پرش به محتوا

تعمردن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۳۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَعَمِرْدَن» به‌معنی «مورد تعمیرگرفته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی با رفع شدن خرابی‌هایش به عملکرد مطلوب اصلیش بازگردد. این مصدر از «تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ت] + ـعمردن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَعَمِرْدَن»

بن‌های تصریفی «تَعَمِرْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَعَمِرِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَعَمِرْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَعَمِرِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَعَمِر»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَعَمِرِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَعَمِرْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَعَمِرِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «عَمِرْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد تعمیرگرفته قرار دادن»]
    🚀مثال. تَعَمِرْدَن ([؟] مورد تعمیرگرفته قرار دادن) اِلَبْزارْهای ([؟] ابزارهای الکترونیکی) کار هرکسی نائَد ([؟] نیست (فعل ربط)).🌐ترجمه: تعمیر کردن وسیله‌های الکترونیکی کار هرکسی نیست.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَعَمِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تعمردن»: بن گذشته در گذشته «تعمردن»: «تَعَمِرِتْد»؛ بن گذشته «تعمردن»: «تَعَمِرْد»؛ بن آینده در گذشته «تعمردن»: «تَعَمِرِتْن»«تَعَمِر» (بن‌کنون «تعمردن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تعمردن»: «تَعَمِرِنْت»؛ بن آینده «تعمردن»: «تَعَمِرْن»؛ بن آینده در آینده «تعمردن»: «تَعَمِرِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «عَمِرْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد تعمیرگرفته قرار دادن»]
    🚀مثال. دیروز اِنْفَمال ([؟] موبایل؛ گوشی) اَم ([؟] من/خودم) را خودم تَعَمِرْدَم (؟ مورد تعمیرگرفته قرار دادم).🌐ترجمه: دیروز موبایلم را خودم تعمیر کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَعَمِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تعمرتدم آواثاء:تعمرتدی تَعَمِرِتْد آواثاء:تعمرتدیم آواثاء:تعمرتدید آواثاء:تعمرتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَعَمِرْدَم آواثاء:تعمردی تَعَمِرْد آواثاء:تعمردیم آواثاء:تعمردید آواثاء:تعمردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تعمرتنم آواثاء:تعمرتنی آواثاء:تعمرتند آواثاء:تعمرتنیم آواثاء:تعمرتنید آواثاء:تعمرتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تعمرم آواثاء:تعمری آواثاء:تعمرَد آواثاء:تعمریم آواثاء:تعمرید آواثاء:تعمرند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تعمرنتم آواثاء:تعمرنتی تَعَمِرِنْت آواثاء:تعمرنتیم آواثاء:تعمرنتید آواثاء:تعمرنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تعمرنم آواثاء:تعمرنی آواثاء:تعمرنَد آواثاء:تعمرنیم آواثاء:تعمرنید آواثاء:تعمرنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تعمرننم آواثاء:تعمرننی آواثاء:تعمرننَد آواثاء:تعمرننیم آواثاء:تعمرننید آواثاء:تعمرننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَعَمِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتعمر - - آواثاء:بتعمرید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتعمر - - آواثاء:نتعمرید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتعمر - - آواثاء:ناتعمرید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «عَمِرْدَن (؟ مورد تعمیرگرفتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تعمردن»: To repair