مجابدن
ظاهر
مصدر «مُجابْدَن»، بهمعنی «مورد مجابشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فراثاء:مجابدن این مصدر از «مجابـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «مُجابْدَن»
بنهای تصریفی «مُجابْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـتد» یا «ـتن» با «ـدت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پیشگذشته}}»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «مُجابْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» یا «ـتن» با «ـِدْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پسگذشته}}»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «مُجاب»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پیشآینده}}»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما ← «مُجابْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پسآینده}}»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /مُجابْدَن/📥 ریشهشناسی: مجابـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «مجابدن»: ربطاء:مجابدن/ضد | معکوس(های) «مجابدن»: ربطاء:مجابدن/پاد
- تعریف «مجابدن». فرایند اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیر قرار دادن) گرایش یا میل کسی برای اَنِجْدَن ([؟] مورد انجامشدن قرار دادن) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیانشدن قرار دادن) جنبههای مثبت: [💬یا بعبارتی «مورد مجابشدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /مُجابْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «مجابدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «مجابدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پیشگذشته}}»؛ بن گذشته «مجابدن»: ↦«مُجابْد»↤؛ بن آینده در گذشته «مجابدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پسگذشته}}»⟼«مُجاب» (بنکنون «مجابدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «مجابدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پیشآینده}}»؛ بن آینده «مجابدن»: ↦«مُجابْن»؛ بن آینده در آینده «مجابدن»: ↤«{{:آواثاء:بنجثاء:مجابدن/پسآینده}}»◀
- تعریف «مجابدن». گرایش یا میل کسی را برای اَنِجْدَن ([؟] مورد انجامشدن قرار دادن) کار هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیانشدن قرار دادن) جنبههای مثبت، اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیر قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مجابشدن قرار دادن»]
- مثال. پدر اَم ([؟] من/خودم) را، با بَیِّنْدَن ([؟] مورد بیانشدن قرار دادن) میزان سودی که تا سال آینده بِکَسِبْنیم ([؟] مورد کسبشدن قرار خواهیم داد)، مُجابْدَم (؟ مورد مجابشدن قرار دادم) تا پَسَنْداز ([؟] پسانداز) اَش ([؟] آن/آنرا) را روی طَرِح ([؟] طرح) اَم ([؟] من/خودم) بِتُمْثَمَرَد ([؟] مورد ثمردهی احتمالی قرار بدهد).
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «مُجابْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بمجاب | - | - | آواثاء:بمجابید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نمجاب | - | - | آواثاء:نمجابید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نامجاب | - | - | آواثاء:نامجابید | - |
ترجمه
اَثَرْدَن (؟ مورد تاثیر قرار دادن) گرایش یا میل
- ترجمه (معادل) انگلیسی «مجابدن»: To convince؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «مجابدن»: To persuade
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا