عَبِرْماء ([؟] عبارت) «تبدیل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- بَدِلْدَن:❖ مورد تبدیلشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. پیش از سفر، بهتر است پولت را تبدیل کنی.🔮معادل: هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) پیشَز ([؟] پیش از) سَفَرِمْدَن ([؟] مورد مسافرتکردن قرار گرفتن) پول اَت ([؟] تو) را بِبَدِلی (؟ مورد تبدیلشدن قرار بدهی).
- دِگَرْدَن:❖ مورد تغییر خصوصیت قرار دادن؛
- 🗝️مثال. گاهی تبدیل کردن یک کارخانه به دفتر کار، بد نیست.🔮معادل: گاهی دِگَرْدَن (؟ مورد تغییر خصوصیت قرار دادن) کارخانه به اِدارْگاه ([؟] مکان اداری (دفتر)) نَبَدْمائَد ([؟] بد نیست).
- سانْدَن:❖ مورد تبدیل ذات قرار دادن؛
- 🗝️مثال. اگر کیمیاگر بودم، حتما آهن را به طلا تبدیل میکردم.🔮معادل: اگر اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) ئِدَم ([؟] بودم)، حَتِمیاً ([؟] حتماً) آهن را به طلا بِسانْدَم (؟ مورد تبدیل ذات قرار بدادم).
- دیسْتَن:❖ مورد تبدیل گونه قرار دادن؛
- 🗝️مثال. اگر جادوگر بودم، حتما به سوسک تبدیلت میکردم.🔮معادل: اگر جادوگر ئِدَم ([؟] بودم)، حَتِمیاً ([؟] حتماً) به سوسک بِدیسْتَم (؟ مورد تبدیل گونه قرار بدادم) اَت ([؟] تو).
- نِتارْدَن:❖ مورد تبدیل ماهیت قرار دادن؛
- 🗝️مثال. آیا با پیشرفت علم، روزی میتوان انسان «الف» را به «ب» تبدیل کرد؟🔮معادل: آیا با پیشرف علم، روزی تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) انسان «الف» را به «ب» نِتارْد (؟ مورد تبدیل ماهیت قرار داد)؟
- غِیْرْدَن:❖ مورد تغییرداده شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. بعد از شنیدن حرفهایش، نظرم را به چیزی دیگر تبدیل کردم.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) شِنودَن ([؟] مورد شنیدهشدن قرار دادن) سخن اَش ([؟] آن/آنرا)، نظرم را با دیگری غِیْرْدَم (؟ مورد تغییرداده شدن قرار دادم).
- آلِسْتَن:❖ مورد تبدیلساخت قرار دادن؛
- 🗝️مثال. این تابعها را به یک کلاس تبدیل کردم.🔮معادل: این تابعها را به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نوعِپال ([؟] کلاس) آلِسْتَم (؟ مورد تبدیلساخت قرار دادم).
⚠︎دقت. «دیسْتَن ([؟] مورد تبدیل گونه قرار دادن)» تغییر نوع از طریق دگرگونی خصیصههای درونی است؛ درحالیکه «سانْدَن ([؟] مورد تبدیل ذات قرار دادن)» تغییر جنس از طریق دستکاری عناصر یا ساختارهای درونی است.
⚠︎دقت. «سانْدَن ([؟] مورد تبدیل ذات قرار دادن)» تغییر جنس از طریق بازآرایی درونی است؛ درحالیکه «نِتارْدَن ([؟] مورد تبدیل ماهیت قرار دادن)» تغییر هویت در سطح وجودی است - حتی اگر ساختار یکسان بماند.