تآشندن

نسخهٔ تاریخ ‏۳ دی ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۷ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَآشِنْدَن» به‌معنی «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن کسی یا چیزی، چیزی دیگر را به‌شکل ابتدایی بشناسد. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـآشندن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَآشِنْدَن»

بن‌های تصریفی «تَآشِنْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَآشِنِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَآشِنْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَآشِنِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَآشِن»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَآشِنِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَآشِنْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَآشِنِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «آشِنْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. تَآشِنْدَن (؟ مورد آشنایی‌یافته قرار دادن) دانش‌آموزان بِهَم ([؟] به هم) وَظِفْماء ([؟] وظیفه) آموزگار ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: آشنا کردن دانش‌آموزان به‌هم وظیفه آموزگار است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَآشِنْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تآشندن»: بن گذشته در گذشته «تآشندن»: «تَآشِنِتْد»؛ بن گذشته «تآشندن»: «تَآشِنْد»؛ بن آینده در گذشته «تآشندن»: «تَآشِنِتْن»«تَآشِن» (بن‌کنون «تآشندن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تآشندن»: «تَآشِنِنْت»؛ بن آینده «تآشندن»: «تَآشِنْن»؛ بن آینده در آینده «تآشندن»: «تَآشِنِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «آشِنْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آشنایی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. آموزگار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دانش‌آموزان اَش ([؟] آن/آنرا) را بِهَم ([؟] به هم) تَآشِنْد (؟ مورد آشنایی‌یافته قرار دادن).🌐ترجمه: آن آموزگار دانش‌آموزانش را باهم آشنا کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَآشِنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تآشنتدم آواثاء:تآشنتدی تَآشِنِتْد آواثاء:تآشنتدیم آواثاء:تآشنتدید آواثاء:تآشنتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:تآشندم آواثاء:تآشندی تَآشِنْد آواثاء:تآشندیم آواثاء:تآشندید آواثاء:تآشندند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تآشنتنم آواثاء:تآشنتنی آواثاء:تآشنتند آواثاء:تآشنتنیم آواثاء:تآشنتنید آواثاء:تآشنتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تآشنم آواثاء:تآشنی آواثاء:تآشنَد آواثاء:تآشنیم آواثاء:تآشنید آواثاء:تآشنند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تآشننتم آواثاء:تآشننتی تَآشِنِنْت آواثاء:تآشننتیم آواثاء:تآشننتید آواثاء:تآشننتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تآشننم آواثاء:تآشننی آواثاء:تآشننَد آواثاء:تآشننیم آواثاء:تآشننید آواثاء:تآشننند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تآشنننم آواثاء:تآشنننی آواثاء:تآشنننَد آواثاء:تآشنننیم آواثاء:تآشنننید آواثاء:تآشنننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَآشِنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتآشن - - آواثاء:بتآشنید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتآشن - - آواثاء:نتآشنید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتآشن - - آواثاء:ناتآشنید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «آشِنْدَن (؟ مورد آشنایی‌یافتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تآشندن»: To familiarize؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تآشندن»: To introduce