پرش به محتوا

فروکاودن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۸ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «فُروکاوْدَن»، به‌معنی «مورد کاوش از درون قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی درون یک عالم، از دید درونی همان عالم، مورد کاوش و بررسی قرار بگیرد. این مصدر از «فرو [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/فرو] + کاودن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «فُروکاوْدَن»

بن‌های تصریفی «فُروکاوْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «فُروکاوِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «فُروکاوْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «فُروکاوِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «فُروکاو»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «فُروکاوِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «فُروکاوْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «فُروکاوِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «فروکاودن». فرایند کاوْدَن ([؟] مورد کاویده‌شدن قرار دادن) چیزی بِقَص ([؟] به‌قصد) شِناسْدَن ([؟] مورد شناخته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) عالم اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد کاوش از درون قرار دادن»]
    🚀مثال. فُروکاوْدَن (؟ مورد کاوش از درون قرار دادن) در کهکشان راه شیری شَدّاً ([؟] به‌حالت شدید) هیجان‌انگیز ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: کاوش کردن درون کهکشان راه شیری شدیدا هیجان‌انگیز است.
    🚀مثال. آیا روزی فُروکاوْدَن (؟ مورد کاوش از درون قرار دادن) در جهان الکترون‌ها برای انسان‌ها بِمُکِنْمائِشَد ([؟] ممکن بشود)؟🌐ترجمه: آیا روزی کاوش کردن درون جهان الکترون‌ها برای انسان ممکن می‌شود؟

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /فُروکاوْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «فروکاودن»: بن گذشته در گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوِتْد»؛ بن گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوْد»؛ بن آینده در گذشته «فروکاودن»: «فُروکاوِتْن»«فُروکاو» (بن‌کنون «فروکاودن»)، ؛ بن گذشته در آینده «فروکاودن»: «فُروکاوِنْت»؛ بن آینده «فروکاودن»: «فُروکاوْن»؛ بن آینده در آینده «فروکاودن»: «فُروکاوِنْن»
  1. تعریف «فروکاودن». چیزی را بِقَص ([؟] به‌قصد) شِناسْدَن ([؟] مورد شناخته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) عالم اَش ([؟] آن/آنرا) کاوْدَن ([؟] مورد کاویده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد کاوش از درون قرار دادن»]
    🚀مثال. برای یابْدَن ([؟] مورد پیدا‌شدن قرار دادن) خِبْط ([؟] خِبط (خطا))، هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) آن را بِفُروکاویم (؟ مورد کاوش از درون قرار بدهیم).🌐ترجمه: برای یافتن خطا بهتر است آن را از درون کاوش کنیم.
    🚀مثال. اِیْکاش ([؟] ای کاش) تَوانائْدَم ([؟] توانا بودم) با یک ربات فُروبینالی ([؟] میکروسکوپی) در جهان اتم‌ها بِفُروکاوْدَم (؟ مورد کاوش از درون قرار بدادم)!🌐ترجمه: ای‌کاش می‌توانستم با یک ربات میکروسکوپی در جهان اتم‌ها از درون کاوش می‌کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «فُروکاوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:فروکاوتدم آواثاء:فروکاوتدی فُروکاوِتْد آواثاء:فروکاوتدیم آواثاء:فروکاوتدید آواثاء:فروکاوتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] فُروکاوْدَم آواثاء:فروکاودی فُروکاوْد آواثاء:فروکاودیم آواثاء:فروکاودید آواثاء:فروکاودند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:فروکاوتنم آواثاء:فروکاوتنی آواثاء:فروکاوتند آواثاء:فروکاوتنیم آواثاء:فروکاوتنید آواثاء:فروکاوتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:فروکاوم آواثاء:فروکاوی آواثاء:فروکاوَد آواثاء:فروکاویم آواثاء:فروکاوید آواثاء:فروکاوند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:فروکاونتم آواثاء:فروکاونتی فُروکاوِنْت آواثاء:فروکاونتیم آواثاء:فروکاونتید آواثاء:فروکاونتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:فروکاونم آواثاء:فروکاونی آواثاء:فروکاونَد آواثاء:فروکاونیم آواثاء:فروکاونید آواثاء:فروکاونند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:فروکاوننم آواثاء:فروکاوننی آواثاء:فروکاوننَد آواثاء:فروکاوننیم آواثاء:فروکاوننید آواثاء:فروکاوننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «فُروکاوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بفروکاو - - آواثاء:بفروکاوید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نفروکاو - - آواثاء:نفروکاوید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نافروکاو - - آواثاء:نافروکاوید -

ترجمه

کاوْدَن (؟ مورد کاویده‌شدن قرار دادن) چیزی از درون

ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: To probe into؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: To delve into