دروغپتن
ظاهر
مصدر «دُروغِپْتَن»، به معنی «دروغ انگاشتن»، از «دروغـ + ـپتن [※ فراثاء:مصدرساز/پتن] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:دروغپت»، «آواثاء:دروغپ»، و «آواثاء:دروغپن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /دُروغِپْتَن/📥 ریشهشناسی: دروغـ + ـپتن [※ فراثاء:مصدرساز/پتن]
- تعریف «دروغپتن». فرایند دروغ اِنُگْدَن ([؟] مورد انگار قرار دادن) حقیقت چیزی: [💬یا بعبارتی «دروغ انگاشتن»]
- مثال. کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) دُروغِپْتَن (؟ دروغ انگاشتن) نشانههای ما را کوچک بِاِنُگَنْد ([؟] بِاِنْگارَند).
عملواژه
- ️تلفظ: /دُروغِپْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «دروغپتن»: ▶ «آواثاء:دروغپت» (بنگذشته «دروغپتن»)، «آواثاء:دروغپ» (بنکنون «دروغپتن»)، «آواثاء:دروغپن» (بنآینده «دروغپتن») ◀
- تعریف «دروغپتن». حقیقت چیزی را دروغ اِنُگْدَن ([؟] مورد انگار قرار دادن): [💬یا بعبارتی «دروغ انگاشتن»]
- مثال. آیا کُفْرَنْدِگان ([؟] کافران) عذاب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را دُروغِپَنْد (؟ دروغ انگارند)؟
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «دُروغِپْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بدروغپ | - | - | آواثاء:بدروغپید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:ندروغپ | - | - | آواثاء:ندروغپید | - |
ترجمه
دروغ اِنُگْدَن
- ترجمه (معادل) انگلیسی «دروغپتن»: To perceive a truth as a lie
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «دُروغِپْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[دروغپمدن|آواثاء:دروغپمدن]] ([؟] معناء:دروغپمدن) | [[دروغپمادن|آواثاء:دروغپمادن]] ([؟] معناء:دروغپمادن) | [[دروغپماندن|آواثاء:دروغپماندن]] ([؟] معناء:دروغپماندن) | [[دروغپماردن|آواثاء:دروغپماردن]] ([؟] معناء:دروغپماردن) | [[دروغپمابدن|آواثاء:دروغپمابدن]] ([؟] معناء:دروغپمابدن) | [[دروغپمژدن|آواثاء:دروغپمژدن]] ([؟] معناء:دروغپمژدن) |
کُنادین- | دُروغِپْتَن ([؟] دروغ انگاشتن) | [[دروغپادن|آواثاء:دروغپادن]] ([؟] معناء:دروغپادن) | [[دروغپاندن|آواثاء:دروغپاندن]] ([؟] معناء:دروغپاندن) | [[دروغپاردن|آواثاء:دروغپاردن]] ([؟] معناء:دروغپاردن) | [[دروغپابدن|آواثاء:دروغپابدن]] ([؟] معناء:دروغپابدن) | [[دروغپژدن|آواثاء:دروغپژدن]] ([؟] معناء:دروغپژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[دروغپشتن|آواثاء:دروغپشتن]] ([؟] معناء:دروغپشتن) | [[دروغپاشتن|آواثاء:دروغپاشتن]] ([؟] معناء:دروغپاشتن) | [[دروغپانشتن|آواثاء:دروغپانشتن]] ([؟] معناء:دروغپانشتن) | [[دروغپارشتن|آواثاء:دروغپارشتن]] ([؟] معناء:دروغپارشتن) | [[دروغپابشتن|آواثاء:دروغپابشتن]] ([؟] معناء:دروغپابشتن) | [[دروغپژشتن|آواثاء:دروغپژشتن]] ([؟] معناء:دروغپژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[دروغپشاندن|آواثاء:دروغپشاندن]] ([؟] معناء:دروغپشاندن) | [[دروغپشاردن|آواثاء:دروغپشاردن]] ([؟] معناء:دروغپشاردن) | [[دروغپشابدن|آواثاء:دروغپشابدن]] ([؟] معناء:دروغپشابدن) | [[دروغپشژدن|آواثاء:دروغپشژدن]] ([؟] معناء:دروغپشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «دُروغِپْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[دروغپفمدن|آواثاء:دروغپفمدن]] ([؟] معناء:دروغپفمدن) | [[دروغپفمادن|آواثاء:دروغپفمادن]] ([؟] معناء:دروغپفمادن) | [[دروغپفماندن|آواثاء:دروغپفماندن]] ([؟] معناء:دروغپفماندن) | [[دروغپفماردن|آواثاء:دروغپفماردن]] ([؟] معناء:دروغپفماردن) | [[دروغپفمابدن|آواثاء:دروغپفمابدن]] ([؟] معناء:دروغپفمابدن) | [[دروغپفمژدن|آواثاء:دروغپفمژدن]] ([؟] معناء:دروغپفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[دروغپفتن|آواثاء:دروغپفتن]] ([؟] معناء:دروغپفتن) | [[دروغپفادن|آواثاء:دروغپفادن]] ([؟] معناء:دروغپفادن) | [[دروغپفاندن|آواثاء:دروغپفاندن]] ([؟] معناء:دروغپفاندن) | [[دروغپفاردن|آواثاء:دروغپفاردن]] ([؟] معناء:دروغپفاردن) | [[دروغپفابدن|آواثاء:دروغپفابدن]] ([؟] معناء:دروغپفابدن) | [[دروغپفژدن|آواثاء:دروغپفژدن]] ([؟] معناء:دروغپفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[دروغپفشتن|آواثاء:دروغپفشتن]] ([؟] معناء:دروغپفشتن) | [[دروغپفاشتن|آواثاء:دروغپفاشتن]] ([؟] معناء:دروغپفاشتن) | [[دروغپفانشتن|آواثاء:دروغپفانشتن]] ([؟] معناء:دروغپفانشتن) | [[دروغپفارشتن|آواثاء:دروغپفارشتن]] ([؟] معناء:دروغپفارشتن) | [[دروغپفابشتن|آواثاء:دروغپفابشتن]] ([؟] معناء:دروغپفابشتن) | [[دروغپفژشتن|آواثاء:دروغپفژشتن]] ([؟] معناء:دروغپفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[دروغپشفاندن|آواثاء:دروغپشفاندن]] ([؟] معناء:دروغپشفاندن) | [[دروغپشفاردن|آواثاء:دروغپشفاردن]] ([؟] معناء:دروغپشفاردن) | [[دروغپشفابدن|آواثاء:دروغپشفابدن]] ([؟] معناء:دروغپشفابدن) | [[دروغپشفژدن|آواثاء:دروغپشفژدن]] ([؟] معناء:دروغپشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «دُروغِپْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[دروغپخمدن|آواثاء:دروغپخمدن]] ([؟] معناء:دروغپخمدن) | [[دروغپخمادن|آواثاء:دروغپخمادن]] ([؟] معناء:دروغپخمادن) | [[دروغپخماندن|آواثاء:دروغپخماندن]] ([؟] معناء:دروغپخماندن) | [[دروغپخماردن|آواثاء:دروغپخماردن]] ([؟] معناء:دروغپخماردن) | [[دروغپخمابدن|آواثاء:دروغپخمابدن]] ([؟] معناء:دروغپخمابدن) | [[دروغپخمژدن|آواثاء:دروغپخمژدن]] ([؟] معناء:دروغپخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[دروغپختن|آواثاء:دروغپختن]] ([؟] معناء:دروغپختن) | [[دروغپخادن|آواثاء:دروغپخادن]] ([؟] معناء:دروغپخادن) | [[دروغپخاندن|آواثاء:دروغپخاندن]] ([؟] معناء:دروغپخاندن) | [[دروغپخاردن|آواثاء:دروغپخاردن]] ([؟] معناء:دروغپخاردن) | [[دروغپخابدن|آواثاء:دروغپخابدن]] ([؟] معناء:دروغپخابدن) | [[دروغپخژدن|آواثاء:دروغپخژدن]] ([؟] معناء:دروغپخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[دروغپخشتن|آواثاء:دروغپخشتن]] ([؟] معناء:دروغپخشتن) | [[دروغپخاشتن|آواثاء:دروغپخاشتن]] ([؟] معناء:دروغپخاشتن) | [[دروغپخانشتن|آواثاء:دروغپخانشتن]] ([؟] معناء:دروغپخانشتن) | [[دروغپخارشتن|آواثاء:دروغپخارشتن]] ([؟] معناء:دروغپخارشتن) | [[دروغپخابشتن|آواثاء:دروغپخابشتن]] ([؟] معناء:دروغپخابشتن) | [[دروغپخژشتن|آواثاء:دروغپخژشتن]] ([؟] معناء:دروغپخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[دروغپشخاندن|آواثاء:دروغپشخاندن]] ([؟] معناء:دروغپشخاندن) | [[دروغپشخاردن|آواثاء:دروغپشخاردن]] ([؟] معناء:دروغپشخاردن) | [[دروغپشخابدن|آواثاء:دروغپشخابدن]] ([؟] معناء:دروغپشخابدن) | [[دروغپشخژدن|آواثاء:دروغپشخژدن]] ([؟] معناء:دروغپشخژدن) |