پرش به محتوا

ترکیدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَرْکیدَن»، به‌معنی «مورد ترک‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن حضور داشتن کسی یا چیزی در وضعیت، حالت، یا مکانی خاتمه یابد. این مصدر از «تَرکـ + ـیدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَرْکیدَن»

بن‌های تصریفی «تَرْکیدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ترکیدن». فرایند خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) حَضِرْماء ([؟] حاضرشو) در وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی)، حالَت ([؟] وضعیت بیرونی)، یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. کِیْفَراژ ([؟] کیفر) تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) تَرْکیدَن (؟ مورد ترک‌شدن قرار دادن) کارهای غیرقانونی را بِسَبَبَد ([؟] مورد سبب‌شدن قرار بدهد).

عملواژه

  1. تعریف «ترکیدن». حَضِرْماء ([؟] حاضرشو) در وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی)، حالَت ([؟] وضعیت بیرونی)، یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. علی دیروز محله را تَرْکید (؟ مورد ترک‌شدن قرار داد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَرْکیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:ترکیدم آواثاء:ترکیدی تَرْکید آواثاء:ترکیدیم آواثاء:ترکیدید تَرْکیدَنْد
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:ترکم آواثاء:ترکی آواثاء:ترکد آواثاء:ترکیم آواثاء:ترکیٓد آواثاء:ترکند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:ترکینم آواثاء:ترکینی آواثاء:ترکیند آواثاء:ترکینیم آواثاء:ترکینید آواثاء:ترکینند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:ترکیدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَرْکیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بترک - - آواثاء:بترکید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نترک - - آواثاء:نترکید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناترک - - آواثاء:ناترکید -

ترجمه

خَتِمْدَن (؟ مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت (؟ حالت درونی) یا حالَت (؟ وضعیت بیرونی)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «ترکیدن»: To leave؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «ترکیدن»: To abandon