تحلیل کردن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{!؟؟|مصدر}} | {{!؟؟|مصدر}} | ||
* {{×-|شیکوردن}} | * {{×-|شیکوردن}} | ||
*: {{×م/فا|برای [[درک کردن|درک]] بهتر [[موضع]] نویسنده، باید [[استدلال|استدلالهایش]] را [[تحلیل کردن|تحلیل کنیم]] | *: {{×م/فا|برای [[درک کردن|درک]] بهتر [[موضع]] نویسنده، باید [[استدلال|استدلالهایش]] را [[تحلیل کردن|تحلیل کنیم]].|برای {{-|درکیدن}} {{-|بهترانه}} {{-|نظرگاه}} {{-|نویسنده}}، {{-|باید}} {{-|دللش}} {{-|اش}} را '''{{-*|بشیکوریم}}'''.}} | ||
* {{×-|الکاودن}} | * {{×-|الکاودن}} | ||
*: {{×م/فا|معلم با '''تحلیل کردن''' [[دقیق]] دادههای آماری، از [[وضعیت (؟)|وضعیت]] دانشآموزانش [[مطلع شدن|مطلع شد]].|آموزگار {{-|هه}} با '''{{-*|الکاودن}}''' {{-|دقتانه}} دادههای آماری {{-|وضعیت}} دانشآموزان {{-|اش}} را {{-|اطلعدن|اطلعد}}.}} | *: {{×م/فا|معلم با '''تحلیل کردن''' [[دقیق]] دادههای آماری، از [[وضعیت (؟)|وضعیت]] دانشآموزانش [[مطلع شدن|مطلع شد]].|آموزگار {{-|هه}} با '''{{-*|الکاودن}}''' {{-|دقتانه}} دادههای آماری {{-|وضعیت}} دانشآموزان {{-|اش}} را {{-|اطلعدن|اطلعد}}.}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۱۶
عَبِرات ([؟] عبارت) «تحلیل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- شیکُورْدَن:❖ مورد تحلیل قرار دادن؛
- مثال. برای درک بهتر موضع نویسنده، باید استدلالهایش را تحلیل کنیم.معادل: برای دَرْکیدَن ([؟] مورد درک قرار دادن) بِهْتَرانِه ([؟] بهشکل بهتر) نَظَرْگاه ([؟] دیدگاه؛ موضع) نِویسَنْدِه ([؟] نویسنده)، بایَد ([؟] باید) دَلِلِش ([؟] روند دلیلآوری) اَش ([؟] آن/آنرا) را بِشیکُوریم (؟ مورد تحلیل قرار بدهیم).
- اُلْکاوْدَن:❖ مورد تحلیل قرار دادن؛
- مثال. معلم با تحلیل کردن دقیق دادههای آماری، از وضعیت دانشآموزانش مطلع شد.معادل: آموزگار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) با اُلْکاوْدَن (؟ مورد تحلیل قرار دادن) دِقَّتانِه ([؟] با دقت) دادههای آماری وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) دانشآموزان اَش ([؟] آن/آنرا) را اَطَلِعْد ([؟] مورد اطلاعیافتن قرار داد).
- بُنْکاوْدَن:❖ مورد تحلیل قرار دادن؛
- مثال. برای اینکه یک سیستم نرمافزاری برای شرکت دایر کنم، نخست منطق کسبوکارش را تحلیل کردم.معادل: برای اینکه یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم نرمافزاری برای شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِدایِرَم ([؟] مورد ایجاد کردن و توسعه دادن قرار بدهم)، نخست منطق کَسْبُکار ([؟] کسب و کار) اَش ([؟] آن/آنرا) را بُنْکاوْدَم (؟ مورد تحلیل قرار دادم).
همچنین ببین: حل کردن