پرش به محتوا

اخردن

از واژسین

مصدر «اَخَرْدَن»، به‌معنی «مورد ترک انجام قرار دادن» می‌باشد؛ به زبان ساده‌تر، فرایندی که در آن یک فعل یا رفتار متداول دیگر انجام نشود. این مصدر از «اخر + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «اَخَرْد»، «اَخَر»، و «اَخَرْن» می‌باشد.

فارسی

🪞 همچنینی ببین أَخِّرْدَن ([؟] مورد تأخیر قرار دادن)

مصدر

  1. تعریف «اخردن». فرایند خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) روالی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک انجام قرار دادن»]
    🚀مثال. اَخَرْدَن (؟ مورد ترک انجام قرار دادن) خوردن غذاهای سرشار از چربی بسیار خوب ئِس ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اَخَرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اخردن»: «اَخَرْد» (بن‌گذشته «اخردن»)، «اَخَر» (بن‌کنون «اخردن»)، «اَخَرْن» (بن‌آینده «اخردن»)
  1. تعریف «اخردن». فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) روالی را خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک انجام قرار دادن»]
    🚀مثال. نوشیدن نوشابه و هر آبمیوه قنددار را اَخَرْد (؟ مورد ترک انجام قرار داد).
عَمَلْواژه‌های وَقِعائی نافَرْجامی سادی «اَخَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:اخردم آواثاء:اخردی اَخَرْد آواثاء:اخردیم آواثاء:اخردید آواثاء:اخردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:اخردم ناآواثاء:اخردی نااَخَرْد ناآواثاء:اخردیم ناآواثاء:اخردید ناآواثاء:اخردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:اخرم آواثاء:اخری آواثاء:اخرَد آواثاء:اخریم آواثاء:اخرید آواثاء:اخرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:اخرم ناآواثاء:اخری ناآواثاء:اخرَد ناآواثاء:اخریم ناآواثاء:اخرید ناآواثاء:اخرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:اخرنم آواثاء:اخرنی آواثاء:اخرنَد آواثاء:اخرنیم آواثاء:اخرنید آواثاء:اخرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:اخرنم ناآواثاء:اخرنی ناآواثاء:اخرنَد ناآواثاء:اخرنیم ناآواثاء:اخرنید ناآواثاء:اخرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «اَخَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:اخردم بِآواثاء:اخردی بِاَخَرْد بِآواثاء:اخردیم بِآواثاء:اخردید بِآواثاء:اخردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:اخردم نَآواثاء:اخردی نَاَخَرْد نَآواثاء:اخردیم نَآواثاء:اخردید نَآواثاء:اخردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:اخرم بِآواثاء:اخری بِآواثاء:اخرَد بِآواثاء:اخریم بِآواثاء:اخرید بِآواثاء:اخرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:اخرم نَآواثاء:اخری نَآواثاء:اخرَد نَآواثاء:اخریم نَآواثاء:اخرید نَآواثاء:اخرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:اخرنم بِآواثاء:اخرنی بِآواثاء:اخرنَد بِآواثاء:اخرنیم بِآواثاء:اخرنید بِآواثاء:اخرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:اخرنم نَآواثاء:اخرنی نَآواثاء:اخرنَد نَآواثاء:اخرنیم نَآواثاء:اخرنید نَآواثاء:اخرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اَخَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:باخر - - آواثاء:باخرید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:ناخر - - آواثاء:ناخرید -

ترجمه

خَتِمْدَن (؟ مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) روال
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To quit؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To cease؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To discontinue