حذف کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «حذف کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَذِفْتَن:❖ مورد حذفشدن قرار دادن؛
- فَرامودَن:❖ مورد فراموششدن قرار دادن؛
- مثال. کاربر را از پایگاهداده حذف کردم.معادل: کاربر هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را از پایگاهداده فَرامودَم (؟ مورد فراموششدن قرار دادم).
- زِدودَن:❖ مورد زدودهشدن قرار دادن؛
- مثال. آشپز در آخر سنگ نمک را از قابلمه حذف کرد.معادل: آشپز هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) سنگ نمک را از قابلمه زِدود (؟ مورد زدودهشدن قرار داد).