فرامودن
مصدر «فَرامودَن»، به‌معنی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن اطلاعی از پایگاه‌داده‌ای حذف بشود. این مصدر از «فرامو + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.
; بن‌های تصریفی «فَرامودَن»
بن‌های تصریفی «فَرامودَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:
- بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «فَرامویِتْد»
- بُنْ‌گُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «فَرامود»
- بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «فَرامویِتْن»
- بُنْ‌کُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «فَراموی»
- بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [※ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «فَرامویِنْت»
- بُنْ‌آیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «فَرامون»
- بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [※ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «فَرامویِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /فَرامودَن/📥 ریشه‌شناسی: فرامو + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «فرامودن»: ثَبْتیدَن ([؟] مورد ثبت‌شدن قرار دادن) | معکوس(های) «فرامودن»: آفَرامودَن ([؟] مورد یادآوردن قرار دادن)
- تعریف «فرامودن». فرایند حَذِفْدَن ([؟] مورد حذف‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان‌ها ([؟] مطلع‌کن‌ها (اطلاعات)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از ذَخیرْلان ([؟] محل ذخیره‌سازی داده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن»]
- مثال. گاهیاً ([؟] گاهی) فَرامودَن (؟ مورد فراموش‌شدن قرار دادن) داده‌های اَهِمْناک ([؟] دارای اهمیت) از پایگاه‌داده هزینه سنگینی را به شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) بِاِنْحَمِلَد ([؟] مورد حمل‌شده قرار بدهد).ترجمه: گاهی حذف کردن داده‌های مهم از پایگاه‌داده هزینه سنگینی را به شرکت تحمیل می‌کند.
عملواژه
- ️تلفظ: /فَرامودَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «فرامودن»: ▶ بن گذشته در گذشته «فرامودن»: «فَرامویِتْد»؛ بن گذشته «فرامودن»: ↦«فَرامود»↤؛ بن آینده در گذشته «فرامودن»: «فَرامویِتْن»⟼«فَراموی» (بن‌کنون «فرامودن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «فرامودن»: «فَرامویِنْت»؛ بن آینده «فرامودن»: ↦«فَرامون»؛ بن آینده در آینده «فرامودن»: ↤«فَرامویِنْن»◀
- تعریف «فرامودن». اِطْلِعان‌ها ([؟] مطلع‌کن‌ها (اطلاعات)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را از ذَخیرْلان ([؟] محل ذخیره‌سازی داده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) حَذِفْدَن ([؟] مورد حذف‌شدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد فراموش‌شدن قرار دادن»]
- مثال. نیرو تازه‌کار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِسْیاری ([؟] تعداد زیادی) از داده‌های اَهِمْناک ([؟] دارای اهمیت) شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) را ناخاهانِه ([؟] به‌شکل ناخواسته) با اِجْریدَن ([؟] مورد اجراشدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کد از پایگاه‌داده فَرامود (؟ مورد فراموش‌شدن قرار داد)!ترجمه: آن نیروی تازه‌کار بسیاری از داده‌های مهم شرکت را اشتباها با اجرا کردن یک کد از پایگاه‌داده حذف کرد.
| عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «فَرامودَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بفراموی | - | - | آواثاء:بفرامویید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نفراموی | - | - | آواثاء:نفرامویید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نافراموی | - | - | آواثاء:نافرامویید | - | |
ترجمه
حَذِفْدَن (؟ مورد حذف‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان (؟ مطلع‌کن (اطلاع))
- ترجمه (معادل) انگلیسی «فرامودن»: To remove
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا