبید -

ترجمه

اَثَرْدَن (؟ مورد تاثیرگرفتن قرار دادن) گرایش یا میل
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «مجبدن»: To convince؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «مجبدن»: To persuade