پرش به محتوا

داودن

از واژسین
(تغییرمسیر از داویدن)
مصدر «داوِدَن»، به معنی «مورد شرط‌بندی قرار دادن»، از «داو + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «داوِد»، «آواثاء:داو»، و «آواثاء:داون» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /داوِدَن/📥 ریشه‌شناسی: داو + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «داودن». فرایند شَرْطیدَن ([؟] مشروط کردن) اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به نتیجه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد شرط‌بندی قرار دادن»]
    🚀مثال. داوِدَن (؟ مورد شرط‌بندی قرار دادن) خوردن بیست بستنی به باختن استقلال پرخطر ئید ([؟] بود)!

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /داوِدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «داودن»: «داوِد» (بن‌گذشته «داودن»)، «آواثاء:داو» (بن‌کنون «داودن»)، «آواثاء:داون» (بن‌آینده «داودن»)
  1. تعریف «داودن». اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به نتیجه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) شَرْطیدَن ([؟] مشروط کردن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد شرط‌بندی قرار دادن»]
    🚀مثال. حسین خوردن بیست بستنی را به باختن استقلال داوِد (؟ مورد شرط‌بندی قرار داد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «داوِدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:داودم آواثاء:داودی داوِد آواثاء:داودیم آواثاء:داودید آواثاء:داودند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:داودم ناآواثاء:داودی ناداوِد ناآواثاء:داودیم ناآواثاء:داودید ناآواثاء:داودند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:داوم آواثاء:داوی آواثاء:داوَد آواثاء:داویم آواثاء:داوید آواثاء:داوند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:داوم ناآواثاء:داوی ناآواثاء:داوَد ناآواثاء:داویم ناآواثاء:داوید ناآواثاء:داوند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:داونم آواثاء:داونی آواثاء:داونَد آواثاء:داونیم آواثاء:داونید آواثاء:داونند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:داونم ناآواثاء:داونی ناآواثاء:داونَد ناآواثاء:داونیم ناآواثاء:داونید ناآواثاء:داونند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «داوِدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:داودم بِآواثاء:داودی بِداوِد بِآواثاء:داودیم بِآواثاء:داودید بِآواثاء:داودند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:داودم نَآواثاء:داودی نَداوِد نَآواثاء:داودیم نَآواثاء:داودید نَآواثاء:داودند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:داوم بِآواثاء:داوی بِآواثاء:داوَد بِآواثاء:داویم بِآواثاء:داوید بِآواثاء:داوند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:داوم نَآواثاء:داوی نَآواثاء:داوَد نَآواثاء:داویم نَآواثاء:داوید نَآواثاء:داوند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:داونم بِآواثاء:داونی بِآواثاء:داونَد بِآواثاء:داونیم بِآواثاء:داونید بِآواثاء:داونند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:داونم نَآواثاء:داونی نَآواثاء:داونَد نَآواثاء:داونیم نَآواثاء:داونید نَآواثاء:داونند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «داوِدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بداو - - آواثاء:بداوید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نداو - - آواثاء:نداوید -

ترجمه

شَرْطیدَن اَنْجِدَن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «داودن»: bet

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «داوِدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داومدن|آواثاء:داومدن]] ([؟] معناء:داومدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داومادن|آواثاء:داومادن]] ([؟] معناء:داومادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوماندن|آواثاء:داوماندن]] ([؟] معناء:داوماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوماردن|آواثاء:داوماردن]] ([؟] معناء:داوماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داومابدن|آواثاء:داومابدن]] ([؟] معناء:داومابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داومژدن|آواثاء:داومژدن]] ([؟] معناء:داومژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌داوِدَن ([؟] مورد شرط‌بندی قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوادن|آواثاء:داوادن]] ([؟] معناء:داوادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داواندن|آواثاء:داواندن]] ([؟] معناء:داواندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داواردن|آواثاء:داواردن]] ([؟] معناء:داواردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوابدن|آواثاء:داوابدن]] ([؟] معناء:داوابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوژدن|آواثاء:داوژدن]] ([؟] معناء:داوژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشتن|آواثاء:داوشتن]] ([؟] معناء:داوشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داواشتن|آواثاء:داواشتن]] ([؟] معناء:داواشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوانشتن|آواثاء:داوانشتن]] ([؟] معناء:داوانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوارشتن|آواثاء:داوارشتن]] ([؟] معناء:داوارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوابشتن|آواثاء:داوابشتن]] ([؟] معناء:داوابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوژشتن|آواثاء:داوژشتن]] ([؟] معناء:داوژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشاندن|آواثاء:داوشاندن]] ([؟] معناء:داوشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشاردن|آواثاء:داوشاردن]] ([؟] معناء:داوشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشابدن|آواثاء:داوشابدن]] ([؟] معناء:داوشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشژدن|آواثاء:داوشژدن]] ([؟] معناء:داوشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «داوِدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفمدن|آواثاء:داوفمدن]] ([؟] معناء:داوفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفمادن|آواثاء:داوفمادن]] ([؟] معناء:داوفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفماندن|آواثاء:داوفماندن]] ([؟] معناء:داوفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفماردن|آواثاء:داوفماردن]] ([؟] معناء:داوفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفمابدن|آواثاء:داوفمابدن]] ([؟] معناء:داوفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفمژدن|آواثاء:داوفمژدن]] ([؟] معناء:داوفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفتن|آواثاء:داوفتن]] ([؟] معناء:داوفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفادن|آواثاء:داوفادن]] ([؟] معناء:داوفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفاندن|آواثاء:داوفاندن]] ([؟] معناء:داوفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفاردن|آواثاء:داوفاردن]] ([؟] معناء:داوفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفابدن|آواثاء:داوفابدن]] ([؟] معناء:داوفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفژدن|آواثاء:داوفژدن]] ([؟] معناء:داوفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفشتن|آواثاء:داوفشتن]] ([؟] معناء:داوفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفاشتن|آواثاء:داوفاشتن]] ([؟] معناء:داوفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفانشتن|آواثاء:داوفانشتن]] ([؟] معناء:داوفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفارشتن|آواثاء:داوفارشتن]] ([؟] معناء:داوفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفابشتن|آواثاء:داوفابشتن]] ([؟] معناء:داوفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوفژشتن|آواثاء:داوفژشتن]] ([؟] معناء:داوفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشفاندن|آواثاء:داوشفاندن]] ([؟] معناء:داوشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشفاردن|آواثاء:داوشفاردن]] ([؟] معناء:داوشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشفابدن|آواثاء:داوشفابدن]] ([؟] معناء:داوشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشفژدن|آواثاء:داوشفژدن]] ([؟] معناء:داوشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «داوِدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخمدن|آواثاء:داوخمدن]] ([؟] معناء:داوخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخمادن|آواثاء:داوخمادن]] ([؟] معناء:داوخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخماندن|آواثاء:داوخماندن]] ([؟] معناء:داوخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخماردن|آواثاء:داوخماردن]] ([؟] معناء:داوخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخمابدن|آواثاء:داوخمابدن]] ([؟] معناء:داوخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخمژدن|آواثاء:داوخمژدن]] ([؟] معناء:داوخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوختن|آواثاء:داوختن]] ([؟] معناء:داوختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخادن|آواثاء:داوخادن]] ([؟] معناء:داوخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخاندن|آواثاء:داوخاندن]] ([؟] معناء:داوخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخاردن|آواثاء:داوخاردن]] ([؟] معناء:داوخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخابدن|آواثاء:داوخابدن]] ([؟] معناء:داوخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخژدن|آواثاء:داوخژدن]] ([؟] معناء:داوخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخشتن|آواثاء:داوخشتن]] ([؟] معناء:داوخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخاشتن|آواثاء:داوخاشتن]] ([؟] معناء:داوخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخانشتن|آواثاء:داوخانشتن]] ([؟] معناء:داوخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخارشتن|آواثاء:داوخارشتن]] ([؟] معناء:داوخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخابشتن|آواثاء:داوخابشتن]] ([؟] معناء:داوخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوخژشتن|آواثاء:داوخژشتن]] ([؟] معناء:داوخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشخاندن|آواثاء:داوشخاندن]] ([؟] معناء:داوشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشخاردن|آواثاء:داوشخاردن]] ([؟] معناء:داوشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشخابدن|آواثاء:داوشخابدن]] ([؟] معناء:داوشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[داوشخژدن|آواثاء:داوشخژدن]] ([؟] معناء:داوشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «داوِدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تداودن|آواثاء:تداودن]] ([؟] معناء:تداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شداودن|آواثاء:شداودن]] ([؟] معناء:شداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مداودن|آواثاء:مداودن]] ([؟] معناء:مداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انداودن|آواثاء:انداودن]] ([؟] معناء:انداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امداودن|آواثاء:امداودن]] ([؟] معناء:امداودن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئداودن|آواثاء:ئداودن]] ([؟] معناء:ئداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئداودن|آواثاء:مئداودن]] ([؟] معناء:مئداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئداودن|آواثاء:وئداودن]] ([؟] معناء:وئداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئداودن|آواثاء:هئداودن]] ([؟] معناء:هئداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئداودن|آواثاء:فئداودن]] ([؟] معناء:فئداودن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثداودن|آواثاء:ثداودن]] ([؟] معناء:ثداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بداودن|آواثاء:بداودن]] ([؟] معناء:بداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نداودن|آواثاء:نداودن]] ([؟] معناء:نداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پداودن|آواثاء:پداودن]] ([؟] معناء:پداودن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وداودن|آواثاء:وداودن]] ([؟] معناء:وداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فداودن|آواثاء:فداودن]] ([؟] معناء:فداودن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هداودن|آواثاء:هداودن]] ([؟] معناء:هداودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یداودن|آواثاء:یداودن]] ([؟] معناء:یداودن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی