پرش به محتوا

اشاردن

از واژسین

مصدر «اِشارْدَن»، به معنی «مورد اشاره قرار دادن»، از «اشار + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «اِشارْد»، «اِشار»، و «اِشارْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «اشاردن». فرایند نِمودَن ([؟] نشان دادن) چیزی دَرْمیان ([؟] در میان) چیزها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِکُمَک ([؟] به کمک) اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) جزئیات کم یا یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) وسیله بعنوان مَکانَّما ([؟] مکان‌نما):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اشاره قرار دادن»]
    🚀مثال. در شبکه‌های اجتماعی، معمولا برای اِشارْدَن (؟ مورد اشاره قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کاربر، نِویسِه ([؟] معناء:نویسه) @ بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داده می‌شود).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اِشارْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اشاردن»: «اِشارْد» (بن‌گذشته «اشاردن»)، «اِشار» (بن‌کنون «اشاردن»)، «اِشارْن» (بن‌آینده «اشاردن»)
  1. تعریف «اشاردن». چیزی دَرْمیان ([؟] در میان) چیزها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِکُمَک ([؟] به کمک) اِرائْدَن ([؟] ارائه کردن) جزئیات کم یا یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) وسیله بعنوان مَکانَّما ([؟] مکان‌نما) نِمودَن ([؟] نشان دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اشاره قرار دادن»]
    🚀مثال. در این متن کُشْماء ([؟] مقتول) را اِشارْدِه ئَم (؟ مورد اشاره قرار داده‌ام)🌐ترجمه: در این متن اشاره کرده‌ام که قاتل کیست.
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «اِشارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:اشاردم آواثاء:اشاردی اِشارْد آواثاء:اشاردیم آواثاء:اشاردید آواثاء:اشاردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:اشاردم ناآواثاء:اشاردی نااِشارْد ناآواثاء:اشاردیم ناآواثاء:اشاردید ناآواثاء:اشاردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:اشارم آواثاء:اشاری آواثاء:اشارَد آواثاء:اشاریم آواثاء:اشارید آواثاء:اشارند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:اشارم ناآواثاء:اشاری ناآواثاء:اشارَد ناآواثاء:اشاریم ناآواثاء:اشارید ناآواثاء:اشارند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:اشارنم آواثاء:اشارنی آواثاء:اشارنَد آواثاء:اشارنیم آواثاء:اشارنید آواثاء:اشارنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:اشارنم ناآواثاء:اشارنی ناآواثاء:اشارنَد ناآواثاء:اشارنیم ناآواثاء:اشارنید ناآواثاء:اشارنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «اِشارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:اشاردم بِآواثاء:اشاردی بِاِشارْد بِآواثاء:اشاردیم بِآواثاء:اشاردید بِآواثاء:اشاردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:اشاردم نَآواثاء:اشاردی نَاِشارْد نَآواثاء:اشاردیم نَآواثاء:اشاردید نَآواثاء:اشاردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:اشارم بِآواثاء:اشاری بِآواثاء:اشارَد بِآواثاء:اشاریم بِآواثاء:اشارید بِآواثاء:اشارند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:اشارم نَآواثاء:اشاری نَآواثاء:اشارَد نَآواثاء:اشاریم نَآواثاء:اشارید نَآواثاء:اشارند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:اشارنم بِآواثاء:اشارنی بِآواثاء:اشارنَد بِآواثاء:اشارنیم بِآواثاء:اشارنید بِآواثاء:اشارنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:اشارنم نَآواثاء:اشارنی نَآواثاء:اشارنَد نَآواثاء:اشارنیم نَآواثاء:اشارنید نَآواثاء:اشارنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اِشارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:باشار - - آواثاء:باشارید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:ناشار - - آواثاء:ناشارید -

ترجمه

نِمودَن (؟ نشان دادن) چیزی دَرْمیان (؟ در میان) چیزها هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اشاردن»: To mention