صدقدن
ظاهر
مصدر «صَدِقْدَن»، به معنی «مورد تصدیقشدن قرار دادن»، از «صدقـ + ـیدن» ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «صَدَقْد»، «صَدَق»، و «صَدِقْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- تعریف «صدقدن». فرایند نِمودَن ([؟] نشان دادن) صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ازطریق اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) پَذیرْماء ([؟] پذیرفتهشونده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد تصدیقشدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /صَدِقْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «صدقدن»: ▶ «صَدَقْد» (بنگذشته «صدقدن»)، «صَدَق» (بنکنون «صدقدن»)، «صَدِقْن» (بنآینده «صدقدن») ◀
- تعریف «صدقدن». صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را ازطریق اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) پَذیرْماء ([؟] پذیرفتهشونده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نِمودَن ([؟] نشان دادن): [💬یا بعبارتی «مورد تصدیقشدن قرار دادن»]
- مثال. قرآن کتابهای آسمانی پیشین اَش ([؟] آن/آنرا) را صَدِقْدِه ئَد (؟ مورد تصدیقشدن قرار داده است).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «صَدِقْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بصدق | - | - | آواثاء:بصدقید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نصدق | - | - | آواثاء:نصدقید | - |
ترجمه
نِمودَن (؟ نشان دادن) صدق
- ترجمه (معادل) انگلیسی «صدقدن»: To acknowledge